با کانون به جامعه خدمت میکنم
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من ابوبکر اسراری هستم. در سال 1345 در بانه متولد شدم. دبستان و راهنمایی در مدارس بانه درس خواندم. در جریان دفاع مقدس به شهر سقز رفتیم و من دورهی دبیرستان را در آن شهر پشت سر گذاشتم. سال 65 تا 67 در دانشگاه تربیت معلم شهر قزوین در رشتهی آموزش زبان انگلیسی درس خواندم. بعد از دو سال تدریس را در بانه شروع کردم. دوباره در کنکور شرکت کردم و با رتبهی 304 در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تبریز قبول شدم. سال 1373 فارغالتحصیل شدم. دو سال بعد دوباره در کنکور ارشد با رتبهی 12 به دانشگاه علامه طباطبایی رفتم و رشتهی آموزش زبان را انتخاب کردم. همزمان با تحصیل تدریس هم میکردم. سال 1378 فارغالتحصیل شدم و از آن به بعد در دانشگاههای مختلف تدریس کردهام. سه سال گذشته که بازنشسته شدم برای مقطع دکترا به دانشگاه آزاد تبریز رفتم.
چه زمانی با کانون آشنا شدید؟
آقای محمدامین موسوی از دوستان من هستند که در شهر سقز معلم بودند. آقای علیاکبر ایمانپرور، مسئول نمایندگی تنکابن، دوست آقای موسوی بودند و ایشان را تشویق کردند که در سقز هم نمایندگی داشته باشیم؛ ولی چون آقای موسوی مجوز آموزشگاه نداشتند از من خواستند که برای نمایندگی اقدام کنم. من هم چون اطلاعی از این کار نداشتم سال 77 به تهران رفتم و با مرحوم عبدلزاده در این رابطه صحبت کردم. کار را با حدود 50 نفر شروع کردیم و پاسخبرگها را به تهران میآوردیم و منتظر میشدیم تا کارنامهها برایمان چاپ شود و دوباره برمیگشتیم.
آشنایی شما با کانون چه تأثیری بر زندگی شما داشته است؟
من از کانون خیلی چیزها یاد گرفتهام و در سرنوشت من تأثیر زیادی داشته است. اعتمادبهنفسم بالا رفته و قدرتم در تجزیه و تحلیل بیشتر شده است. در تفهیم و تبیین مطالب هم قویتر شدهام. آموزههای کانون را تا جایی که توانستهام به دیگران هم یاد دادهام. اوایل تصورم این بود که کار تبلیغاتی برای جذب مخاطب میکنیم و راهی است برای کسب درآمد اما با برخوردهایی که با اولیا و دانشآموزان داشتهام متوجه شدم کار ما برای آنها چهقدر مفید است و از اینکه در کانون به جامعه خدمت میکنم خوشحالم. خانوادهها استقبال خیلی خوبی از این آموزهها دارند و مشتاق یادگیری هستند. نمایندگی کانون برای من یک افتخار است. به عنوان معلم احساس میکنم در کارم موفق بودهام اما از وقتی در کانون کار میکنم احساس میکنم کار مفیدتری انجام میدهم.
برجستهترین دستاورد شما از کانون چیست؟
پیگیری و صداقت کاری بهترین دستاورد ما در کانون است. ما یکسری وظیفه داریم و تمام تلاش ما این است که در چهارچوب آن کار کنیم. اگر حتی کارمان پذیرفته نشد نباید دست از کار بکشیم و باید پیگیر باشیم. من در کانون استفاده از خرد جمعی را یاد گرفتم و ارتباط خوبی با همکارانم دارم و روابط صمیمانهای با هم داریم. به یکدیگر اعتماد داریم. من و آقای موسوی 21 سال است که با هم همکار هستیم و جالب است بدانید در این سالها هیچ کدورتی بین ما به وجود نیامده و هر وقت به مشکل خوردیم با مشورت هم رفع کردیم. همکاری و همدلی مهمترین سرمایهی کاری ما بوده است.
در سالهای گذشته شاهد رتبههای برتر از شهر سقز بودهایم. این عملکرد برای خودتان هم رضایتبخش است؟
در دورههای مختلف حداقل 10 رتبهی یکرقمی داشتهایم. جلساتی برگزار کردهایم که این روند رو به پیشرفت باشد و به رضایت بیشتری برسیم. راهکارهایی برای همدلی بیشتر بین کانون و معلمان مدارس داریم که باعث شده مقدمات این پیشرفت فراهم شود.
از وقف شدن کانون چه تأثیری پذیرفتهاید؟
وقف شدن بنیاد کار انساندوستانهای بود. موضوع بورسیه و ساخت و تجهیز مدارس و کتابخانهها باعث شده ما هم هر کدام خودمان را مسئول بدانیم. کانون معلم خوبی برای من بوده است و به این نتیجه رسیدهام که خودم هم در این زمینه خدمتی انجام دهم.
بالاترین شاخصههای نمایندگی سقز را چه میدانید؟
صداقت کاری، نظم کاری و انتخاب بهترین حوزهها برای برگزاری آزمونها از توانمندیهای نمایندگی ماست. در شناختِ دانشآموزان و اولیای آنها نیز موفق بودهایم. تکریم خانوادهها و اهمیت دادن به مشاوره از دیگر برجستگیهای نمایندگی سقز است. در شهر سقز تقریباً همه ما را میشناسند.
در پایان این گفتوگو چه صحبتی دارید که باقی مانده است؟
مجلهی آزمون ابزاری عالی از جهت مشاوره هم برای دانشآموزان و هم پشتیبانهاست. پشتیبانها با خواندن مجلهی آزمون بهنوعی بازآموزی خواهند داشت و با نگاههای مختلف به این آموزهها آشنا خواهند شد. امسال موضوع مهمی در کتابهای کانون مطرح است و آن هم پیمانهای شدن کتابهاست. این کار، هم برای مشاوره خیلی عالی است و هم دانشآموزان را در انتخاب منابع و مدیریت زمان یاری میکند. امیدوارم این موضوع برای پایههای دیگر هم پررنگ شود.