دانشآموزانم در کلاس هرچه فهمیدهاند، با زبان خودشان مینویسند
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
عباس مقدسی دبیر شیمی متوسطهی دوم هستم. اکنون در تهران تدریس میکنم و ۲۵ سال سابقهی کار دارم. دورهی کارشناسیارشد شیمی را در دانشگاه تربیتمعلم تهران (خوارزمی) خواندم و سال ۷۹ فارغالتحصیل شدم.
پس شما در واقع از همان اول مسیر خود را مشخص کرده بودید و بهدرستی گام برداشتید.
دقیقاً. برای دانشگاه، انتخاب دوم و سوم من دبیری بود. این رشته را با عشق انتخاب کردم و نظرم هیچوقت عوض نشد و اگر همین الان دوباره کنکور بدهم، این راه را انتخاب میکنم.
فرد خاصی این انگیزه و علاقه را در شما ایجاد کرد؟
توصیههای پدرم خیلی مؤثر بود. هرچند خودش فرهنگی نبود، این حرفه را دوست داشت و به من هم توصیه میکرد. معلمهای خوبی هم داشتم. یکی از آنها معلم اول دبستان، آقای ماندگار بود که از دنیا رفته است. اخلاق و رفتار و صبوری او را همیشه به یاد دارم. همیشه خوشاخلاق بودند و شیطنتهای ما را صبورانه تحمل میکردند.
روز اولی را که برای تدریس به کلاس رفتید، به خاطر دارید؟
اگر معلم بخواهد خوب کار کند، قبل از هر جلسهی کلاسی کمی نگرانی خواهد داشت. روز اول، این نگرانی خیلی بیشتر است. چون با عشق به کلاس میرفتم و بچهها را خیلی دوست داشتم، در کارم خیلی موفق بودم و بچهها هم من را دوست داشته و دارند. سواد بخشی از معلمی است؛ بخش دیگر این است که باید بچهها را دوست داشت. کار معلم باید برای رضای خدا باشد و بتواند از نظر اخلاقی تأثیر خوبی روی بچهها بگذارد. اگر از این نظر مؤثر باشد، از نظر علمی هم تأثیر خودش را میگذارد. هرچقدر هم باسواد باشی، اما اخلاق خوبی نداشته باشی، بچهها پیشرفت نمیکنند.
آقای مقدسی امروز با ۲۵ سال پیش، چه فرقی کرده است؟
تجربهام خیلی بیشتر شده است. فکر میکنم در کارم بهتر و صبورتر شدهام. باید از مدیر مدرسهی ماندگار البرز هم یادی کنم که از لحاظ اخلاقی خیلی روی من تأثیر گذاشته است. اگر بخواهم الگویی معرفی کنم، ایشان را نام میبرم. ایشان به تمام جزئیات معلمی و رفتار معلمان اهمیت میدهند و تمام خصوصیات معلمان مدرسه را میشناسند. حتی تاریختولد همه را میدانند. آقای مجتهدی هم که مؤسس مدرسهی ماندگار البرز بودند و از دنیا رفتند، همین ویژگیها را داشتند.
در طی سالها معلمیکردن، به چیزی افتخار میکنید؟
وقتی میبینم دانشآموزانم به جایگاههای خوبی دست پیدا میکنند، به آنها افتخار میکنم. رشد آنها مایه لذت است.
در طی این سالها آیا برایتان اتفاق افتاده که شما هم چیزی از دانشآموزان خود یاد گرفته باشید؟
صددرصد. بچههای این دوره و زمانه گاهی از معلمها از جلوتر هستند. اطلاعات آنقدر در دسترس است، بچهها میتوانند از معلمها جلوتر باشند. حتی گاهی از لحاظ اخلاقی از آنها یاد گرفتهام.
هر کس در هر کاری روش خاصی دارد. شما روش خاصی در تدریس دارید تا شیمی برای بچهها دلنشین و راحتتر شود؟
من به بچهها جزوه نمیدهم. هر درسی که میدهم روی تخته مینویسم و از آنها میخواهم خودشان در کلاس جزوه بنویسند. وقتی خودشان مینویسند بهتر یاد میگیرند. نوشتن بخش مهمی در یادگیری است. من بهمرور فهمیدم این روش کارامدتر است. دوباره داریم برمیگردیم به گچ و تخته و نوشتن. خیلی از کشورها هم رویکردشان به این سمت رفته است.
چقدر اهل مطالعه هستید؟
زیاد مطالعه میکنم. هم درسی و هم غیردرسی. دو فرزند دانشآموز هم دارم. وقتی بچهها میبینند که چگونه رفتار میکنم، الگو میگیرند. بدترین جملهای که میشود به بچه گفت این است که «برو بنشین درس بخوان». من هیچوقت به بچههایم نمیگویم درس بخوانند.
علاوه بر کتاب درسی، فکر میکنید کتابهای کمکآموزشی و تکنولوژیهای آموزشی چقدر فایده دارند؟
بهنظرم خیلی تأثیرگذارند. خود من به کتاب درسی خیلی اهمیت میدهم؛ اما باید در کنار آن، کتاب کمکآموزشی هم داشت. درس با تمرین زیاد جا میافتد و تثبیت میشود. یکی اینکه سرعتعلم زیاد میشود. دیگر اینکه خلاقیت دانشآموز بیشتر میشود؛ چون با سؤالات متعدد آشنا میشود و آنها را بررسی میکند. سؤالات کنکور هر سال به سمت خلاقانهشدن پیش میرود. آزموندادن بخش اصلی یادگیری است. تا وقتی دانشآموز سؤال حل نکند و خودش را در آزمون نسنجد، یادگیری کامل نمیشود. برخلاف تصور عموم که فکر میکنند آزمون باعث اضطراب میشود، آزموندادن از اضطراب کم میکند. وقتی دانشآموز در آزمونهای متعدد شرکت میکند، کمکم به آن عادت میکند و از نگرانیاش کم میشود.