فرزندان ما مسئول انتخابهای خود هستند
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
مادر: من کارشناسی حقوق دارم و خانهدار هستم.
پدر: من شغل آزاد دارم.
برادر: من امیرحسین شاطری، فارغالتحصیل رشتهی موسیقی از دانشگاه ساری هستم.
نقش همسر شما در موفقیت علیرضا چیست؟
پدر: همسرم نسبت به من بیشتر زحمت کشید. همیشه در کنار علیرضا بود و مثل یک دوست با او رفتار میکرد. از کودکی به علیرضا میگفت دکتر و دوست داشت او را در جایگاههای بالا ببیند. در تمام کلاسهای او با او همراه بود و ساعتهای زیادی را برای آموزش او صرف کرد.
مادر: همسرم انسان موفقی است و همیشه روی پای خودش ایستاده است. وقتی یکساله بود پدرش را از دست داد. او از کودکی تا به امروز همه کاری کرده است و من همیشه به او افتخار میکنم. من از او درس گرفتم و داستان زندگی او باعث شد برای بچهها تلاش کنم تا به جایگاه خوبی برسند. بچهها هم به پدرشان افتخار میکنند و از او الگو گرفتهاند.
از دوران کودکی او چه خاطرههایی به یاد دارید؟
مادر: قبل از دوسالگی برایم جالب بود که میتوانست ساعت مچی ببندد. چیز دیگری که برایم جالب بود کتاب خواندن او بود. کتاب را باز میکرد و با زبان خودش از روی تصاویر داستان تعریف میکرد. من به رفتارهای او توجه زیادی داشتم و کنجکاویهایش همیشه به من میگفت او آیندهی خوبی دارد. او را با لقب دکتر صدا میکردم البته منظورم پزشکی نبود، بلکه مدارک بالای تحصیلی بود.
چه شد که رشتهی ریاضی را انتخاب کرد؟
مادر: با وجود اینکه اطرافیان اصرار داشتند به رشتهی تجربی برود اما به آنها میگفتم کسی که ریاضی را خوب درک میکند چرا نباید ریاضی بخواند! با این صحبتها گاهی خودش هم مردد میشد و گاهی به فکر تغییر رشته میافتاد. ما هیچ اجباری در انتخابهای او نداشتیم و اگر نظری میدادیم استدلال خود را هم میگوییم. امیرحسین تجربی را انتخاب کرد و در کنکور هنر شرکت کرد و موسیقی را ادامه داد. فرزندان ما مسئول انتخابهای خود هستند و اجباری از جانب ما نیست. علیرضا حتی برای آزمون تیزهوشان خودش ثبت نام کرد و بعد به ما گفت. ما آن قدر به او اعتماد داشتیم که خودش کارهایش را انجام میداد. حتی برای آمدن به کانون هم خودش تصمیم گرفت از سال سوم دبیرستان در آزمونهای کانون شرکت کند.
آیا پیش میآمد که بازیگوشی کند و مجبور شوید به او تذکر دهید؟
مادر: آن قدر برنامهریزی منظمی داشت که گاهی ما از او یاد میگرفتیم. اصلاً نیازی به یادآوری ما نداشت. شخصیت تحلیلگری دارد و خودش مسائل را تجزیه و تحلیل میکند.
در موفقیت او برای هوش و استعداد و تلاش چه سهمی را قائل هستید؟
مادر: اول از همه تلاش او را دلیل موفقیتش میدانم. او خیلی درس میخواند. از تابستان سال دوم دبیرستان تلاش جدی خود را شروع کرد و سال چهارم روزی 12 ساعت مطالعه داشت.