مادر، مراقب من

من مهرداد دانش‌آموز کلاس نهم دبیرستان، دو سال است که عضو کانون هستم.

مادر، مراقب من

من مهرداد دانش‌آموز کلاس نهم دبیرستان، دو سال است که عضو کانون هستم. تجربه‌ی آزمون‌دادن در منزل دارد هر بار موضوع جدی‌تر و پرانگیزه‌تری برایم می‌شود. امروز با مادرم تصمیم گرفتیم برخلاف همیشه، آزمون را ساعت 8 صبح شروع کنم و مادرم قرار شد مراقب باشد و نقش ساعت گویا را بازی کند. البته او همیشه هنگام برگزاری آزمون‌های غیرحضوری، در پایان برای ورود اطلاعات و ارسال کمکم می‌کرد.

نمی‌دانم چرا موضوع مدیریت زمان را تابه‌حال نتوانسته‌ام حل کنم. همیشه فکر می‌کنم باید به ما وقت بیشتری برای پاسخ به سؤالات بدهند.

مادرم می‌گوید شرایط برای همه یکسان است و من هم باید بتوانم در مدت‌زمانی که تعیین شده است، مثل دیگران پاسخ بدهم. نکته اینجاست که من می‌خواهم به همه‌ی سؤالات جواب بدهم. او همیشه این زیاده‌خواهی مرا نقد می‌کند. امروز حین آزمون عمومی چند بار وقت را به من اعلام کرد و در پایان درس‌های عمومی خواست که دست از عمومی‌ها بکشم. جالب بود که در آزمون امروز فرصت پیدا کردم به تعداد بیشتری از سؤالات علوم و ریاضی جواب بدهم؛ درحالی‌که قبلاً همیشه وقت کم می‌آوردم. تجربه‌ی آزمون امروز به من ثابت کرد می‌شود با رعایت تعادل زمان‌های عمومی و اختصاصی، منتظر نتیجه‌ی بهتری نسبت به گذشته باشم. به همین دلیل، از مادرم سپاس‌گزارم.

منبع :

Menu