همهی دانشآموزان کانونی میدانند که یکی از مهمترین آموزههای کانون یا به قول پیشکسوتان کانونی کلاسور ارزیابی است و به قول آقای قلمچی کتابی که خودتان مینویسید و خودتان هم خوانندهی آن هستید. این کتاب شاید بهتر و دقیقتر از هر کتاب درسی بتواند شما را در جهت پیشبرد اهداف تحصیلی و موفقیتهای علمی همراهی کند؛ اما نوشتن دقیق آن نیاز به انگیزه، هدف، دقت و زمانبندی مناسب دارد. با چند اصلاح کوچک میتوانید طوری کتاب خودآموزی را بنویسید که نهتنها برای شما حالت سرگرمی و تفریح داشته باشد بلکه بسیار دقیقتر، مفیدتر و بهتر از همیشه نویسندهی کتاب خود باشید. با هم این اصلاحهای کوچک اما تأثیرگذار را مرور میکنیم.
قدم اول: برای نوشتن کتاب خودآموزی همیشه از تکنیک «ف، ش، ن، م» (فراموش کردید، شک دارید، ناقص حل کردهاید، مهم هستند) استفاده میکنیم. میتوانید برای هر یک از 4 دسته سؤالات بالا از خودکارهای رنگی استفاده کنید؛ مثلاً قرمز برای «ف»، زرد یا نارنجی برای «ش»، آبی برای «ن» و سبز برای «م» و شروع به نوشتن سؤالات کتاب خودآموزی کنید. فایدهی این کار این است که در یک چشم به هم زدن میتوانید بفهمید که سؤالاتی که نوشته شده مربوط به کدام قسمت از یادگیری شما بوده است. شاید سخت باشد سؤال به سؤال به دنبال نکات مهم، شکدار، ناقص یا فراموششده بگردید یا اینکه ممکن است در نوشتن یک آزمون سهلانگاری کرده و در بالای سؤالات دستهبندی چهارگانه را انجام ندهید. با این کار هر زمان که کتاب خودآموزی خود را باز کنید به خوبی متوجه خواهید شد که عمدهی مشکلات شما در کدام گروه سؤال قرار دارد.
قدم دوم: به محض اینکه هر سؤال را نوشتید و گزینهی صحیح و پاسخ آن را یادداشت کردید، علت اشتباه خود را نیز در پایان هر سؤال بنویسید. مطمئن باشید که با این کار به جوابهای خیلی جالبی خواهید رسید. نکتهی مهم این است که شما قدرت و جرئت اقرار و اعتراف به واقعیت را داشته باشید. با فکر به دلیل اشتباهات خود قطعاً با سؤالاتی از این دست روبهرو خواهید شد:
1. بیدقتی کردم.
2. مبحث مربوط به این درس را اصلاً نخوانده بودم.
3. یادگیریام به طور ناقص بوده است.
4. فرصت و زمان کافی نداشتم و در جلسه وقت کم آوردم.
5. صورت سؤال را به طور کامل نخواندم و در دام آموزشی افتادم و ...
و حتی جوابهای جالب و خندهداری به صورت زیر:
1. حواسم به فضای آزمون، دوست کناریام یا پشتیبان بود.
2. بیاختیار نگاهم روی پاسخنامهی دوستم افتاد و گزینهی مشابه او را زدم.
3. از تکنیک قدیمی...40-30-20-10 استفاده کردم و گزینهای را که 100 شد به عنوان جواب درست انتخاب کردم (شانسی زدهاید).
اگر با خود صداقت داشته باشید حتی خیلی بهتر از هر مشاور یا معلمی میتوانید نقاط ضعف خود را پیدا کرده و در جهت رفع آنها همت کنید.
قدم سوم: برای سؤالات دامدار چه برنامهای دارید؟ یک توصیهی خوب این است که تعداد سؤالات دامدار خود را مشخص کرده و پس از اینکه دیگر سؤالات مربوط به کتاب خودآموزی را نوشتید سؤالات دامدار را با تیتر بزرگ به صورت جداگانه به کتاب خودآموزی اضافه کنید. هر چند سؤالات دامدار جزء یادگیریهای ناقص است اما به علت اهمیت زیاد آنها بهتر است نگاه ویژهای به آنها داشته باشید.
قدم چهارم: بهترین زمان را در نظر بگیرید. تنبلی نکنید! از همین الان خود را مقید به نوشتن کتاب خودآموزی در بهترین زمان ممکن کنید. حالا این سؤال پیش میآید که بهترین زمان چه زمانی است: مطمئناً بهترین زمان برای نوشتن کتاب خوآموزی همان روز آزمون است؛ چون شما به خوبی مطلع هستید سؤالات را به چه صورتی جواب دادهاید و دستهبندی دقیقی دارید. به عبارت دیگر شما در همان روز آزمون نسبت به سؤالات، ذهن شفافتری دارید.
قدم پنجم: هوشیار باشید. زیاد بودن تعداد سؤالات یا کم بودن سؤالات، شما را فریب ندهد. اگر تعداد سؤالات زیاد است از زیاد بودن آنها نترسید و دلسرد نشوید. به خود اتکا کنید و به جای فرار از آنها در صدد رفع اشکال آنها برآیید. در نقطهی مقابل، کم بودن سؤالات هم دل شما را خوش نکند و برای نوشتن 6 یا 7 سؤال کار امروز را به فردا موکول نکنید. هوشیار باشید و با قدمهای مطمئن گام بردارید. همه میتوانند موفق باشند اما کسانی بیشتر موفق میشوند که ذهن شفافتری دارند و میدانند که میخواهند چه کاری انجام دهند.