مسئلهی اصلی پاسخدادن به این پرسش کلیدی است: چگونه میتوانم مطمئن شوم که در کاری که میکنم، درسی که میخوانم یا در انجام تکالیف درسیام موفق هستم؟ دسترسی پیوسته و منظم به بازخورد در جریان مطالعه و یادگیری اهمیت اساسی دارد. سعی کنید در پایان هر دوره مطالعهی یک درس یا قصه و رمانی که خواندهاید، زمان خاصی را به تفکر دربارهی هر کاری که کردهاید، اختصاص دهید. این یعنی تحلیل بازخورد. تحلیل بازخورد نوعی تفکر دربارهی تفکر است. حتی وقتی غذای خوشمزهای میپزید، کافی است یک قدم به عقب بردارید و از خودتان بپرسید که راز این خوشمزگی چیست؟ اگر برای تحلیل این راز (بازخورد) چند دقیقهای وقت بگذارید، خیلی زود درمییابید و ناخودآگاه میگویید: «آهان! این مهمترین و باارزشترین کشفی است که امروز به دست آوردهام.»
درک این نکته که وقت و انرژی و استعدادتان را در جای درست آن به کار گرفتهاید، لذت و هیجان کشف را به ارمغان میآورد و موجب میشود به آنچه هستید، احساس خوبی پیدا کنید و گامهای بعدی خود را با قوت قلب بیشتر و مطمئنتر بردارید و در یک کلام، عملکرد خود را بر نقاط قوت خود بنیاد گذارید.