میعاد لقایی، رتبهی 8 ریاضی کشور سال 92 (۲ سال عضو کانون)
من از سال سوم برنامهریزی را یاد گرفتم و اصول آن را میدانستم. هیچگاه از کسی نخواستم برایم برنامهریزی کند. من برنامهام را براساس برنامهی راهبردی تهیه میکردم. تمام مباحث آزمون را که برای دو هفته تعیین شده بود، در قالبی میریختم که خودم آن را تنظیم کرده بودم تا بتوانم براساس تواناییهایم از آن استفاده کنم. من از اول دبیرستان، همیشه امتحانات ترم را جدی میگرفتم. سوم دبیرستان چون تأثیر مستقیم در کنکور داشت سعی کردم برای امتحانات پایان ترم تمام تلاشم را بکنم و برای نمرهی ۲۰ میخواندم. من برای آمادگی امتحانات نهایی سال سوم، نمونهسؤالات امتحانات نهایی را تمرین کردم. پیشنهادم به دانشآموزان سال سوم این است که فکر نکنند وقت دارند. امتحانات نهایی را جدی بگیرند و برایش نمونهسؤال حل کنند.
آرمین گلچین، رتبهی 7 تجربی کشور در سال ۹۵
از سوم راهنمایی به کانون آمدم و ۵ سال دانشآموز کانون بودم. سوم راهنمایی به اصرار خانواده در آزمونهای کانون شرکت کردم؛ ولی بعد از آن خودم به این نتیجه رسیدم که باید در آزمونها شرکت کنم. من بهمرور روش مناسب مطالعهام را در درس زیستشناسی پیدا کردم. دوم دبیرستان روش مطالعهی زیست را بلد نبودم. خیلی از روشها را امتحان کردم و درآخر به نتیجه رسیدم. سوم دبیرستان روش مطالعهام برای زیستشناسی قطعی شد. توصیهام این است که از آزمون و خطا برای یافتن روش مطالعهی مخصوص خود هراس نداشته باشید. تأکید اصلیام در درس زیستشناسی بر کتاب درسی بود و این درس را در کنکور ۷,۸۶ درصد پاسخ دادم. برای زیست فقط از کتابهای آبی و سهسطحی استفاده کردم. بعد از کتاب درسی، از کتاب آبی استفاده میکردم. تمام تستهایش را یک بار میزدم و پاسخ را بررسی میکردم و نکات را در کتاب درسی مینوشتم. دفعات بعد فقط نکاتی را که در کتاب درسی نوشته بودم، مرور میکردم و نکات آزمون کانون را هم در کتاب درسی مینوشتم. درسنامهها و خلاصههای این کتاب نیز خیلی مفید بود و همیشه کتاب درسی را مرور میکردم.
مهتا ستاریان، رتبهی ۵ تجربی کشور در سال ۹۴ (۳ سال عضو کانون)
من سه سال عضو کانون بودم. دوم دبیرستان با آزمون و خطا درس میخواندم و اطلاع زیادی از روشهای مطالعه نداشتم؛ اما تلاشم را میکردم و نتایجم خوب بود. تابستان سال سوم تصمیم گرفتم درسها را پیشخوانی کنم. کل درسهای سوم را در تابستان خواندم و باعث شد سال تحصیلی برنامهریزی بهتری برای هماهنگی با آزمونها داشته باشم. همچنین توانستم مباحث پیشدانشگاهی را پیشخوانی کنم تا کارم در بازهی گستردهای تقسیم شود و مجبور نباشم در سال چهارم فشار زیادی را تحمل کنم. سال چهارم تمرین و تکرار زیادی داشتم. بعد از مدتی که از سال تحصیلی گذشت، چون درسهای سال سوم را خوانده بودم، با سرعت بیشتری تست میزدم. اولویتم برنامهی آزمون بود. من تشریحی میخواندم؛ اما از تست برای مهارت در سرعت استفاده میکردم. چون معلم خصوصی نداشتم، سعی میکردم خودم یاد بگیرم و این مستلزم تشریحیخواندن مباحث بود. بعضیها به هر دلیل خواندن را از مرحلهی تست زدن شروع میکنند و یادگیری آنها سطحی خواهد شد. اواخر سال دوم به تراز ۸۰۰۰ رسیدم. سال سوم از ۸۰۰۰ شروع کردم و بعد از چند آزمون به رتبهی زیر ۵ رسیدم.
یاسمن میر، رتبهی ۶ تجربی کشور در سال ۹۵ (۴ سال عضویت کانون)
آزمونهای کانون برایم خیلی جدی بود و از اولین آزمون تا آخرین آزمون طبق برنامهی راهبردی پیش رفتم. نتیجهی هر آزمون همیشه برایم مهم بود؛ چون به من نشان میداد عملکردم در طول دو هفته چقدر درست یا نادرست بوده است. برای نتیجهگرفتن در کنکور باید از دوم دبیرستان نقشه و برنامه داشت و درسها را از پایه مسلط شد. من آنها را برای سال چهارم نگذاشتم. ساعت مطالعهی زیاد نیز از سالهای پایه، خیلی مهم است. برخی سال چهارم فقط به این دلیل که عادت به زیاددرسخواندن ندارند، موفق نمیشوند. من از اول دبیرستان به نظم در درسخواندن هم عادت کرده بودم و ساعت مطالعهام زیاد بود. بنابراین در سال چهارم مشکلی با زیاددرسخواندن نداشتم. سعی میکردم وقت تلف نکنم.
محمد عزیزی، رتبهی ۵ تجربی منطقهی ۲ در سال ۹۶ (۵ سال عضویت در کانون)
سال سوم راهنمایی با تراز ۶۲۰۰ شروع کردم. سوم دبیرستان متأسفانه برنامهی نامنظمی داشتم و اشتباهم این بود که خودم را با ترازهای خیلی بالاتر میسنجیدم و به این فکر نمیکردم که هر آزمون در حال پیشرفت هستم. این اشتباه باعث شد ساعت خواب و مطالعهام به هم بریزد. گاهی سه ساعت میخوابیدم و این کمخوابیها آسیب جدی به من زد و حدود دو ماه بعد، از لحاظ جسمی در وضعیت نامناسبی بودم. در آزمونها هم افت کرده بودم. تأثیرات آن حتی تا اواخر سال چهارم هم با من بود و خیلی از من انرژی میگرفت. درواقع کمخوابیها باعث استرس افراطی و در پی آن، افت فشار و افت قندخون و کمخونی شده بود. با همین شرایط در امتحانات نهایی سال سوم شرکت کردم و معدلم افت نکرد. تصمیم گرفتم تابستان با کمی استراحت، آزمون بدهم. هدفم پیداکردن روشهایم بود و دیگر نمیخواستم خودم را با بقیه مقایسه کنم. در تابستان سعی کردم انرژی ازدسترفتهام را جبران کنم. اولین آزمون سال چهارم را با تراز ۷۴۰۰ شروع کردم. با روزی حدود ۱۰ ساعت مطالعه شروع کردم و آزمون بعد ترازم ثابت ماند؛ ولی سعی کردم همان برنامه را ادامه بدهم. تجربه به من میگفت تراز بهصورت ناگهانی بالا نمیرود و باید تلاشم را بیشتر کنم. برای دو هفتهی بعد نیمساعت به ساعت مطالعهام اضافه کردم. بعد از دو ماه، به ۱۲ ساعت در روز رسیدم. پشتیبانم به من روحیه میداد که حتماً در آینده پیشرفت خواهم کرد. وقتی ترازم بهتر شد، همین ساعت مطالعه را حفظ کردم. در آزمون فروردین به تراز ۸۰۰۰ رسیدم.
صدرا بهروزیه، رتبهی ۶ تجربی منطقهی ۱ در سال ۹۷ (۵ سال عضویت در کانون)
سوم راهنمایی به کانون آمدم و سوم راهنمایی بهترین رتبهام ۱۰ کشور بود. وقتی از اول دبیرستان وارد فضای رقابت از نوع کنکوری آن شدم، هیچ اطلاعی از آن نداشتم. از طریق اقوام و آشنایانی که بهتازگی کنکور داده بودند، با نوع آزمون کنکور آشنا شدم و شرکت در آزمونها هم در این آگاهی خیلی به من کمک کرد. درسخواندن و رقابت با دوستان برایم جدیتر شد و این باعث شد انگیزهام برای درسخواندن بیشتر شود و به تبع آن، نمرههایم نیز بهتر شود. اوایل دوم دبیرستان آگاهی خوبی به کنکور پیدا کرده بودم و تقریباً میدانستم چگونه باید درس بخوانم. سوم دبیرستان تأکید اصلی همه بر امتحانات بود. من هر سال درس همان سال را خوب خوانده بودم و وقتی به سال چهارم رفتم، خیالم راحت بود و مشکلی در درسخواندن نداشتم و تمرکزم بر درسهای سال چهارم بود.
مهدی طالبی، رتبهی 2 تجربی منطقهی ۳ در سال ۹۷ (۲ سال عضویت در کانون)
دوم دبیرستان که بودم، یکی از دوستانم بورسیهی کانون بود. روزی به من گفت کسانی که در آزمونهای کانون شرکت میکنند خیلی به خودشان اطمینان دارند و از من خواست که با توجه به وضعیت درسیام یک بار در آزمونها شرکت کنم و خودم را بسنجم. به اصرار او در آخرین آزمون کانون شرکت کردم. اولین ترازم ۷۳۰۰ شد و وقتی با سؤالات کانون آشنا شدم، تصمیم گرفتم در بقیهی آزمونها هم شرکت کنم. من با یک آزمون نمیتوانستم تواناییام را ثابت کنم و با خودم گفتم اگر آزمون بعدی ترازم پایینتر شود، نتیجهی قبلی را شبههدار میکند. بههمین دلیل، برای آزمون بعدی خوب درس خواندم و دوباره همان تراز را به دست آوردم. سوم دبیرستان اصلاً برنامهریزی نداشتم و فقط از آزمونها استفاده میکردم. گاهی افت تراز داشتم و ترازم در آخرین آزمون سوم دبیرستان ۷۲۰۰ شد؛ اما در این آزمون تعداد شرکتکنندگان به دلیل امتحان نهایی کم شده بود. از مردادماه درسخواندن را بهطور جدی شروع کردم و در آزمونهای تابستان به تراز ۷۸۰۰ رسیدم.
سروین آزادبخت، رتبهی ۸ تجربی منطقهی ۳ در سال ۹۷ (۹ سال عضویت در کانون)
چهارم دبستان که عضو کانون شدم، در آزمونها غیبت میکردم و بهانهگیری داشتم. در آزمونهایی که شرکت میکردم، ترازهایم حدود ۶۰۰۰ بود. پنجم دبستان آزمونها برایم جدیتر شد و ترازهایم حدود ۶۵۰۰ بود. در مقطع راهنمایی رقابت با همکلاسیها بیشتر شده بود و تلاشم را بیشتر کردم و ترازهایم بالای ۷۰۰۰ میشد. دوم راهنمایی حتی چند بار رتبهی ۱ کشور شدم. دبیرستان به مدرسهی فرزانگان رفتم. اول و دوم دبیرستان به دلایلی ساعت مطالعهام کم شد و نسبت به رقیبهایم افت کردم. یکی از آزمونهای آخر دوم دبیرستان پدرم از من خواست کارنامهی کشوریام را به او نشان دهم. رتبهام سهرقمی شده بود. پدرم گوشزد کرد که سالهای قبل خیلی بهتر بودم و افت کردهام. من از این موضوع خیلی ناراحت شدم و آنقدر حرف پدرم مؤثر بود که توانستم در آزمون بعد رتبهی ۱۷ کشور شوم. سوم دبیرستان بهترین ترازهایم را داشتم. از تابستان، توفانی شروع کردم و پیشخوانی خوبی داشتم. در آخرین آزمون تابستان رتبهام ۱۴ کشور شد. در نیمسال اول نتایج خیلی خوبی کسب کردم. در یکی از آزمونها ترازم ۸۰۰۰ شد و رتبهی ۵ کشور شدم. نیمسال دوم چون نرسیده بودم پیشخوانی کنم، کمی افت کردم؛ اما همچنان رتبهام زیر ۵۰ بود.