گفتوگو با موسی درویشی معلم هنرستان طالقانی بوشهر و مدارس دانشگاه خلیجفارس بوشهر
یک هنرستانی جدی در کارهای عملی، قویتر وارد بازار کار میشود
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من موسی درویشی، فارغالتحصیل کارشناسیارشد معماری از دانشگاه شهیدبهشتی تهران هستم. الان هم در هنرستانهای بوشهر مشغول به تدریس هستم و 17 سال سابقهی کار دارم. همزمان مدرس دانشگاه خلیجفارس بوشهر هم هستم.
تدریس به هنرستانیها برایتان جذابتر است یا دانشجویان؟
رشتهی تحصیلی من ریاضی بود و بعد از قبولی در کنکور رشتهی معماری را انتخاب کردم. دانشجویان دانشگاه خلیجفارس هم بیشتر از گرایشهای ریاضی به این رشته آمدهاند و چون اغلب، تیزهوشانی بودهاند، دانشجویان جدیای هستند و این موضوع تدریس را برایم جذابتر میکند. بههرحال من دبیر رسمی وزارت آموزش و پرورش هستم و بیشتر زمان من به تدریس در هنرستان طالقانی میگذرد. این هنرستان در شهر بوشهر تنها هنرستان دولتی پسرانه است که رشتههای معماری و حسابداری و کامپیوتر و صنایع شیمیایی را دارد. در رشتهی معماری معمولاً کسانی به هنرستان میآیند که گرایش بیشتری به کارهای عملی دارند و خوب هستند اما در درس ریاضی ضعیفترند. من معماری را در هنرستان نخواندم و وقتی در دانشگاه رشتهی معماری را انتخاب کردم چون اغلب واحدهای درسی، عملی بود خیلی برایم سخت بود. وقتی خودم با کتابهای هنرستان آشنا شدم و معلم هنرستان شدم متوجه شدم کتابهای هنرستان چقدر خوب هستند و ای کاش قبل از اینکه معماری را انتخاب کنم یک بار این کتابها را خوانده بودم. چون در دانشگاه رشتهی معماری از سطح بالاتری شروع میشود و بهدلیل اینکه زمینهی آن را نداریم کار سخت میشود. استادان ما خیلیوقتها فرضشان این بود که ما خیلی از مطالب را میدانیم؛ درحالیکه در رشتهی ریاضی چیزی از معماری نمیخوانیم. ما در دانشگاه برای اولین بار که گونیا و خطکش به دست میگرفتیم. درواقع در رشتهی ریاضی با تئوری محض سروکار داشتیم. پیشنهاد میکنم کسانی که مثل من از رشتهی ریاضی میخواهند به رشتهی معماری بروند، اول از همه کتابهای هنرستان را بخوانند و آگاهی اولیه را به دست آورند. کتابهای هنرستان دانشآموز را بهتدریج و پلهبهپله جلو میبرد.
شما میتوانستید ریاضی هم تدریس کنید. چه شد که دبیر معماری در هنرستان شدید؟
در زمان دانشجویی چند سال در مسکن و شهرسازی مشغول به کار شدم؛ اما به تدریس علاقهی بیشتری دارم. وقتی نقشهکشیهای بچهها را میبینم لذت میبرم. من کلاً علاقهی زیادی به آموزش دارم و بهویژه ارتباط با هنرستانیها که اشتیاق زیادی به کارهای عملی دارند، برایم لذتبخش است. من دانشآموزانی داشتهام که در هر دو زمینهی عملی و تئوری قوی بودند و از دانشگاههای معتبر کشور فارغالتحصیل شدهاند. خیلی از آنها هم با دیپلم نقشهکشی توانستهاند در سطح استان در مشاغل مختلف مشغول به کار شوند. من همیشه به آنها تأکید میکنم که اگر هنرستان را جدی بگیرند و در کارهای عملی قوی شوند در همین مقطع دیپلم هم میتوانند وارد بازار کار شوند. مشکلی که امروز در جامعهی مهندسی، بهویژه رشتهی معماری وجود دارد، نبود تکنسین است. یعنی مهندس داریم و کارگر و دیگر نیروی کار دیگری بین این دو وجود ندارد. یعنی بین بنا و مهندس شکاف زیادی وجود دارد. هدف رشتههای فنیوحرفهای هم این بوده که این فاصله از بین برود. اما چون همه دوست دارند تحصیلات عالی داشته باشند، از رشتههای نظری وارد رشتههای هنرستانی میشوند و بدون اینکه کار عملی بلد باشند مدرک مهندسی دارند و چون مهندس هستند قبول نمیکنند که در جایگاه یک تکنسین کار کنند. در هنرستان، بچهها در پایان سال دهم با نقشهکشی ساختمان یکطبقه بهطور کامل آشنا میشوند و برایشان خیلی جذاب است. درواقع یک هنرستانی، بهتر از یک دانشجوی مهندسی معماری کار میکند.
از خانوادهی خود هم بگویید.
من و همسرم دو پسر داریم. سپهر کلاس هفتم و سپنتا کلاس دوم دبستان است. سپهر خیلی به درس علاقه دارد و کوشاست. بچهها معمولاً ساعت 9 شب میخوابند و از سپهر میخواهم برنامهاش را تا زمان خواب تنظیم کند. او عضو کانون است و به کلاس زبان انگلیسی هم میرود و برنامهریزی را یاد گرفته است. اکنون تراز سپهر در آزمونهای کانون 7100 است و بهتدریج پیشرفته کرده است. همسرم هم در رشتهی فیزیوتراپی دانشگاه علومپزشکی شیراز درس خوانده و در مدرسهی استثنایی کار میکند.
فکر میکنید کانون چه نقشی در آموزش بچهها دارد؟
من از طریق یکی از دانشجویانم با کانون آشنا شدم. او پشتیبان کانون بود و یکی از کتابهای کانون را برایم آورد تا بررسی کنم. من تا آن زمان با کانون آشنایی نداشتم. سایت کانون را بررسی کردم. قبل از آن در اطراف خود میدیدم که دید خوبی به مؤسسات آموزشی وجود ندارد. وقتی خودم با کانون آشنا شدم به همه توصیه میکنم قبل از اینکه قضاوتی داشته باشند، از نزدیک با کانون آشنا شوند. همان سال سپهر را در کانون ثبتنام کردم. بعد از هر آزمون تمام سؤالات را با او بررسی میکنیم و حتی جذابیت سؤالها را برایش توضیح میدهم. حتی سؤالات علوم را به دبیر صنایع شیمیایی در هنرستان میدهم و از این سؤالات برای دانشآموزان خود استفاده میکند. سپهر در مدرسهی تیزهوشان قبول شده است. روزی به مدرسهاش رفتم و به مدیر مدرسه پیشنهاد دادم که از آموزههای کانون استفاده کنند و در مواردی خود را با کانون هماهنگ کنند. سپنتا کلاس دوم است و چون نگران این بودم که مبادا از آزموندادن خسته شود، فعلاً او را ثبتنام نکردهام؛ اما سؤالات آزمون را در خانه با او تمرین میکنم و تصمیم دارم سالهای بعد او را هم ثبتنام کنم. مجلههای آزمون را به معلمان هنرستان میدهم تا بخوانند و از مصاحبهها استفاده کنند. من آموزههای کانون را برای زندگی شخصیام هم استفاده میکنم و مطالب مجلهی آزمون را برای بچهها میخوانم. بهنظر من کانون راهگشاست برای کسانی که میخواهند موفق شوند. چون سپهر در هیچ آزمونی غیبت نکرد و پیوستگی کامل به کانون داشت در امتحانات مدرسه هم موفق بوده است. کانون میتواند به زندگی دانشآموزان نظم دهد.
همسرتان هم به اندازهی شما به آموزش بچهها حساسیت دارد؟
من و همسرم برای آموزش بچهها تقسیم کار کردهایم. درسهای ریاضی و فیزیک را من بر عهده گرفتهام و درسهای علوم و زیست و اجتماعی بر عهدهی همسرم است.
برای انتخابِ رشتههای هنرستانی چه پیشنهادی به نهمیها دارید؟
هنگام انتخابرشته بعضیها واقعاً به کارهای عملی علاقه دارند و طبعاً هنرستان را انتخاب میکنند. برخی هم متأسفانه چون در درسهای تئوری ضعیف هستند به هنرستان میآیند تا کار عملی را یاد بگیرند. بهنظر من کسانی باید رشتههای هنرستانی را انتخاب کنند که واقعاً به کار عملی علاقه دارند. اگر علاقه نداشته باشند از ساعتها کار عملی خسته میشوند. بهنظرم فقط کسانی در هنرستان موفق میشوند که به کارهای عملی اشتیاق دارند.