کنکور برای من مانند هر کس دیگری خاطرهای بهیادماندنی است. یادم میآید چهارم ریاضی بودم؛ دانشآموز المپیادی که به رشتهی فیزیک هم علاقهی زیادی داشت.
شب کنکور برخلاف اینکه نگرانی نداشتم، خوابم نمیبرد. صبح خوبی را آغاز کردم. برخلاف تمام صبحهای مدرسه، آن روز صبحانه خوردم. قبل از اینکه وارد حوزهی آزمون شوم دوستان دیگرم را هم دیدم. به هر آنچه خوانده بودم اطمینان داشتم.
درس زبان و دینی را زیاد نخوانده بودم ولی توانستم با همان اطلاعات بهخوبی پاسخ دهم؛ اما هیچ وقت فراموش نمیکنم که یک سؤال سادهی درس ریاضی را به چندین روش پیچیده حل کردم و به نتیجه نرسیدم؛ در حالی که همان سؤال با یک جایگذاری عدد به نتیجه میرسید. حالا هم وقتی به کنکور فکر میکنم افسوس آن سؤال را میخورم. کنکور یک آزمون مانند آزمونهای کانون است و ما نتیجهی آموختههای خود را میگیریم.
سعی کنید تا حد ممکن در جلسهی کنکور با آرامش پیش بروید و به نتیجهی خوب کنکور فکر کنید.