هیچ چیزی در جهان هستی کامل نیست وهیچ انسانی با نقطه ضعفی که نتواند آن را بهبود ببخشد به دنیا نمی آید. از یک طرف همه ما دارای نقاط ضعف پنهان یا آشکاری هستیم و هر انسانی حداقل یک نقطه ضعف در کارش دارد. از طرف دیگر هر مهارت و استعدادی که داریم، به معنای موفقیت ما در آن زمینه نیست. ممکن است نقطه ضعفی در ما با صرف وقت و تلاش و راهکار مناسب تبدیل به نقطه قوت ما شود و یا برعکس، یک نقطه قوت ما با بی درایتی و بی توجهی تبدیل به نقطه ضعف ما شود. در دنیای ما، انسانهای بسیاری هستند که توانسته بر نقص ها و ضعف های خود غلبه کنند و آن را به نقاط قوت خود تبدیل کنند و بیش از هر فرد دیگری در آن زمینه موفق شوند. با شناخت دقیق نقاط ضعف خود و پیدا کردن راهکارهای مختلف و متناسب، می توانیم آن را تبدیل به قدرتی متناظر برای بهبود عملکردمان و کسب موفقیت بیشتر استفاده نماییم. نقطه ضعف ها دو دسته اند:
دسته اول: برخی از نقطه ضعف ها، قابل رفع هستند و به تدریج با صرف تلاش و وقت و راهکار خوب می توانند تبدیل به نقطه قوت شوند.
دسته دوم : نقطه ضعف هایی هستند که تنها با صرف زمان و تلاش رفع نمی شوند و صرف کردن تمام وقت خود برای آن تنها باعث کسب مهارت بیشتری می شود (برگرفته از کتاب 21 قانون غیر قابل انکار رهبری،جان مکسول). ولی این دسته از نقطه ضعف ها می توانند با استفاده از راهکارهای دیگر مثلا کمک گرفتن از افراد دیگر یا انجام کار گروهی یا کنترل و بازخورد کوتاه مدت میتوان از قدرت پنهان آن ها برای داشتن عملکردی بهتر و رسیدن به هدف استفاده کرد.
چه کارهایی باید انجام دهیم تا از نقطه ضعف هایمان برای بهبود عملکردمان استفاده کنیم:
اول- شناسایی : اولین مرحله برای موفقیت بیشتر در هر کاری در کمترین زمان، شناسایی نقاط ضعف مان است. عوامل یا ویژگی‌هایی که منجر به ضعف و عدم نتیجه مطلوب در کار مان می‌شوند را پیدا کنیم.
* لیستی از نقاط ضف خود تهیه نماییم.
*در مرحله بعدی می توانیم سه تا از مهترین یا بزرگترین نقاط ضعف خود در این لیست مشخص کنیم.
*دلیل واقعی هر کدام از نقطه ضعف هایمان را شناسایی کنیم. باید نقاط ضعف خود را نقادانه بررسی کنیم. بهترین کار این است که با تشکیل دادن یک کارگروه و بحث گروهی و نقادانه، بررسی نقاط ضعف و دلایل آن انجام شود تا بتوانیم از دیدگاه های مختلف افرا د و نگاه های بیرونی و درونی افراد به نقاط ضعف هایمان ودلایل آن استفاده کنیم.گاهی باید از چشم اندازهای متفاوت و جدیدی به خودمان نگاه کنیم.
*ویژگی های این نقاط ضعف ها را مشخص کنید. مثلا آیا این نقطه ضعف در یک ویژگی شخصیتی ما مثل عدم اعتماد به نفس یا خوش بینی و ... است؟ یا به دلیل دیگری مثلا اشتباه بودن راهخکار، نگذاشتن وقت کافی و.. است؟
دوم- پذیرش: مادامی که نقطه ضعفمان را انکار کنیم، بهبودی نیز در کار نخواهد بود. پذیرش یک نقطه ضعف از جانب خودمان مهمترین شروع برای مشورت یا کمک گرفتن و یا پیدا کردن راهکارهای واقع بینانه و منطقی برای بهبود و یا جبران آن نقطه ضعف است.
سوم-پیدا کردن راهکار : خودتنظیمی و خودبهبودی داشته باشیم. یکی از راه حل کارآمد این است که اطرافتمان را با کسانی که در نقاط ضعف ما قوی هستند پر کنیم و از آن ها کمک بگیریم. گاهی نیز می توان با افراد مشابه در این نقطه ضعف به صورت گروهی کار کنیم چرا که هنگام کار گروهی می توان هدفمند تر و مسئولانه تر به سمت هدف مورد نظر گام برداریم. ما نمی توانیم کامل خود را تغییر دهیم ولی به جای صرف کردن تمام وقت خود به تنهایی، می توانی مبا کمک گرفتن از دیگران یا مشورت کردن سریعتر به نقطه ضعف خود را به نفع خودمان تغییر دهیم و از قدرت پنهان درون آن استفاده نماییم. می توانیم هدف مورد نظرمان را در فواصل زمانی کوتاه تر کنترل و بررسی کنیم.
چهارم-تلاش برای رسیدن به هدف. با شناخت، پذیرش، مشخص کردن هدف، برنامه ریزی و اجرای راهکاری متناسب باید تلاش کنیم تا علاوه بر حفظ نقاط قوت خود، از قدرت نقطه ضعف ها نیز به نفع خودمان استفاده کنیم.
پنجم: کنترل و بازخوردهای منظم در فواصل زمانی کوتاه تر : یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به هدفمان ، اندازه گیری و مقایسه نتیجه کسب شده با نتیجه مورد انتظار و بازخوردهای منظم در فواصل زمانی کوتاه تر است. بازخورد می تواند به تغییر عادت های منجر شود. پیگیری مداوم برای تغییر ضروری است. بایستی به گونه ای اهدافمان را تعیین کنیم که مشخص، قابل اندازه گیری و عملی باشند.
مهمترین نقطه ضعف شما چیست و راهکارتان برای بهبود آن و استفاده از قدرت پنهان درون آن چیست؟
نویسنده : فاطمه رسولی نسب