بلندخواني
به دليل عدم تطابق سرعت ديدن و شناسايي کلمات با سرعت تلفظ و به زبان آوردن آنها، اين روش باعث کاهش بسيار زياد سرعت مطالعه میشود. بلندخواني نياز به مکاني خاص دارد و نيز پس از چند دقيقه موجب خستگي خواهد شد. به عقيدهی دانشمندان، افراد در بلندخواني بيشتر به جاي اينکه تمرکزشان روي مطالب باشد روي صداي خود خواهد بود که اين خود باعث کاهش بازدهي فرد در مطالعه خواهد شد.
مطالعه در حين راه رفتن
برخي به اين روش مطالعه، علاقهی فراواني دارند، در حالي که روش مناسبي براي مطالعه نيست. در حين راه رفتن به طور ناخودآگاه، فکر فرد به اين معطوف ميشود که پاي او به چيزي برخورد نکند يا اينکه چهطور مسيرش را انتخاب کند که طبيعتاً کاهش تمرکز فرد در مطالعه را در پي خواهد داشت. به دليل تغيير متوالي فاصلهی عدسي چشم تا کتاب، مطالعه در اين حالت باعث خستگي چشم و سرگيجه ميشود.
زيادهخواني
کلمه به کلمه خواندن درسها به شکلي که حتي يک «و» هم از قلم نيفتد، منجر به حفظ کردن مطالب ميشود، نه فهميدن آنها. اين روش بسيار وقتگير و خستهکننده است و باعث ايجاد استرس شديد براي داوطلب ميشود. به جاي اينکه مطالب را چندين بار خوانده و حفظ کنيم، يک يا دو بار بخوانيم ولي بفهميم.
مطالعه با وسايل صوتي ـ تصويری
برخي داوطلبان تصور ميکنند که اگر در محيط مطالعهشان براي مثال موسيقي ملايمي پخش شود، به آرامش و تمرکز آنها کمک ميکند. طبق تحقيقات، اولويت تمرکز مغز انسان بر قسمت شنيداري خودخواسته است، نه بينايي. در بهترين حالت، مغز انسان نيمي از تمرکز خود را به شنيدن موسيقي خودخواسته و نيمي را به ديدن اختصاص خواهد داد. در هر دو اين حالات، تمرکز داوطلب بر درس کمتر از 100% خواهد بود و اين يعني کاهش بازدهي.
وسواس
برخي در امر مطالعه هميشه نگراني اين را دارند که شايد درس را کامل ياد نگرفتهاند. نتيجهی اين تفکر مطالعهی مجدد و چندباره و طبيعتاً اتلاف شديد وقت خواهد بود. با نگاهي اجمالي روي پرسشها يا تمرينات مبحث مورد مطالعه ميتوان بهراحتي دريافت که آيا آموزش بهدرستي انجام شده است يا خير.