گفتوگو با نظرمحمد اربابی، مدیر مدرسهی نمونهدولتی شهید مطهری شهر سراوان
نتایج درخشان یک مدرسه چگونه حاصل شد؟
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من نظرمحمد اربابی، مدیر مدرسهی نمونهدولتی شهید مطهری سراوان هستم. مدرک کارشناسیارشد فلسفهی تعلیم و تربیت دارم. در سراوان به دنیا آمدم. دبستان در روستای ناهوک درس خواندم. برای راهنمایی و دبیرستان به شهر سراوان آمدم. بعد از کنکور در رشتهی کاردانی علوم اجتماعی قبول شدم و به مرکز تربیتمعلم زاهدان رفتم. بعد از فوقدیپلم از من دعوت شد که به روستاهای مرزی بروم و تدریس کنم. در روستای اسفندک بهمدت دو سال در مدرسهی راهنمایی شهید لبسنگی دبیر علوم اجتماعی بودم. دوباره در آزمون سراسری شرکت کردم و در رشتهی علوم تربیتی، گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزش درسی در دانشگاه سیستان و بلوچستان قبول شدم. چون به دبیر نیاز داشتند مجبور بودم هم تدریس کنم و هم ادامهی تحصیل دهم. بعد از فارغالتحصیلی از روستا به شهر سراوان آمدم و تدریس را در این شهر ادامه دادم. در این زمان علوم اجتماعی و روانشناسی تدریس میکردم و مشاور مدرسه بودم.
چه شد که باز هم ادامهی تحصیل دادید؟
احساس نیاز به یادگیری داشتم. دوباره در آزمون سراسری شرکت کردم و در رشتهی کارشناسیارشد فلسفهی تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز قبول شدم. همزمان با تحصیل، در منطقهی باویِ استان خوزستان، روستای شیبان، بهمدت دو سال افتخار تدریس داشتم و تجربیات بسیار خوبی به دست آوردم. دوباره به سراوان برگشتم و همزمان با تدریس در مدارس، در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سراوان هم مشغول به کار شدم.
داستان مدرسهی نمونهدولتی شهید مطهری از کی شروع شد؟
قبل از من آقای بهرامی مدیر مدرسهی شهید مطهری بود. وقتی ایشان مدیر آموزش و پرورش سیب و سوران شدند، از من خواستند که مدیریت مدرسه را به عهده بگیرم. البته قبل از آن مسئولیتهای اجرایی در سطوح پایینتر داشتم. مثلاً دورهای رئیس حوزهی تصحیح بودم. بر خدا توکل کردم و سال ۹۱ بود که این مسئولیت را پذیرفتم. آن زمان در سه دوره در مقطع دکترا قبول شده بودم؛ اما با علاقهای که به بچهها داشتم از ادامهی تحصیل منصرف شدم.
چه دلیلی داشت که در کودکی آنقدر مشتاق ادامهی تحصیل بودید؟
پدرم همیشه به ما یادآوری میکرد که در قبال مردم خود تعهد داریم و علاقه داشت که بتوانیم مسئولیت اجتماعی خود را بهخوبی انجام دهیم. منطقهی ما با کمبود معلم و دبیر مواجه بود و پدرم همیشه ما را تشویق میکرد که این کمبود را در حد توان خود جبران کنیم. پدرم در نهضت سوادآموزی درس خوانده بود و بازنشستهی نیروی انتظامی بود. وقتی بعد از دورهی کاردانی اولین ابلاغ برای تدریس را دریافت کردم، پدرم مرا تا مدرسهی روستای اسفندک همراهی کرد. صبح روزی که قرار بود برای اولین بار به کلاس بروم، نصیحتم کرد و گفت: «هیچ وقت احساس نکن که بر این مردم برتری. خودت را از مردم جدا احساس نکن و خودت را وقف این مردم کن.» من هم در تمام این سالها تلاش کردم حرف پدرم را اجرا کنم.
در این سالها ما با دو پدیده روبهرو هستیم. یکی شهر سراوان و یکی مدرسهی نمونهدولتی شهید مطهری. فکر میکنید چرا سراوان اینقدر درخشیده است؟
سراوان شهر فرهنگی استان شناخته میشود و قدمت فرهنگی دارد و در طول تاریخ پیشرو بوده است. من به پدیدهبودن مدرسهی شهید مطهری اعتقادی ندارم. پدیدهبودن را به چیزی نسبت میدهیم که ناگهانی اتفاق بیفتد و دیگر تکرار نشود. ما معتقدیم که موفقیت، اتفاق و معجزه نیست. فرایند موفقیت به زمان نیاز دارد. دبیرستان شهید مطهری قبل از من هم مدرسهی خوشنامی بوده است و از همکارانمان در سالهای گذشته قدردانی میکنم. سالها زحمت همکاران باعث شده که الان میتوانیم الگویی آموزشی برای بومیسازی مدارس پیشنهاد بدهیم. در این سالها از ۱۹ منطقهی آموزش و پرورش استان در کارگاههای مشاورهای و بازدید دانشآموزی و تبادل تجربه و گروههای آموزشی درسی شرکت کردهاند. دور هم نشستهایم و از برنامههای خود برایشان گفتهایم.
از مدرسهی شهید مطهری و موفقیتهایش بگویید.
مدرسهی ما در سه رشتهی تجربی و ریاضی و انسانی جمعاً ۳۰۰ دانشآموز دارد. شبانهروزی است و حدود ۱۲۰ نفر دانشآموز خوابگاهی داریم. عبدالله رئیسی، رتبهی ۲ انسانی منطقهی ۳ سال ۹۷، یکی از این دانشآموزان بود. چون مدرسهی ما بر سر زبانها افتاده است، متقاضی زیاد داریم. ما از مناطق مختلف مثل خاش و سرباز و فنوج، دانشآموز داشته و داریم. مدرسهی ما موفقیتهای زیادی داشته است که به تعدادی از آنها اشاره میکنم. ۳۰ رتبهی زیر هزار در سال ۹۷ که ۱۷ نفر در رشتهی پزشکی و داروسازی و ۳۷ نفر هم در دانشگاه تربیتدبیر و فرهنگیان قبول شدند. در سال ۹۶ نیز ۳۶ رتبهی زیر هزار داشتیم: ۸ نفر پزشکی و ۴۳ نفر دانشگاه فرهنگیان قبول شدند. در سال ۹۵ رتبههای زیر هزار مدرسه ۴۱ نفر بود که ۸ نفر در رشتهی پزشکی و ۳۳ نفر در دانشگاه تربیتدبیر شهید رجایی تهران و فرهنگیان قبول شدند. در سال ۹۴ تعداد رتبههای زیر هزار ما ۴۱ نفر بود که ۱۰ نفر دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی شدند و ۲۷ نفر نیز به دانشگاه فرهنگیان و تربیتدبیر رفتند.
شما چهکار میکنید که این همه قبولی داشتهاید؟
استعداد شرط لازم برای موفقیت است؛ اما کافی نیست. با شناختی که از بچههای منطقهی خود دارم، آنها استعدادهای بکری دارند. آنها مشغلههای فکری شهرهای بزرگ را ندارند و درگیر حاشیهها نیستند یا کمتر درگیرند. رمز موفقیت بچههای ما اول لطف خدا و بعد تلاش خود آنهاست. ما به آنها این باور را دادهایم که رمز موفقیت آنها به تلاش آنها بستگی دارد. همیشه به آنها گفتهام که خداوند اجر و مزد هیچ تلاشگری را ضایع نمیکند. بچهها نسلبهنسل با هم ارتباط دارند. آنها عبدالله رئیسی را میشناسند و میدانند برنامهاش چه کیفیتی داشت و نتیجهاش را هم گرفت.
برنامهی مدرسه برای دانشآموزان چگونه است؟
ما برای ۳۶۵ روز سال برنامه دارم. سال تحصیلی از تابستان شروع میشود تا کنکور سال بعد. یعنی وقتی بچهها آخرین امتحان مدرسه را برگزار میکنند، ساعت ۱۰ صبح به صف میشوند تا سال تحصیلی بعد را آغاز کنند. حتی یک روز هم بین سال تحصیلی وقفه نمیافتد. الان برنامهی راهبردی سال بعد را به آنها میدهیم و دانشآموز سال دوازدهم از همین حالا برای سال بعد برنامه دارد. ما بچهها را اصلاً رها نمیکنیم. هر آن ممکن است به کارهای کاذب روی بیاورند و از درس فاصله بگیرند. تا ۲۳ شهریور برایشان برنامه داریم. بعد، به دیدن خانواده میروند یا اردوی تفریحی برایشان داریم. از اول مهر دوباره درسها را جدی شروع میکنیم. این برنامه فقط مخصوص کنکوریها نیست. من معتقدم که کنکور یک روند محدود به زمان یکساله نیست. به زمان طولانی حداقل سه یا چهارساله نیاز دارد. ما در جلسات اولیا و مشاورهای مدرسه آموزههای کانون را یاد میدهیم.
عملکرد دانشآموزان مدرسه را چگونه بررسی میکنید؟
ما هر ماه به دانشآموز کارنامه میدهیم و برای اولیا جلسهی تحلیل عملکرد برگزار میکنیم. دانشآموز در کنار پدر و مادر خود مینویسد و عملکرد دانشآموز که روی فایل اکسل تهیه میشود، در اختیار آنها قرار میگیرد. عملکرد دانشآموز در دو زمینه بررسی میشود: عملکرد مستمر ماهانه و عملکرد او در دو آزمون کانون. باید بین این دو از لحاظ منطقی تناسبی وجود داشته باشد. ما کسی را با هم مقایسه نمیکنیم. مهم این است که دانشآموز با ماه قبل خود سنجیده شود. مقایسهی بینفردی نداریم. مقایسهی درونفردی داریم. بعد از نیمسال اول نیز یک جلسه برای اتمام حجت داریم. این جلسه برای دانشآموزانی است که شاخصهای مدارس نمونهدولتی را در نیمسال اول کسب نکردهاند یا در معرض ازدستدادن این شاخصها هستند. کارنامهی نیمسال اول چهار رنگ دارد. کارنامهی آبی برای معدل ۱۹ به بالاست. کارنامهی سبز مخصوص معدلهای ۱۸ تا ۱۹ است. کارنامهی زرد و کارنامهی قرمز هم داریم. کسانی را که نمرهی آنها از حدنصاب اساسنامهی مدارس برتر کمتر است، به جلسهای دعوت میکنیم و به آنها راهکار میدهیم. در این جلسه از دانشآموزان موفق میخواهیم که از راهکارهای موفقیتآمیز خود بگویند.
چرا در برگزاری آزمونهای برنامهای کانون جدیت دارید؟
ما قبل از کانون آزمونهای دیگری را امتحان کرده بودیم. حدود ۸ سال پیش اولین آزمون کانون را بهصورت مکاتبهای برگزار کردیم. خیلی سخت بود. نزدیکترین مرکز به ما زاهدان با ۳۵۰ کیلومتر فاصله بود. آزمونها با تأخیر برگزار میشد و مرکزی برای تصحیح آزمون نداشتیم. کارنامههای بهصورت فایل پیدیاف میآمد و مشکلات زیادی داشتیم. با آقای نصرتزهی، دبیر زیست، مشورت کردم که نمایندگی کانون را در شهر سروان هم داشته باشیم. خداراشکر این اتفاق افتاد. به چند دلیل آزمونهای کانون را انتخاب کردیم. آزمونهای کانون نزدیکترین برنامه را به برنامهی مدرسهی ما و در کل، آموزش و پرورش داشت. ایستگاههای جبرانی مناسبی داشت و محتوای آزمونی منطبق با برنامهی تدریس دبیران بود. این باعث شد که دبیران ما همکاری خوبی با آزمونهای کانون داشته باشند. سؤالات استاندارد آزمونها باعث میشد بتوانیم آنها را برای دانشآموزان تحلیل علمی کنیم. همهی دانشآموزان مدرسهی ما تحت پوشش برنامهی کانون هستند و بدون استثنا در آزمونها شرکت میکنند. دانشآموزان بیبضاعت و کمبضاعت را هم بورسیهی کانون کردهایم و الان بیش از ۱۴۰ نفر بورسیهی کانون هستند. ما هر طرحی در مدرسه اجرا میکنیم، از دبیران و اولیا و دانشآموزان نظرخواهی میکنیم. برای مثال، در نوروز ۹۸ اعتکاف علمی برگزار کردیم. بعد، به اولیا پیام دادیم و از آنها خواستیم میزان رضایت خود را از کیفیت این برنامه بگویند و اگر پیشنهاد دارند بدهند. مطمئناً این پیشنهادها را برای سال بعد لحاظ خواهیم کرد. معتقدیم که کیفیت آموزشی پایانی ندارد.
عبدالله رئیسی، رتبهی ۲ انسانی منطقهی ۳، از مدرسهی شماست. در این سه سال او را چطور میدیدید؟ آیا میدانستید که به چنین موفقیتی دست مییابد؟
عبدالله رئیسی شخصیت خاصی داشت. از این افراد کم داریم. معدل او بالای ۱۹ بود؛ اما از همان اول رشتهی انسانی را انتخاب کرد. به درسهای رشتهی انسانی خیلی علاقه داشت؛ ضمن اینکه نمرهی ریاضی او در کنکور ۱۰۰ شد. یعنی اگر رشتهی تجربی را هم انتخاب میکرد، توان موفقیت در آن رشته را هم داشت. من چند سال مشاور و پشتیبان انسانیها بودم و عبدالله از نظر من خیلی برنامهپذیر بود. دفتر برنامهریزیاش را کامل مینوشت. منابع مطالعاتی خود را کاملاً گزینش کرده بود.
مجلهی آزمون چه جایگاهی در مدرسهی شما داشت؟
منبع اصلی مقالات مشاورهای مدرسهی ما، مجلهی آزمون و سایت کانون است. مطالب مجلهی آزمون و سایت کانون متناسب با هر بازهی زمانی تهیه میشود و ما از این مطالب برای مشاورهدادن به دانشآموزان و اولیا استفاده میکنیم.
چند سال سابقهی فرهنگی دارید؟
۲۷ سال
در این ۲۷ سال از کار خود راضی هستید؟
قبل از اینکه مسئولیت مدرسه را بر عهده بگیرم، در نقش معلم تمام تلاشم را میکردم که دانشآموز خوب و علاقهمندی داشته باشم. در طول آن سالها دبیر نمونهی شهر سراوان انتخاب شدم. یک بار هم دبیر منتخب در کشور انتخاب شدم. اگر به گذشته برگردم و دوباره بخواهم شغلی را انتخاب کنم، معلمی خواهد بود. من تقریباً ساعت ۶ در مدرسه هستم و تا ۲ هستم تا اگر کاری مانده انجام دهم. به خانه میروم و بعد از استراحت دوباره ساعت ۴ به مدرسه میروم و تا ۹ شب هستم. بخشی از کارهای مشاورهای برای دانشآموزان خوابگاهی را در این فرصتها انجام میدهم. سعی میکنم به خلأ عاطفی آنها توجه کنیم و به آنها رسیدگی کنیم. بین من و آنها رابطهی عاطفی خاصی وجود دارد و حرفشنوی آنها مثالزدنی است. بد نیست خاطرهای از این موضوع بگویم. روزی دانشآموزی با من کار داشت؛ اما جلسه داشتم و مجبور بودم بروم. از او خواستم که آنجا بایستد تا برگردم. جلسه چند ساعت طول کشید و فراموش کرده بودم که به او گفتهام منتظرم باشد. از قضا، باید دوباره به مدرسه برمیگشتم و چیزی برمیداشتم. او را دیدم که هنوز آنجا ایستاده. آنها تا این حد نظم و انضباط دارند و در عین حال با ما صمیمی و دوست هستند. در ماه آخر کنکور حضور مستمری در کنار بچهها داریم و سعی میکنیم از فشار کنکور کم کنیم. حتی آنهایی که روزانه هستند به خوابگاه میآوریم و بهنوعی همه را قرنطینه میکنیم و خودمان هم در کنارشان هستیم. دوران جمعبندی را موبهمو انجام میدهیم. آزمونهای جامع کانون را بهصورت کاملاً شبیهسازیشده برای آنها برگزار میکنیم. هر آزمون را در محیطهای مختلف برگزار میکنیم تا آنها با موقعیتهای مختلف آشنا شوند. حتی چیدمان صندلیها را هم تغییر میدهیم. انواع مشکلاتی را که ممکن است در جلسهی کنکور اتفاق بیفتد، برای آنها به وجود میآوریم تا در جلسهی کنکور غافلگیر نشوند.
تکنولوژی چه جایگاهی در مدرسهی شما دارد؟
ما بین سنت و مدرنیته دستوپا میزنیم. در منطقهی ما آنقدر امکانات نیست که بتوانیم آنطور که میخواهیم از تکنولوژی استفاده کنیم. تلاش کردیم که در هر کلاسی، یک پردهی نمایش و ویدئو پروژکتور داشته باشد. دبیرها کاملاً مسلط و علاقهمند به تکنولوژی هستند. ما در مدرسه دو کار ویژه انجام میدهیم. یکی در جهت توانمندسازی دانشآموزان است. به آنهایی که کمبضاعت یا بیبضاعت هستند، از محل کمکهای خیرین، کتاب هدیه میدهیم یا کتابهایی دستدومی که جمعآوری شده است، به آنها داده میشود تا بار مالی اضافه بر دوش خانوادههایشان نباشد. برای دبیران هم برنامهی توانمندسازی داریم. به همهی ناشران آموزشی لیستی از مشخصات دبیران خود میدهیم تا اگر کتاب جدیدی به بازار کتاب معرفی کردند، برای دبیران بفرستند. این دبیران، علاقهمند به مطالعه هستند.
کارهایی که در مدرسهی شهید مطهری انجام میدهید نیازمند منابع مالی است. شما در آن منطقهی محروم چگونه این هزینهها را تأمین میکنید؟
ما تلاش میکنیم از همهی ظرفیتهای منطقهی خود بهره ببریم. منابع ما در سراوان کم است. ما از اول مهر تا اوایل امتحانات نیمسال اول ۶۰۲ آزمون مستمر کلاسی برگزار کردیم. حتی روز اول مهر خیلی از دبیرها آزمون تعیینسطح میگیرند تا آنها را بسنجند. در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ حدود ۲۰۰هزار برگه تکثیر شد. کل کاغذ مدرسه از محل منابع خیرین تأمین میشود. نهتنها کاغذ که در امور دیگری هم از لطف خیرین بهرهمندیم. برای نمونه، آموزش و پرورش تغذیهی دانشآموزان خوابگاهی را از شنبه تا چهارشنبه تأمین میکند؛ ولی شامل روزهای دیگر و ایام نوروز و تابستان نیست. ما نمیتوانیم به بچهها بگوییم چهارشنبه به خانههایشان بروند و دوباره شنبه برگردند. این اتفاق نباید بیفتد. با همین وقفه ممکن است ذهن بچهها درگیر مسائل حاشیهای شود و ساعت مطالعهشان افت کند. رفتوآمد هم خطرات خاص خود را دارد. محیط مدرسه را بهگونهای سامان دادهایم که بچهها علاقهمندند که در خوابگاه بمانند؛ حتی جمعههایی که آزمون ندارند. آن روزهایی که برای تغذیه منابعی نداریم، خیرین کمکحال ما هستند. بچهها از این کمکها باخبرند و از همین حالا با احساس مسئولیت آشنا میشوند. خود بچهها در امور اجرایی مدرسه شرکت میکنند و حتی دانشآموزی داریم که میآید در آشپزخانه پیاز پوست میکند و کمک میکند.