صبح دوشنبه: درسها آنطور که باید باب میل من پیش نمیرود. مقداری از مطالب را با برنامه پیش نبردهام. وقت نمیکنم تمام حجم برنامهی راهبردی را برای این آزمون مطالعه کنم و تصمیم میگیرم درآزمون روز جمعه شرکت نکنم.
عصر پنجشنبه: مقداری از حجم مطالب را نخواندهام. مطالب خواندهشده را مرور نکردهام. از طرفی بخشی از مطالب را هنوز بهصورت تستی کار نکردهام. در تصمیمم جدیتر میشوم و به فردا فکر میکنم که بهجای رفتن سر جلسهی آزمون، حجم ناتمام مطالب را به پایان برسانم.
جمعه صبح ساعت 8 به سختی از خواب بیدار میشوم. همان لحظه تلفن زنگ میخورد و پشتیبان مرا میخواند. تلفن را جواب میدهم. بعد ازسلام و احوالپرسی دلیل غیبتم را در آزمون میپرسد. برایشان توضیح میدهم که هنوز مقدار زیادی از حجم برنامهی راهبردی را به پایان نرساندهام و اصلا آمادگی و اعتمادبهنفس حضور در آزمون را ندارم. با من صحبت میکنند و سعی میکنند مرا متقاعد کنند که خیلی سریع خود را به حوزهی آزمون برسانم و تا دیر نشده در آزمون شرکت کنم. در آخر در یک جمله به من میگویند: "همیشه سعی کن برای مشکلات راهحل پیدا کنی، پاک کردن صورت مسئله کار آدمهای قوی نیست."
مشکل مهمی که اکثر والدین و مشاوران با آن دست به گریبان هستند این است که بعد از مدتی برخی دانشآموزان به بهانههای مختلف یکی درمیان در آزمونها شرکت میکنند و یا اصلا تمایل به شرکت در آزمونها ندارند. اکثر دانشآموزان دلایل خود را اینگونه مطرح میکنند: وقت نمیکنم مطالب برنامهی راهبردی را مطالعه کنم یا با وجود اینکه در چندین آزمون شرکت کردهام، اما آنطور که باید پیشرفت نداشتهام و ... .
این نوع دانشآموزان شاید سرسختترین دانشآموزان برای راضی کردن به شرکت در آزمون باشند و معمولا دوست دارند راه صد ساله را یک شبه بروند و انتظار جهش تراز بسیار بالایی را در مدتزمان کوتاه دارند یا نرسیدن به بودجهبندی برنامهی راهبردی آنها را دچار اضطراب و ناراحتی میکند.
ترس از عدم پیشرفت در آزمون یا نرسیدن به بودجهبندی برنامهی راهبردی، دانشآموزان را دچار اضطراب و ناراحتی میکند. فشار خانواده، سختگیریهای بیش از حد و توقع زیاد دانشآموزان از خود مزید بر علت شده و منجر به عدم شرکت درآزمونها میشود و همچنین مقایسهی خود با دوستان، همکلاسیها و رقیبان احساس ضعیف بودن را در آنها تقویت میکند. اما دانشآموزان نباید این نکته را فراموش کنند که رقیب اصلی ما خودمان هستیم و با غیبت در آزمونها از رقابت با قدرترین رقیب خود جا میمانیم. هیچ دیدی نسبت به خود قبلی نداریم و نمیدانیم کجای این میدان ایستادهایم. اگرچه اهمیت رقابت با دیگران در این میدان بر هیچکس پوشیده نیست و نمیتوان آن را کتمان کرد، اما فراموش نکنیم که اولین و مهمترین رقیب ما، خودمان هستیم.
در پاسخ به دانشآموزانی که دلیل نرسیدن به برنامهی راهبردی را برنامهی مدرسه یا حجم زیاد برنامهی راهبردی میدانند و ادعا میکنند که برنامهی مدرسه و امتحانات آنها باعث میشود به برنامهی راهبردی نرسند. باید گفت که برنامهی راهبردی هیچ تناقضی با برنامهی مدرسه ندارد و هر دو هم زمان یک مسیر را میپیمایند. نرسیدن به برنامه به دلیل عدم برنامهریزی صحیح، مطالعه نکردن درس هروز در همان روز و... میباشد. اما با این ادعا باز هم میتوانیم بگوییم مطالب هر آزمون حداقل در دو آزمون دیگر تکرار میشود و دانشآموزان نگران حجم مباحثی که مطالعه نکردهاند نباشند و سعی کنند کیفیت کار را بالا ببرند. گرچه با بر نامهریزی صحیح به همهی مطالب میرسند و میتوانند به راحتی پیشرفت کنند.
دانش آموزان پیشرفت در آزمونها را صرفا در درصد و تراز یا در واقع در اعداد و ارقام میبینند و توقع دارند راهی که یک شخص موفق با برنامهریزی دقیق و تلاش مستمر و پیاپی پیموده است دردو یا سه آزمون طی کنند و به بهترین نتیجه برسند. ما معمولا در برخورد با این دانشآموزان ابتدا آنها را توجیه میکنیم که افزایش تراز یکی از نشانههای پیشرفت در درسها و آزمونهاست. اما اگر دانشآموزی در آزمونهایش پیشرفت تراز زیادی ندارد و یا گاهی اوقات ترازش کاهش مییابد نباید از این ماجرا ناراحت شود، بلکه باید روی نقاط ضعف خود کار کند و آنها را بهبود بخشند.
پیشرفت در آزمونها به منزلهی بالابردن صبر وحوصلهی خود برای نشستن در جلسهی آزمون، یادگیری و به کارگیری تکنیکهای مختلف جهت بهبود آزمون، کاهش تعداد پاسخهای نادرست، مدیریت زمان و کنترل استرس و مدیریت احساسات خود در جلسهی آزمون میباشد و در مجموع همهی این پیشرفتها به پیشرفت دردرصد و ترازها میانجامد.
«آزمونم را دادم و بعد از پایان آزمون با خودم میگفتم همچین بد هم نشد که در آزمون شرکت کردم. حداقل خودم را در قسمتهایی که خوانده بودم محک زدم و از همه مهمتر با ترسهایم روبهرو شدم و متوجه شدم باید شجاع باشم و به جای ترس و فرار، از فرصتهایم استفاده کنم و بیشتر یاد بگیرم.
به قول آقای قلمچی "آزمون محلی برای یادگیری است."»