گاه محرومیت بهانهای میشود برای توجیه موفق نشدنِ ما. اینکه وقتی امکانی نیست، چگونه به موفقیت فکر کنیم؟ بهویژه اگر در روستای کلهگان، نقطهی صفر مرزی، 110 کیلومتری شهر سراوانِ سیستان و بلوچستان زندگی کنید؛ جایی که دانشآموزان برای اینکه کمکخرج خانواده باشند باید ترکِ تحصیل کنند؛ اما پدر چیز دیگری از تو میخواهد و خواهران نیز همان چیز را: «تو باید تحصیل کنی».
حالا که فکر میکنم عجب امکاناتی در اختیار عبدالله است! اینکه عضوی از خانوادهی رئیسی باشی خود افتخار است. اینکه عضوی از خانوادهی کانون هستی خود موهبتی است. او محیط غنی خود را یافته است. او انسانهای باارادهای را الگوی رسیدنش قرار داده است. ریحانه سردارزهی، رتبهی 30 کنکور 94، همین نزدیکیها از روستای نگور برخاست. آقای نصرت مدیر نمایندگی کانون چهقدر برای پیدا کردنش همه جا را گشت و جست! فرزاد فاضلی، معلم و دوستش چند سال با او همراه و همقدم شد.
ازاینرو عبدالله رئیسی، رتبهی 2 انسانی منطقهی 3 برای حذف محرومیتها از سرزمینش تصمیم گرفت ساخته شود: یک نخبهی آموزشی و یک انسان واقعی.