سینا دادگر، رتبهی ۷ تجربی منطقهی ۳ در سال ۹۵
در درس دينوزندگي تازه فهميدم فقط دانستن معني آيات کافي نيست، بلکه بايد پيام آيات را هم طبق کتاب درسي دانست. آنجا بود که کتاب درسي برايم مهم شد و فهميدم هرچند تمام سؤالات از کتاب درسي ميآيد، خواندن آن، روش خاصی لازم دارد. بعد از آزمون، ديدگاهم به کتاب درسي تغيير کرد و آزمونها من را پاي کتاب درسي نشاند. شايد ابتدا ندانيم چه بهرههایی میتوان از کتاب درسي داشت؛ اما با فنون خاص ميتوان در زمينههاي مختلف از آن استفاده کرد. کتاب درسي هم روش خاص خودش را براي مطالعه دارد. پدرم تأکيد داشت کتاب درسي را مثل کارآگاه بخوانم؛ چون همهي سرنخها در کتاب درسي هست.
مبینا آقارکاکلی، رتبهی ۸ تجربی منطقهی ۳ در سال ۹۶
در درس شيمي مشکل داشتم و در آزمونها نمرهي عالی نداشتم و خودم را اينگونه توجيه ميکردم که سؤالات آزمونهاي کانون سخت است. بعد از مدتي فهميدم شيمي آخرين درسي است که به سؤالات آن پاسخ ميدهم و چون خسته هستم، تمرکز خوبي ندارم. براي فهميدن راه چاره چند بار از خودم آزمون گرفتم تا ببينم ميانگين نمرهام در شيمي چند است. وقتي نمرهام مشخص شد، براي آزمون هم هدفگذاري کردم که به آن حدنصاب برسم و اگر وقت اضافه داشتم، برای سؤالات بيشتري وقت بگذارم. درس شيمي دوم دبيرستان خيلي نکته دارد و چون قبلاً آن را خوب نخوانده بودم، در خردادماه دو هفته براي خواندن دقيق آن وقت گذاشتم و نکتهبرداري کردم. اشتباهم تا ارديبهشت اين بود که بعد از آزمون به تحليل آن اهميت نميدادم؛ اما بعد از ارديبهشت تحليل آزمون را جدي گرفتم و خيلي به من کمک کرد. با آزمونهايي که در خانه از خودم گرفتم، متوجه شدم سؤالات شکدار شيمي را اغلب اشتباه جواب ميدهم و وقتم را تلف ميکرد. در آزمونهاي بعدي وقتي به سؤالات شکدار ميرسيدم، بيمعطلي رد ميشدم. در جلسهي کنکور هم اين روش را انجام دادم و توانستم در کنکور، شيمي را 83 درصد جواب بدهم.
حسین بصیر، رتبهی ۳ ریاضی منطقهی ۳ در سال ۹۶
علاقهي زيادي به درسهاي عمومي نداشتم و ترازم نزديک به ۶۰۰۰ بود. در عربي مشکلي نداشتم و ميانگين نمرهام در آزمونهاي کانون ۸۰ به بالا بود. در ادبيات مبحث قرابت معنايي برايم راحت بود؛ اما در حفظکردن مشکل داشتم و در املا ضعيف بودم. در زبان هم قوي نبودم. در کنکور متأسفانه دفترچهي عموميها را ده دقيقه ديرتر دادند و چون هميشه عربي را براي آخر ميگذاشتم، وقت کم آوردم و نمرهام ۴۸ شد. نمرهام در ادبيات ۷۶، در زبان انگليسي ۴۶ و در دينوزندگي هم ۶۲ شد.
مهدی طالبی، رتبهی ۲ تجربی منطقهی ۳ در سال ۹۷
در زبان انگليسي خيلي ضعيف بودم و سفيد ميگذاشتم. اين موضوع تراز عموميهايم را خيلي کم ميکرد. ميخواستم اين درس را کنار بگذارم. پشتيبانم با اين تصميم مخالف بود و از من خواست براي اين درس هم وقت بگذارم و عموميها را به تعادل برسانم. تا آن زمان فکر ميکردم فقط بايد لغت زبان بلد باشم تا بتوانم به سؤالات پاسخ دهم. روشم را تغيير دادم و براي درکمطلب و کلوزتستها هم وقت گذاشتم. هر شب يک متن کار کردم. پشتيبانم اين آگاهي را به من داده بود که بايد صبور باشم و انتظار رشد ناگهاني نداشته باشم. بعد از دو ماه نمرهام به 60 رسيد. فکر کردم در اين درس خوب شدهام و ديگر زياد برايش وقت نميگذاشتم و دوباره افت کردم. خردادماه در دوران جمعبندي دوباره آن را جدي گرفتم و خيلي کار کردم. نمرهام در کنکور 71 شد.
مهدی نیکزاد، رتبهی ۸ ریاضی منطقهی ۳ در سال ۹۶
هميشه در حفظيات بهخصوص تاريخادبيات و لغت مشکل داشتم. قبل از کنکور هدفگذاريام نمرهي 50 بود و در اين درس هم تغيير روش داشتم و با اينکه قبلاً نمرهام حتي منفي ميشد، آن را به 50 رساندم. قبلاً کتاب درسي و جزوهي دبير را ميخواندم و خيلي کم تست کار ميکردم. از آبانماه تصميم گرفتم ادبيات را موضوعي بخوانم. بهتدريج پيشرفت کردم و در آزمونهاي جامع خردادماه به نمرهي 50 رسيدم. از نتيجهام در کنکور خيلي راضي هستم. در کنکور نمرهام ۶۵ شد.
علیرضا ایزدی، رتبهی ۳ انسانی منطقهی ۳ در سال ۹۶
برخي روي يک درس زياد وقت ميگذارند؛ اما نتيجه نميگيرند. من هم سال کنکور در درس دينوزندگي مشکل داشتم. براي سؤالات تشريحي مشکل نداشتم؛ اما در تستها به مشکل ميخوردم. متوجه شدم بايد اين درس را طور ديگري بخوانم. آيات و درسها را ميخواندم؛ اما در نهايت، نتيجهاي که انتظار داشتم نميگرفتم. تأکيدم را گذاشتم روي آيات و نتيجهام بهتر شد. هرچند مشکلم بهطور کامل حل نشد، در کنکور نمرهي ۶۳ گرفتم.
کوشا جافریان، رتبهی ۳ ریاضی کشور در سال ۹۵
چالش من در اختصاصيها مربوط به درس شيمي بود. دوم دبيرستان در المپياد رياضي مدال برنز کشور را به دست آوردم؛ بنابراين در رياضيات قوي بودم؛ اما برايم دور از ذهن بود که بتوانم سؤالات شيمي را در مدتزمان کمي حل کنم و بهنظرم سخت و حتي غيرممکن بود. اواسط سال، تصميم جدي گرفتم که در درس شيمي به تسلط برسم. شبها يک ساعت به برنامهام اضافه کردم تا به درسهاي ديگر لطمه وارد نشود و هر شب يک ساعت شيمي کار ميکردم. يک ماه با اين برنامه پيش رفتم و نتيجهي فوقالعادهاي گرفتم؛ بهطوري که در برخي آزمونها سؤالات شيمي حتي از رياضي هم برايم راحتتر بود. در واقع توانستم اين نقطهضعف را به نقطهقوت تبديل کنم.