بالاخره یاد گرفتم

عادت داشتم برای درس خواندن، کتاب درسی‌ام را باز کنم و شروع کنم به خواندن. گاهی اوقات برای یاد گرفتن از تست شروع می‌کردم، کمی پیش می‌رفتم و می‌دیدم که خیلی سخت است. دوباره به سراغ کتاب درسی می‌رفتم. با این نکات که نمی‌شود تست زد!

نمی‌دانستم ایراد کار کجاست که هر چه می‌خوانم نمی‌توانم به آن‌چه می‌خواهم برسم تا این‌که این موضوع را با پشتیبانم در میان گذاشتم و بعد از آن متوجه شدم که یادگیری مرحله به مرحله است. حالا برای درس خواندن این مراحل را طی می‌کنم:

1- در کلاس درس به تدریس معلم به دقت گوش می‌دهم و  از کتاب درسی شروع می‌کنم. آ‌ن را خوب می‌خوانم و تمریناتش را حل می‌کنم. این کار را انجام می‌دهم تا شروع خوبی داشته باشم؛ این یعنی ادراک.

2- برای این‌که مطالب خوانده‌شده را در ذهنم خیلی خوب ثبت کنم از کتاب کار و سؤالات پرتکرار امتحانی شروع می‌کنم؛ این کار یعنی تثبیت.

3- حالا زمان آن رسیده که خودم را برای تست زدن آماده کنم و بتوانم در زمان کوتاهی تعداد سؤالات بیش‌تری حل کنم. از یک کتاب تستی خوب برای این مرحله استفاده می‌کنم؛ به این کار تسلط می‌گویند.

4- باید خودم را محک بزنم. حالا که مطالب را خوب یاد گرفته‌ام باید نقاط قوت و ضعفم را بشناسم؛ بنابراین هر دو هفته یک‌بار در آزمون شرکت می‌کنم؛ این کار یعنی ارزیابی.

5- حالا که کارنامه‌ی آزمون را در دست دارم و نقاط قوت و ضعفم را می‌شناسم برای هر کدام از آن‌ها برنامه‌ریزی جداگانه‌ای دارم؛ این یعنی جمع‌بندی.