اولین نکتهای که بعد از آزمون، ذهن ما را درگیر خود میکند، تعداد اشتباهاتی است که هنگام آزمون مرتکب شدهایم. مفهوم اشتباه به ما استرس و نگرانی میدهد، اما هر چه بیشتر اشتباه کنیم، امکان پیشرفتمان بیشتر میشود. اشتباهات دقیقاً نقاطی را به ما نشان میدهند که باید بیشتر به آنها بپردازیم. مثلاً به ما میگویند: صورت سؤال را با دقت و تمرکز بخوان. میگویند: هر چهار گزینه را بررسی کن. میگویند: کدام مباحث درسی را باید بیشتر بخوانی و تست بزنی. میگویند: در انجام محاسبات دقت بیشتری داشته باش. میگویند: هنگامی که پاسخ را در پاسخنامه وارد میکنی، شمارهی سؤال را بررسی کن. میگویند: سؤالات شکدار را نزن.
اشتباهات با ما صحبت میکنند و برای اینکه متوجه شویم چه میگویند، کافی است کتاب اشتباهات متداول را مطالعه کنیم. این کتاب شامل اشتباهات بالقوه و بالفعل ماست؛ اما اگر میخواهیم تنها با اشتباهات خودمان روبهرو شویم، باید به صفحهی شخصیمان مراجعه کنیم. کارنامهی اشتباهات، کارنامهی آزمونها، کارنامهی بازیابی سؤالمحور، کارنامهی مبحثی، کارنامهی مباحث پیشنهادی و کلاسور ارزیابی اشتباهات ما را به روشها و شکلهای مختلف دستهبندی کردهاند. مثلاً با بررسی کارنامهی اشتباهات حتی میتوانیم مدل اشتباه مکرر خودمان را پیدا کنیم.
هر چه بیشتر به اشتباهات خود بچسبیم، آنها بیشتر از ما دور خواهند شد. پس اگر میخواهیم اشتباهات تنهایمان بگذارند، تنهایشان نگذاریم! به این ترتیب، اشتباهاتمان کم میشود، تعداد سؤالات صحیح افزایش مییابد و درنتیجه ترازمان افزایش مییابد. این یعنی رشد و پیشرفت.
از کسی شنیدم که میگفت برگ برندهی برندهها، همین کارهای کوچک است.