برای آن‌که بتوانیم در زندگی به نتایج دلخواهمان برسیم، باید از قدرت درونی کمک بگیریم. قدرت درونی یعنی توانایی شروع به کار؛ یعنی این‌که بتوانیم در هر موقعیتی راهمان را به‌روشنی بیابیم؛ یعنی شروع و پیگیری کردن؛ یعنی بدانیم کاری که آغاز کرده‌ایم عملی است یا خیر؛ یعنی دریابیم به هدف نزدیک می‌شویم یا از آن فاصله می‌گیریم؛ یعنی باید آن‌قدر در روش‌های خود انعطاف‌پذیر باشیم که بتوانیم به نتایج مورد نظرمان برسیم.
برای این‌که به قدرت درونی دست یابیم باید رفتار افراد موفق را دنبال کنیم. اما فقط همین؟ پس چرا همه این کار را نمی‌کنند؟
پاسخ این است: به دلیل ترس.
ترس، به‌ویژه ترس از ناراحتی، انسان را از عمل کردن بازمی‌دارد. ناراحتی از شکست، از شنیدن پاسخ منفی، از هر چه ممکن است دیگران درباره‌ی ما فکر کنند یا بگویند یا حتی ترس از چیزی که نمی‌شناسیم.
همه‌ی ما از ناراحتی می‌گریزیم و مشتاقیم به خوشی دست یابیم. این دو احساس یعنی میل به خوشی و نفرت و دوری از ناراحتی، هدایت‌کننده‌ی مسیر زندگی هستند. آن‌چه ما را در مسیر زندگی به پیش می‌برد، چگونگی شکل‌گیری حلقه‌ی ارتباطی این دو احساس در موارد گوناگون در سیستم عصبی است؛ یعنی تشکیل یک حلقه‌ی بسیار محکم در مغز بین هر کار و احساس خوشی و ناراحتی.
این موضوع را با یک مثال توضیح می‌دهم؛ چرا برخی از مردم خیلی شکلات می‌خورند؟ زیرا در سیستم عصبی آن‌ها بین خوردن شکلات و احساس خوشی و لذت زیاد، یک حلقه‌ی ارتباطی بسیار قوی تشکیل شده است. البته این ارتباط اصلاً به نفع آن‌ها نخواهد بود؛ زیرا چاق می‌شوند و سلامتی خود را از دست می‌دهند؛ بنابراین لذت آنی خوردن شکلات می‌تواند به ناراحتی مزمن چاقی تبدیل شود.
نظر شما در مورد درس خواندن چیست اگر درس خواندن و پیروی از یک برنامه‌ی منظم درسی در مغز شما به مفهوم به دست آوردن لذت باشد، لذت از موفقیت و برتر بودن از سایر دوستان و خشنودی خانواده!
اگر بین درس خواندن و لذت، یک حلقه‌ی ارتباطی برقرار کنید حتماً در پیشرفت تحصیلی خود موفق عمل خواهید کرد و برای همیشه بدون احساس ناراحتی و خستگی اصول مطالعه‌ی درست را رعایت خواهید کرد؛ اما اگر درس خواندن در ذهنتان به معنای رنج و ناراحتی و خستگی باشد چه‌طور؟ آیا می‌توان چنین رنجی را برای همیشه تحمل کرد و پیشرفت کرد و موفق شد؟
آن‌چه زندگی ما را تحت کنترل دارد، معنا و مفهومی است که از هر چیز در ذهن ما شکل گرفته است. همواره به خاطر داشته باشید آن مفهومی که در ذهنتان جا دارد، چه خوب و چه بد، رفتار شما را تعیین خواهد کرد.