گفتوگو با پدر محمد قانع رتبه 1 تجربی منطقه 2 از یزد
او را در جمع تشویق میکردم
لطفا خودتان را معرفی کنید
ولی اله قانع کارشناس عمران و بازنشسته آموزش و پرورش هستم. مادر محمد هم دارای مدرک کارشناسی و بازنشسته آموزش و پرورش می باشند و در دوران اشتغالشان مدیر دبستان بودند.
تا چه میزان به استقلال و خوداتکایی ایشان کمک کردید؟
به او گفته بودیم که برای ما درس نمیخوانی و این تلاش و مطالعه برای خودت است. ما هیچ اجباری روی این موضوع نداشتیم . هیچگاه تنبیه یا سرکوفتی از جانب ما، در هیچ دورهای برای درسخواندن او یا انجام کارهایش نبود و خودش مستقل و با علاقه و میل شخصی کارها را انجام میداد.
چگونه از ابزار تشویق و حمایت برای تداوم موفقیت فرزندتان استفاده میکردید؟
من معمولا او را در جمع تشویق میکردم و موفقیتهای او را در جمع بازگو میکردم با اینکه محمد خیلی این موضوع را دوست نداشت، اما من سعی میکردم تشویقهای او در جمع باشد.
در جریان روند مطالعه او بودید و اینکه به چه روشی درس می خواند؟
سعدی علیه الرحمه می فرماید:
ای بسا تیزطبع کاهل کوش
که شد از کاهلی سفال فروش
ای بسا کوردل، که از تعلیم
گشت قاضی القضات هفت اقلیم
واقعیت این است که اگر بچهها روش مطالعه درست را بدانند و سعی کنند با پشتکار و جدیت آن را به کار ببندند، خیلی تاثیرگذار است. محمد همه این ها را رعایت میکرد و برای مطالعه آداب آن را بهکار می گرفت. محیط فیزیکی آرام و با نور کافی انتخاب میکرد، وارد حاشیهها نمی شد و دوری میکرد،...
برای آرامش او در خانه چهکارهایی انجام دادید؟
من و مادرش هر دو بازنشسته بودیم و وقت آزاد بیشتری داشتیم و سعی میکردیم همه جا و در همه حال او را حمایت کنیم و این باعث میشد که با آرامش درس بخواند. حواسمان به تغذیه او بود چون خودش خیلی توجهی به این موضوع نداشت و سرگرم درس که میشد، فراموش میکرد. برایش کیلویی کاغذ باطله میخریدم و مدادها را جین تهیه میکردم که مدام در دسترسش باشد و او هم دائم در حال تمرین بود و استفاده میکرد. خوشبختانه فضای خانه آرام بود و در آرامش کارش را انجام میداد.
محمد چطور بر استرس و هیجانات سال کنکور غلبه می کرد؟
کلاً محیط خانه و خانواده ما شاد و آرام است و مسائل اعتقادی هم در خانواده ما پابرجاست. مثلا برای انجام کارهای مهم وضو میگیریم و محمد هم همیشه برای درسخواندن وضو میگرفت و میگفت این موضوع باعث کاهش استرس او میشود. گاهی ورزش میکرد و به موسیقی مورد علاقهاش گوش میداد.
به جز درسخواندن علاقهمندی خاصی داشت و چه تفریحی انجام میداد؟
به کتاب خیلی علاقه دارد و خودش کتابهای مختلف را تهیه میکرد یا در گوشی ما دانلود میکرد چون محمد تا بعد از کنکور اصلا موبایل نداشت و در صورت لزوم از گوشی ما استفاده میکرد، بعد از کنکور برایش گوشی تهیه کردیم. از دوران پیش از مدرسه آموزش قرآن را شروع کرده بود و جز 30 را حفظ بود. به همه کارهای پرورشی و ورزشی علاقه دارد اما نگرانی داشت نکند حاشیهها او را از درس دور کنند.
رابطه او با معلمان و کادر مدرسه و همکلاسیهایش چهطور بود؟
کادر مدرسه و معلمین همیشه از او راضی بودند و هر وقت مراجعه میکردیم میگفتند سطح درسی او از همه بهتر است و بقیه همکلاسیها نمیتوانند خودشان را به او برسانند و برای کلاس مشکل ایجاد کرده!! همچنین محمد ارتباطگیری خیلی خوبی دارد طوری که کادر مدرسه میگفتند خیلی با همه میجوشد و روابط اجتماعی قوی دارد برعکس برادرش که خیلی در جمع نبود.
از نظر رقابتی چطور بود و با چه کسی رقابت میکرد؟
ما یک تجربه تلخ داشتیم، برادر محمد که الان سال ششم پزشکی میباشد در سال اول که کنکور داشت با وجود مطالعه خیلی خوب و آمادگی بالا و کسب رتبه حدود 700-800 ، در سال اول، متاسفانه قبول نشد! و این تجربه تلخ در آن زمان به محمد این تلنگر را زد که کنکور شوخی بردار نیست و هر اتفاقی در کنکور ممکن است بیفتد و باید خیلی جدیتر درس بخواند. برادرش به او کمک میکرد و از طرفی در مدرسه سمپاد با دوستانش هم رقابت سالم داشت و سعی میکرد بالاتر باشد. در دوره دبیرستان یک مسابقه ریاضی برای دانشآموزان رشته ریاضی در سطح کشوری برگزار میشد، محمد با اینکه رشته تجربی بود در این مسابقه شرکت کرد و مشترکاً با نفر دیگر هردو اول شدند و جایزه گرفتند. به ریاضی علاقه دارد و سوالهای ریاضی کنکور امسال که خیلی هم سخت بوده را تقریباً بدون رقیب و با عملکرد عالی پشت سرگذاشته است.
این علاقه به ریاضی باعث نشد بخواهد رشته ریاضی بخواند؟
نه درس ریاضی را خیلی دوست داشت اما خودش رشته تجربی را انتخاب کرد و این رشته را هم دوست دارد.
نقش پیوستگی در موفقیت محمد به چه اندازه بود؟
محمد پیوسته و همیشگی درس را مطالعه میکرد و هیچ گاه منقطع درس نخوانده و وقفه مطالعاتی نداشته است و تقریباً ثابت درس خوانده است. از سال دهم تا دوازدهم هرسال کمی به ساعت مطالعهاش اضافه میکرد. پشتکار و انگیزه خیلی بالایی داشته و با علاقه شخصی خودش مطالعه میکرد. از هر انتشاراتی کتاب میخواست برای او تهیه میکردیم و خودش هم دائم از خودش آزمون میگرفت و نتیجه را بررسی میکرد.
نقش خودتان را به مثابه الگوی مناسب در تربیت فرزندتان چگونه میبینید؟
ما کارمان تسهیلکردن روند مطالعه او بود و تمام تلاش خود را میکردیم که شرایط برایش فراهم باشد، همه جا او را میبردم که در وقت صرفهجویی شود و منتظر میماندم کارش تمام شود تا او را برگردانم. برای برادر بزرگترش هم سعی کردیم که در آرامش باشد و در حد امکان، شرایط مطالعه مناسبی داشته باشند. ایشان هم عضو کانون بودند و دانشجوی سال ششم پزشکی هستند.
در پایان چه صحبتی برای پدارن و مادران کنکوری ها دارید
نگذارند بچه ها در این سالهای حساس وارد حاشیه شوند. تلویزیون ، فضای مجازی و ... همیشه هستند اما برای این دوران بچهها اصلاً مناسب نیست. نگذارند منفیبافی برای آنها اتفاق بیفتد. ملاحظه شرایط بچهها و احساسات آنها یا سختی کارشان در سال کنکور را بکنند و سعی داشته باشند خواستههای آموزشی آنها را در حد معقول برآورده کنند.