ماه مهر، بهار آموزش، نرمنرمک میرسد از راه. شاید این من هستم که با لبخندی به پهنای صورت، به استقبال این ماه میروم. دوستی دارم همسایهی دیواربهدیوار. او هم مثل من شوق زیادی دارد برای رفتن به مدرسه، در فصلی که پاییز است و چه زیباست!
در دل من هم شوق دیدار با همکلاسیها مثل بیشهی نور میدرخشد: «کودکان احساس، جای بازی اینجاست. زندگی خالی نیست. مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری آری، تا شقایق هست، زندگی باید کرد.» (سهراب سپهری)