اندیشمندی در مراسم دریافت جایزهی نوبل گفت: «حرفهی نویسندگی که در جهان یکتاست، روزهای عمرم را سرشار ساخته است.»
نوشته، سایهای است که همیشه همراه توست و هر بار که به آن بازمیگردی و مرورش میکنی انگار نخستین پنجرهای است که به روی جهان باز میشود و تو از آن یاد میگیری.
اندیشمند دیگری گفته است: «هر چیزی را که به روی کاغذ میآوری و ثبت میکنی، تنها مدرک اساسی وجود بشر است.» این یعنی نوشتن نوعی مستندسازیِ وجود شماست و تبدیل زندگی روزمره به وجود (هستی) رفیعترین قلهای است که فتح میکنی.
وقتی از مدرسه به خانه برمیگردی پس از انجام یک امتحان یا آزمون، نوشتن ارزیابی آزمون یا امتحانی است که برگزار کردهای. آغاز و انجام هر نوشته پنجرهای است که باز و بسته میشود؛ هوای تازهای است که در یک لحظه، دم و بازدم میکنی. نوشتن، بهویژه وقتی به عادت تبدیل میشود، مانند ورزش صبحگاهی در هوای پاکیزهی زمستانی، سبکی دلپذیری است که به خود هدیه میدهی.