همیشه وقتی مشغول تماشای بازی فوتبال بودم با خودم فکر میکردم بازیکنان با تمام تلاش بازی میکنند اما مربی واقعاً چه کمکی به آنها میکند؟
یک روز از برادر بزرگترم پرسیدم «نقش مربی در میدان مسابقه چیست؟» به من گفت در یک میدان مسابقه باید یک نفر خارج از بازی باشد تا بتواند با دیدی بازتر مسابقه را ببیند و تیم را هدایت و راهنمایی کند. چند سال بعد، وقتی در کانون ثبت نام کردم، پشتیبانم دفتر برنامهریزی را به من معرفی کرد و توضیح داد که این دفتر چهقدر در برنامهریزی به من کمک خواهد کرد. در طول سال تحصیلی با پر کردن دفتر برنامهریزی میزان ساعت مطالعهام را افزایش دادم؛ اما یک سؤال و یک مشکل بزرگ در مسیر موفقیت خود داشتم. سؤال من این بود که نقش صفحهی ۱۸۲ دفتر برنامهریزی چیست و چه فایدهای دارد. یک روز که بعد از مطالعهی درسها مشغول تماشای فوتبال بودم ناگهان فکرم به سمت صفحهی ۱۸۲ دفتر برنامهریزی رفت؛ چهقدر بین مربی و این صفحه شباهت وجود داشت! با کمی فکر کردن منظور از دید باز را که برادرم دربارهی مربی به من گفته بود متوجه شده بودم. این صفحه درواقع آینهی تمامنمای تلاش چندهفتهای من بود و من میتوانستم با کمک آن مانند یک مربی میدان مسابقه درس خواندنم را بهتر هدایت و راهنمایی کنم. با استفاده از صفحهی ۱۸۲ توانستم نتایجم را بهبود بخشم و همچنین مشکل بزرگ عدم تعادل بین درسها را حل کنم و در همهی درسها به صورت یکسان پیشرفت کنم. درواقع صفحهی 182 مانند یک مربی از خارج زمین نقاط قوت و ضعف مرا یادآور میشد تا با تغییر تاکتیک مطالعه بتوانم در تمام درسها نتیجه بگیرم.