یک دانشآموز چگونه وقت خود را تلف میکند؟ صبح بیدار میشوی و میگویی:
صبح است و حال درس خواندن ندارم. تازه مشاور ما هم گفت صبحها خیلیها درس نمیخوانند. پس بگذار کمی با کامپیوتر بازی کنم. وای چه خوب! مادرم بیرون رفته و من تنها هستم. در خانه کسی نیست. پس بهتر است کمی تلویزیون تماشا کنم.
ساعت 10 صبح است:
وای دیگر دیر شده و نزدیک ناهار است. گرسنه هستم و حس درس خواندن در من نیست. بگذار بعد از ناهار شروع کنم. ناهار میل شده و چون میگویند بعد از ناهار خواب خوب است پس میخوابم. ساعت را زنگ میگذارم؛ اما به جای 16:00، ساعت 18:00 بیدار شدم. الان که دیر است و نزدیک شام است. بعد از شام خانه ساکتتر است. آن موقع میخوانم.
اکنون ساعت 9 شب است:
فلان شخص میگفت بعد از 9 شب درس خواندن هیچ بازدهی ندارد. اشکالی ندارد. فردا صبح ساعت 4 بیدار میشوم.
بیدار میشوی اما ساعت چند است؟
اگر قرار بود فردا کتاب خواندن را آغاز کنی، این فردا همین امروز است. چه کردهای؟ از نظر تو یک دانشآموز چه تعریفی دارد؟ از من بپرسی میگویم: «دانشآموز کسی است که در مواقع نبایدها، بایدهای صحیح را انجام میدهد». برخیز! فردا اکنون است.