کتابخواندن را خیلی دوست داشت
محمدامین رامی، رتبهی 4 ریاضی منطقهی 3، از شهر آبادان است. پدرش غلامعلی رامی، کارشناسیارشد مهندسی برق از دانشگاه امیرکبیر و کارمند پالایشگاه آبادان و مادرش بتول اسفندیاری، کارشناس مترجمی زبان انگلیسی و فرهنگی است. برادر بزرگتر محمدامین، دانشجوی رشتهی پزشکی است. در ادامه، گفتوگو با پدر و مادر محمدامین را میخوانید.
از دوران کودکی محمدامین بگویید.
پدر: محمدامین خیلی زود به حرف آمد و این نشاندهندهی استعداد خدادادی او بود. همیشه سؤالاتی میپرسید که فراتر از سنش بود. مثلاً یک بار دربارهی مقایسهی دانشمندان با رهبران و اینکه کدامیک در دنیا ارزشمندترند، پرسید. معمولاً کودکان از این سؤالها نمیکنند و برایم جالب بود که چطور به فکرش رسیده است. توجه زیادی به دیدهها و شنیدههای اطرافش داشت و بعد از فکرکردن به آنها، دربارهی مسائلی که درک درستی از آنها نداشت، سؤال میکرد.
مادر: کارهایی که انجام میداد، نشان از هوش بالای او داشت. مربیان مهد هم میگفتند خیلی خوب و سریع یاد میگیرد و نسبت به بچههای دیگر یادگیری بهتری دارد. حدود 4 یا 5ساله بود که وقتی دید برادرش به کلاس زبان میرود، او هم خواست زبان انگلیسی یاد بگیرد. چون سنش کم بود، آموزشگاه او را نمیپذیرفت. از آنجا که محمدامین وقتی چیزی را بخواهد، آنقدر اصرار و پافشاری میکند تا آن را به دست آورد، با اصرار خیلی زیاد، آنها را قانع کرد که ثبتنامش کنند. با موفقیت در یادگیری زبان ثابت کرد که توانایی این کار را داشته است.
قبل از رفتن به مدرسه، آموزش او شروع کردید؟
مادر: قبل از ورود به مدرسه و در دوران مهدکودک الفبا را یاد گرفت و آن را در پیشدبستانی تکمیل کرد. زبان انگلیسی را هم که قبل از رفتن به مدرسه یاد گرفته بود.
در کودکی به چیز خاصی علاقه داشت؟
مادر: مطالعه و نوشتن کتابهای رمان به زبان انگلیسی را خیلی دوست داشت. از کودکی آموختن قرآن را شروع کرد و در دوران دبستان، بیشتر سورههای جزء ۳۰ قرآن را حفظ بود. در المپیاد ریاضی هم شرکت کرد. در رشتهی شنا مقام دوم در بین پالایشگاههای کشور را به دست آورد و در شطرنج هم مقام اول استان شد. در مسابقات کتابخوانی نیز مقام اول شهر آبادان را کسب کرد.
بیشتر در چه زمینهای مطالعه میکرد؟
پدر: داستانخواندن را خیلی دوست دارد و با جدیت آن را پیگیری میکند؛ بهخصوص داستانهایی که جستوجوگری و پرسشگری و کنجکاوی را در او تقویت میکنند یا پایان داستان مشخص نیست. در دوران راهنمایی، در درسها همیشه جلوتر از برنامهی مدرسه بود و کتابهایی مثل فیزیک دانشگاهی را مطالعه میکرد. در کنکور هم فیزیک را 97 درصد جواب داد و در این درس خیلی قوی است.
مادر: کتابهای علمی را هم خیلی دوست دارد. حتی در سال کنکور، ساعتی از شب، برای رفع خستگی، مطالعهی غیردرسی میکرد. در دوران راهنمایی، متوجه علاقهی او به فیزیک شدیم. کتابهای متعددی دربارهی فیزیک از کتابخانه به امانت میگرفت و مطالعه میکرد. شدیداً با مباحث آن درگیر میشد؛ طوری که اگر چند ساعت از او خبری نبود، مطمئن بودم درگیر یکی از مباحث فیزیک شده است. این کار برایش آنقدر لذتبخش بود که متوجه گذر زمان نمیشد.
ویژگیِ خاص یا عامل موفقیت محمدامین را چه میدانید؟
پدر: درسخواندن انرژی و انگیزه میخواهد و خودِ دانشآموز باید برای خودش انگیزه ایجاد کند. محمدامین اگر به موضوعی علاقهمند میشد، عکس قهرمان و نفر اول در آن رشته را به دیوار اتاقش نصب میکرد و از او انگیزه میگرفت تا بهترینِ آن رشته شود. ما هر بار عکسهای جدیدی روی دیوار اتاقش میدیدیم. عکسهای اینشتین را از کودکی و جوانی تا میانسالی، همه را به دیوار اتاقش نصب کرده بود. در رشتهی شنا هم عکس قهرمان شنای دنیا را جلوی چشمش میگذاشت و تلاش میکرد با دیدن فیلمها و تمرینهای او، انگیزهی کافی برای رسیدن به قهرمانی را در خود ایجاد کند. اگر کاری را شروع کند، میخواهد بهترین باشد و با قهرمان آن رشته رقابت میکند.
مادر: یکی از مهمترین ویژگیهای محمدامین، سماجت و پافشاری اوست. همه او را با این ویژگی میشناسند. اگر هدفی داشته باشد، در دستیابی به آن تلاش و پافشاری میکند.
بهعنوان اولیای دانشآموز موفق، اگر صحبتی با اولیای دانشآموزان دارید، بفرمایید.
مادر: بچههای ما وقتی کودک بودند، پدرشان دانشجوی دورهی کارشناسیارشد دانشگاه امیرکبیر بود و آنها میدیدند که پدرشان با اینکه خسته از سر کار میآید، با جدیت هرچه بیشتر، مشغول مطالعه و یادگیری میشود. فکر میکنم این الگوبرداری درستْ از همان زمان شکل گرفت. پدرشان در همهی حیطههای کاریاش مطالعه میکند و اطلاعاتش را بهروز نگه میدارد. موفقیت بچهها در یک یا دو سال اتفاق نمیافتد. این نوع موفقیتها با این سطح از رقابت سخت و فشرده، برنامهی مدون طولانیمدت میطلبد که بچهها بتوانند به هدف دلخواهشان برسند.
پدر: اگر میخواهیم بچهها در فضای درسخواندن بمانند و پایداری خود را حفظ کنند، باید خانوادهها بستر درسخواندن را مهیا کنند. یکی از عوامل مهم موفقیت بچههای ما این بود که همسرم از خیلی از خواستههای خودش گذشت. از خیلی از مهمانیهای غیرضروری، از دیدن خیلی از سریالها و برنامههای جانبی صرفنظر کرد. بچهها در سه سال آخر خیلی خسته میشوند و ممکن است ناملایمات آنها را تحت فشار قرار دهد. همراهی خانواده و ایجاد شرایط مناسب خیلی کمککننده خواهد بود.