از کودکی به داستانهای تاریخی علاقه داشت
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
پدر: من محمدمهدی اسماعیلی، با مدرک کارشناسیارشد مدیریت، مدیر کمیتهی امداد کرج هستم.
مادر: اکرم بیاتیاطهر هستم. دیپلم دارم و خانهدار هستم.
برای موفقیت فرزندتان چه کارهایی انجام دادید؟
پدر: او از کودکی به درس علاقه نشان میداد. عوامل محیطی هم در ایجاد این علاقه مؤثر بود. ما فضای خوبی برایش ایجاد کردیم تا به درسخواندن بهای بیشتری بدهد. تشویقهای کلامی باعث شد خودش را در فضای رقابت پیدا کند. او رفتهرفته به دنبال این بود که رتبههای بهتری کسب کند و در آخرین آزمون جامع کانون توانست رتبهی ۱ کشور شود. او همیشه برنامهریزی مدون و منظمی داشت. برای درس ارزش زیادی قائل بود. صبحها زود بیدار میشد. درس میخواند و بعد کمی استراحت میکرد و دوباره مشغول درس میشد. کتابهای کمکآموزشی کانون را برایش تهیه میکردیم. بدون اغراق باید بگویم آزمونهای کانون برای موفقیت فرزندم بسیار مؤثر بود و باعث شد که در کنکور سراسری از محمد انتظار رتبهی ۱ تا ۵ را داشته باشیم.
مادر: اول دبستان در آزمون سنجش استعداد شرکت کرد و آنجا متوجه شدیم که هوش خیلی خوبی دارد. محمد در سال گذشته مدال نقرهی المپیاد را در کشور کسب کرد و با توجه به ۲۵ درصد سهمیهای که برای کنکور داشت، میتوانست برای کنکور درس نخواند؛ اما تلاش کرد. من همیشه به او میگفتم به خودت فشار نیاور؛ اما خودش به درسخواندن علاقه داشت.
چرا محمد رشتهی انسانی را انتخاب کرد؟
پدر: یک دلیلش مادرش بود. محمد قدرت تجزیه و تحلیل خوبی دارد. او مذهبی است و از انسانهای صاحبمنصبی که در اطرافمان بودند، الگوبرداری میکرد. به این نتیجه رسیده بود که کسانی که در جامعه صاحبمنصب هستند در رشتهی انسانی درس خواندهاند. تشویقهای مادرش او را به این کار ترغیب کرد.
مادر: اگر به کشورهای توسعهیافته نگاه کنیم، اکثر انسانهای بزرگ را از میان جامعهشناسان و نظریهپردازان و فیلسوفان انتخاب میکنند؛ ولی در ناسا یا جاهای دیگر پزشکان و مهندسان را از کشورهای ایرانی و آسیایی جذب میکنند. الان در کشورهای اروپایی درآمدزاترین رشته، رشتهی جغرافیاست؛ چون بر طبق آن نگرش که به جغرافیا و محیط و آمایش سرزمین دارند، برنامهریزی میکنند و از منابع انسانی خودشان استفاده میکنند. از بین ۱۲۰ نفری که در مدرسهی محمد بودند، فقط محمد رشتهی انسانی را انتخاب کرد. برای اینکه کلاسهای رشتهی انسانی هم تشکیل شود تمام تلاشم را کردم و بالاخره توانستم بیرون از مدرسه ۹ نفر دیگر را که میخواستند انسانی بخوانند، به این مدرسه بیاورم. خیلی دوست داشتم فرزندم با استعدادی که دارد، در کشور نخبه شود. برای این انتخاب، خیلی سرزنش شدم؛ اما امیدوارم موفق شود.
آیا محمد از بچگی به همین اندازه قدرت تجزیه و تحلیل داشت؟
پدر: محمد از وقتی درسخواندن را شروع کرد، به تاریخ علاقهی فراوانی نشان داد. بهغیر از درسهای خودش، تاریخ هم میخواند و باعث شد قدرت تجزیه و تحلیلش بیشتر شود. حدود هشت یا نهسالگی در جمع فامیل از او میخواستند داستان تاریخی تعریف کند. این علاقه رفتهرفته طوری شد که خودش با قدرت تجزیه و تحلیل، رشتهی انسانی را انتخاب کرد. محمد واقعاً صاحبنظر است و ما واقعاً پیش او کم میآوریم. بهنظر من اگر رشتهی انسانی در کشور ما جایگاه واقعی خودش را پیدا کند، متوجه خواهیم شد که نیاز اساسی جامعه است. کارهای تخصصی باید به دست انسانهای متخصص بیفتد.