اولین مرحلهی انجام یک مطالعهی اصولی و سودمند، ادراک است. همان مرحلهای که با مطالعهی جزئیات متنِ کتاب و جزوهی درسیتان، یادگیری مقدماتی و اولیهی درس را پشت سر میگذارید و وارد مراحل بعدی میشوید. میان نوع مطالعه و نوع تسلط بر آموزهها هماهنگی ارتباطی قابل توجهی وجود دارد. آموزهها مهمترین ابزار در به دست آوردن بالاترین بازدهی ارزیابی از مطالعات هستند. این ارتباط منطقی در حال هدایت کردن ما به سمت یک راهکار بزرگ است؛ گام اول در یادگیری آموزهها نیز «ادراک» است.
مانند مطالعهی یک متن درسی، باید روش انجام یک مهارت آموزشی را سطر به سطر بخوانیم و فرا بگیریم:
مرور مناسب در پایان روز و آخر هفته چه شرایطی دارد و شامل چه مواردی میشود؟
دو الی سه روز مانده به آزمون باید به کدام اولویتهای مطالعه و کدام اولویتهای مرور پرداخت؟
شروع موفق آزمون چگونه است و ادامه دادن این شروعِ موفق چه شرایطی دارد؟
با پیشرفت در این مسیر به مهارتهای بسیار پراهمیت آزمونی یعنی تعیین «چند تا از 10 تا» در هر درس و «تکنیک ضربدر و منها» میرسیم. در این مرحله باید به افزایش اطلاعات در مورد این آموزهها و نحوهی اجرایشان بپردازیم و برنامهی اجرای آنها را قبل از آزمون طراحی کرده باشیم. این روند تکاملی در مورد تمام تکنیکهای سودمند دیگر برای رسیدن به موفقیت قابل تعمیم است. تکنیکهایی که بدون گذراندن موفق مرحلهی ادراک نباید به اجرای درست آنها اتکا کنید. دقیقاً مثل مطالعه که بدون ادراک اولیهی مناسب در تمام مراحل بعدی، پیشروی قابل قبولی ندارد.
بحث و بررسی موارد بالا در زمان گفتوگو با مشاورتان کمک شایانی به یادگیری این آموزهها خواهد کرد. منابع مشاورهای گستردهای که در اختیار شماست میکوشند تا این آموزههای ساده را در سادهترین بیان ممکن برایتان بازگو کنند. همیشه برای موفقیت در این آموزهها یک شروع شخصی وجود دارد که این شروع به اندازهی ارادهی شما در مسیر موفقیت، پایدار و مداوم خواهد بود. مهم نیست که در حال حاضر در چند درصد از مراحل یادگیری این آموزهها ناموفق بودهاید. این درصد اندک با کمی دقت و ریزبینی قابل شناسایی و قابل حل است. مهم این است که بهزودی در مرحلهی بالاتری از تسلط بر این آموزهها قرار خواهیم داشت. مراحل بالاتر همیشه احساس نزدیکی به اهداف را تداعی میکنند.