سیاست‌ها و شیوه‌های رفتاری مدارس موفق

مقاله‌ی زیر اختصاص دارد به سیاست‌ها و شیوه‌های رفتاری مدارس موفق

سیاست‌ها و شیوه‌های رفتاری مدارس موفق

For disadvantaged students and those who struggle with science, additional resources, targeted either to individual students or to disadvantaged schools, can make a difference in helping students acquire a baseline level of science literacy and develop a lifelong interest in the subject.

اکثر منابعی که به منظور استفاده فردی دانش آموز یا انتقال آن به مدارس محروم ارائه میشوند، میتوانند با ایجاد یک خط مبنا در رابطه با آشنایی دانش آموز با درس علوم ، موجب علاقه مادام العمر فرد به درس علوم شده و با ایجاد  تغییراتی در روند آموزشی ، به دانش آموزانی که شرایط نا مساعدی دارند و یا در یادگیری درس علوم دست و پا میزنند کمک کند.

All students, whether immigrant or nonimmigrant, advantaged or disadvantaged, would also benefit from a more limited application of policies that sort students into different program tracks or schools, particularly if these policies are applied in the earliest years of secondary school.

با توجه به این برنامه ؛ تمامی دانش آموزان مهاجر یا غیر مهاجر،سالم یا استثنایی، می توانند با استفاده از سیاست های تالیف شده که دانش آموزان را در حوزه برنامه های آموزشی و موارد  گوناگون دسته بندی می کنند؛ از تحصیل خود سود ببرند.البته بهتر است این سیاست ها در سال های اولیه دوره دوم تحصیلی اعمال شوند.

 these policies often contribute to disparities in the amount and depth of science instruction received by students from different backgrounds. Specific programs might be needed to spark interest in science among students who may not receive such stimulation outside of school, and to support students’ decision to pursue further studies in science.

 با توجه به این برنامه ؛ تمامی دانش آموزان مهاجر یا غیر مهاجر،سالم یا استثنایی، می توانند با استفاده از سیاست های تالیف شده که دانش آموزان را در حوزه برنامه های آموزشی و موارد  گوناگون دسته بندی می کنند؛ از تحصیل خود سود ببرند.البته بهتر است این سیاست ها در سال های اولیه دوره دوم تحصیلی اعمال شوند.

Giving students more opportunities to learn science will help them to learn to “think like a scientist” – a skill that has become all but essential in the 21s century, even if students choose not to work in a science related career later on.

ارائه موقعیت و فرصت های مناسب تحصیلی ، به دانش آموزان کمک می کند ;تا در هنگام یادگیری درس علوم ،همانند یک دانشمند فکر کنند.مهارتی که در قرن 21 ، حتی با وجود عدم تمایل فرد به ادامه تحصیل و اشتغال در زمینه علوم مرتبط ، امری ضروری برای یادگیری درس علوم به شمار می رود.

Policies and practices for successful schools

What the data tell us?

Policies about learning science at school and performance in science

سیاست ها و شیوه های رفتاری مدارس موفق

داده ها به ما چه می گویند؟

سیاست های  مربوط به یادگیری درس علوم در مدارس و عملکرد  آنها

The approximately 6% of students across OECD countries who reported not attending any regular science lessons score 25points lower than students who reported attending at least one science lesson, after accounting for the socio-economic profile of students and schools. In 34 school systems, particularly in Austria, Belgium, Croatia, France, Germany, the Slovak Republic and Chinese Taipei, the students who reported not attending regular science lessons are more likely to attend socio-economically disadvantaged schools than advantaged schools.

بنابر گزارش های اعلام شده،پس از بررسی پرونده های اجتماعی-اقتصادی دانش آموزان و مدارس آن ها،مشخص شد که  ؛6درصد از دانش آموزان  عضو کشور هایOECD با توجه به عدم مشارکتشان در کلاس های درس علوم، به طور میانگین به نسبت دانش آموزانی که در کلاس های  عادی درس علوم شرکت کرده بودند،کاهش 25نمره ای داشتند.در بین 34 مدرسه با سیستم های آموزشی مختلف که غالبا درکشورهای؛اتریش،بلژیک،کروواسی،فرانسه،آلمان،جمهوری اسلوواکی وچین تایپه  واقع شده بودند،مشخص شد که ؛احتمال تحصیل دانش آموزانی که در کلاس های پایه ای علوم شرکت نمی کنند،در مدارس مناطق محروم اقتصادی و اجتماعی بیشتر است.

Across OECD countries, socio-economically advantaged schools are considerably more likely than disadvantaged schools to offer science competitions and a science club as school activities.

در بین کشورهای OECD ؛مدارسی که از مزیت های اقتصادی -اجتماعی برخوردار هستند،به نسبت مدارس محروم ؛تمایل بیشتری به اجرا و ارائه مسابقات علمی و ایجاد کلوپ های علمی تحت عنوان فعالیت های فوق برنامه مدرسه دارند.

How much time students spend learning and how science is taught are even more strongly associated with science performance and the expectations of pursuing a science related career than how well-equipped and -staffed the science department is, which extracurricular science activities are offered at school and science teachers’ qualifications.

مقدار زمانیکه دانش آموزان به یادگیری درس علوم اختصاص داده و نحوه تدریس این درس به دانش آموزان،به نسبت نوع و حجم تجهیزات قرارداده شده در دپارتمان علوم مدارس که موجب ارایه فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان بر اساس مهارت دبیر میشود ،تاثیر بیشتری در بازده و عملکرد دانش آموزان در این درس خواهد داشت  وموجب تقویت بیشتر احتمال انتخاب آینده ی شغلی مربوط به درس علوم توسط دانش آموزان خواهد شد.

According to students’ reports, and on average across OECD countries, teachers in advantaged schools explain or demonstrate a scientific idea (teacher-directed instruction) more frequently than do teachers in disadvantaged schools. Students who reported that their science teachers frequently use these practices and adapt their teaching to meet students’ needs score higher in science, show stronger beliefs about the value of scientific enquiry, and are more likely to expect to pursue a science-related career than students who reported that their teachers use these practices less frequently.

بر اساس گزارشات دانش آموزان و میانگین داده های کشورهای OECD ، دبیران مدارسی که از مزیت های اقتصادی -اجتماعی برخوردار هستند، به نسبت مدارس محروم ؛ فرضیه های علمی را دقیق تر توضیح داده و یا اثبات می کنند.دانش آموزانی که گزارشات مبنی بر تشریح دقیق تر دبیرانشان و استفاده آن ها از روش های تدریس تجربی ارائه دادند ،به نسبت دانش آموزانی  که گزارش کردند دبیرانشان از این شیوه های آموزشی کمتر استفاده می کنند و دبیرانشان معتقد نیستند که نمرات درس علوم دانش آموزانشان باید بالاتر باشد؛ بر این مسئله  که دانش علمی ،امری واجب و با ارزش است ;ایمان دارند و از آن ها بیشتر توقع می رود که آینده شغلی در حیطه  درس علوم داشته باشند.

The learning environment

محیط یادگیری

In most school systems, students in socio-economically disadvantaged schools are more likely to have skipped a day of school than students in advantaged schools. Between 2012and 2015, the percentage of students who had skipped a whole day of school at least once in the two weeks prior to the PISA test increased by around 5 percentage points across OECD countries

در اغلب سیستم های آموزشی مدارس،دانش آموزانی که در مدارس محروم تحصیل می کنند ،به نسبت دانش آموزانی که در مدارسی تحصیل می کنند که از مزیت های اقتصادی -اجتماعی برخوردار هستند ؛تمایل بیشتری به  غیبت کردن از مدرسه دارند .در بین سال های 2012 تا2015 ؛ تعداد دانش آموزان عضو کشورهایOECD که دو هفته قبل از آزمونPISA حداقل یکبار تمایل به غیبت یک روز کامل از مدرسه داشتند،تا 5درصد افزایش داشته است.در بین کشورهای OECD؛مدیران مدارس ،عمده ترین عامل بازدارنده یادگیری دانش آموزان را،مدرسه گریزی آن ها و ایستادگی در مقابل پرسنل اعلام می کنند.

Across OECD countries, school principals cited student truancy and staff resisting change as the problems that hinder student learning the most; they also reported that learning in their schools is least hindered by students’ use of alcohol or illegal drugs, or students intimidating or bullying other students.

آن ها همچنین معتقدند؛ دانش آموزانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند و یا دانش آموزانی که میل به شرارت و اذیت کردن سایر دانش آموزان را دارند، مانع پیشرفت یادگیری دانش آموزان مدرسه شان می شوند.

Students in school systems that select students into different education programs or types of schools at a later age reported receiving greater support from their teachers.

بنابر گزارشات ارائه شده ؛مدارسی که در سنین بالاتر، دانش آموزانشان را به گروه های تحصیلی متفاوت (منظور معادل رشته های ریاضی تجربی انسانی یا هنرستان در مدارس ایران است) و مدارسی با سیستم های آموزشی متفاوت (معادل هنرستان و کار دانش یا مدارس شبانه در ایران) انتقال می دهند؛ دانش آموزانشان حمایت های بیشتری از سوی دبیرانشان دریافت می کنند.

School governance, assessment and accountability

مدیریت مدارس،ارزیابی و پاسخ گویی آن ها

Students in private schools score higher in science than students in public schools; but after accounting for the socioeconomic profile of students and schools, students in public schools score higher than students in private schools on average across OECD countries and in 22 education systems.

در کل ،دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی؛ به نسبت  دانش اموزان مدارس دولتی ،نمرات بالاتری در درس علوم کسب می کنند.اما بر اساس میانگین داده های بدست آمده توسط کشورهای عضوOECD و 22نوع از سیستم های آموزشی مدارس؛ هنگامیکه اطلاعات و سوابق اجتماعی-اقتصادی دانش آموزان و مدارس آن ها را به دقت بررسی کنیم ؛متوجه میشویم که دانش آموزان مدارس دولتی به نسبت  دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی ،نمرات بالاتری کسب می کنند.در بین مدارس و جوامعی که در آزمون PISA شرکت می کنند؛ بطور متداوم آزمون ها استاندارد شده برگزار  می شود.

Standardized tests are used extensively across PISA participating countries and economies. In about five out of six school systems, at least half of students are assessed at least once a year with mandatory standardized tests, and in about three out of four countries, at least half of students are assessed at least once a year with non-mandatory standardized tests.

در بین 6نوع سیستم عملکرد مدارس، حداقل نیمی از دانش آموزان 5 مدرسه از 6 مدرسه مورد نظر؛حداقل یک بار در سال آزمون های استاندارد شده ی اجباری را می گذرانند و حداقل نیمی از دانش آموزان 3کشور از 4کشور عضوOECD،حداقل یک بار در سال، آزمون های استاندارد شده غیر اجباری برگزار می کنند.

When choosing a school for their child, parents are more likely to consider important or very important that there is a safe school environment, that the school has a good reputation and that the school has an active and pleasant climate – even more so than the academic achievement of the students in the school.

در هنگام ثبت نام دانش آموزان،اولیا آن ها اغلب ، مسئله امنیت محیط آموزشی فرزندانشان ،اعتبار و پیش زمینه مدرسه و مساعد بودن آب و هوای منطقه ای که مدرسه در آن واقع شده و حتی  دست آورد های آکادمیک دانش آموزان مدرسه را؛ امری مهم یا خیلی مهم تلقی میکنند.

 Selecting and grouping students

انتخاب و گروه بندی دانش آموزان

Thirty countries and economies used grade repetition less frequently in 2015 than in 2009; in only five countries did the incidence of grade repetition increase during the period. The use of grade repetition decreased by at least 10 percentage points in Costa Rica, France, Indonesia, Latvia, Macao (China), Malta, Mexico and Tunisia.

به نسبت سال  2009، در سال 2015 ،سی کشور و جامعه آن ها ،روند تجدید درجه بندی را انجام نداده اند،و تنها 5کشورمسیله تجدید درجه بندی دانش آموزانشان را در مدارس خود اعمال کرده اند. تجدید درجه بندی دانش آموزان  ، بیش از 10درصد در  کاستاریکا،فرانسه،اندونزی،لاتیوا،ماکائو، مالتا،مکزیک و تونس کاهش داشته است.

Across OECD countries, socio-economically disadvantaged students, students with an immigrant background and boys are more likely to have repeated a grade, even after accounting for their academic performance, and their self-reported motivation and behavior.

در بین کشور های OECD ، دانش آموزانی که از نظر اقتصادی و اجتماعی محروم هستند، دانش آموزانی که پیش زمینه ی مهاجرت دارند و پسران دانش آموز؛ بیشتر در معرض تجدید تحصیل یک سال تحصیلی هستند.در نظر گیری عملکرد آکادمیک آن ها و انگیزه و رفتارشان نیز در این مسئله هیچ تاثیری ندارد.

The later students are first selected into different schools or education programs and the less prevalent the incidence of grade repetition, the more equitable the school system, or the weaker the association between students’ socio-economic status and their performance in science.

این دسته از دانش آموزان،ابتدا به منظور انتقال به مدارس متفاوت یا برنامه های آموزشی گوناگون، دسته بندی می شوند و هرچه مسئله تجدید درجه بندی دانش آموزان شایع  تر باشد؛سیستم عملکرد آن مدرسه منصف تر بوده و یا وابستگی بین وضعیت اجتماعی و اقتصادی دانش آموزان و عملکرد عملیشان کمتر ملموس میباشد.

Resources invested in education

منابع سرمایه گذاری شده در امر تعلیم و تربیت

Students in larger schools score higher in science and are more likely than students in smaller schools to expect to work in a science-related occupation in the future. But students in smaller schools reported a better disciplinary climate in their science lessons and they are less likely than students in larger schools to skip days of school and arrive late for school, after accounting for schools’ and students’ socio-economic status.

پس از بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی مدارس و دانش آموزان ؛این نتیجه حاصل شد که دانش آموزانی که در مدارس بزرگ تحصیل می کنند به نسبت دانش آموزانی که در مدارس کوچکتر تحصیل می کنند؛نمرات بالاتری در درس علوم کسب میکنند و بیشتر انتظار می رود که این دانش آموزان در آینده  خود ، شغلی مرتبط با حوزه های تدریس شده در درس علوم را انتخاب کنند.اما دانش آموزانی که در مدارس کوچکتر درس می خوانند،محیط منضبط تری را در کلاس های درس علوم ایجاد کرده و به نسبت دانش آموزانی که در مدارس بزرگ تحصیل می کنند،انگیزه کمتری برای غیبت از مدرسه یا دیر کردن در کلاس درس دارند.

On average across OECD countries, students in smaller classes reported more frequently than students in larger classes that their teachers adapt their instruction to students’ need, knowledge and level of understanding.

به طور میانگین در بین کشور های عضوOECD ، به نسبت دانش آموزانی که در کلاس های پر جمعیت تحصیل می کنند؛دانش آموزانی که در کلاس های کم جمعیت تحصیل می کنند؛گزارشات بیشتری ارائه کرده و معتقدند که دبیرانشان دروس را بر اساس نیاز،سطح دانش و سطح یادگیری دانش اموزانشان تدریس می کنند.

Students score five points higher in science for every additional hour spent per week in regular science lessons, after accounting for socio-economic status.

پس از بررسی وضعیت اجتماعی دانش اموزان مشخص شد که به ازای هر یک ساعت آموزش و یادگیری اضافه درس علوم در کلاس های عادی این درس در هفته، پنج نمره به نمرات دانش آموزان افزوده می شود.

School systems where students spend more time learning after school, by doing homework, receiving additional instruction or in private study, tend to perform less well in science.

هرچه زمان اختصاص داده شده به دانش آموزان برای انجام تکالیف،دریافت تعالیم بیشتر و یا کلاس های خصوصی به منظور  یادگیری درس بیشتر باشد؛عملکرد دانش آموزان در درس علوم ضعیفتر بوده است.

Even if all students do not have to learn the same science material, the opportunity to choose science courses need not become an opportunity not to learn science.

حتی اگر تمامی دانش آموزان ملزم به یادگیری مطالب مشابه علمی نباشند؛فرصت انتخاب درس مورد نظر نباید به منزله عدم  انتخاب آن درس برای یادگیری باشد.

Students who do not attend any science lessons at school score 44 points lower in science than students who attend at least one science course per week, and in 21 countries and economies, the difference is at least 50 points. Their poor performance may be one of the reasons why these students do not take science courses in the first place; but cutting them off entirely from school science may only widen the gap with their better-performing peers.

دانش آموزانی که در هفته هیچ کلاس علومی را نمیگذرانند به نسبت دانش آموزانی که در هفته حداقل یک کلاس علوم دارند؛ 44 نمره کمتر کسب میکنند و در بین 21 کشور و جامعه ،این تفاوت حداقل 50 نمره است.شاید عملکر ضعیف دانش آموزان یکی از دلایلیست که دانش آموزان درس علوم را در اولویت اول انتخاب نمیکنند ، اما حذف کامل این درس از دروسی که در مدرسه یاد میگیرند تنها باعث بیشتر شدن فاصله آنها با عملکرد بهتر میشود.

All the correlational evidence in PISA suggests that learning science at school may be more effective than learning science after school. Students who spend more time learning science at school score higher in science, while this is not necessarily the case with students who spend more time learning science after school. Students also score higher in science than in mathematics and reading when they spend more time learning science at school than learning mathematics and the language of instruction at school. But this is less true when students spend more time learning science after school than learning mathematics and the language of instruction after school.

تمامی شواهد در PISA  پیشنهاد میکنند ،که یادگیری درس علوم در مدرسه ،موثرتر از یادگیری آن پس از مدرسه است و دانش آموزانی که زمان بیشتری را برای یادگیری این درس در مدرسه صرف میکنند به نسبت سایر دانش آموزان نمرات بالاتری دارند .همچنین دانش آموزانی که زمان بیشتری به مطالعه درس به نسبت درس ریاضیات و خواندن زبان  اختصاص میدهند،نمرات بالاتری در درس علوم دارند .اما نتایج نشان میدهند که یادگیری و مطالعه درس ریاضیات ومطالعات  زبان پس از زمان مدرسه بازده بالاتری دارد.

While changing how teachers teach is challenging, school leaders and governments should try to find ways to make teaching more effective.

در حالی که تغیر شیوه تدریس دبیران امری چالش بر انگیز است؛مدیران مدارس و دولت ها باید بیشتر به این فکر باشند که چگونه شیوه های تدریس را تاثیرگذارتر کنند.

What happens inside the classroom is crucial for students’ learning and career expectations .How teachers teach science is more strongly associated with science performance and students’ expectations of working in a science-related occupation than the material and human resources of science departments, including the qualifications of teachers or the kinds of extracurricular science activities offered to students. For instance, in almost all education systems, students score higher in science when they reported that their science teachers “explain scientific ideas”, “discuss their questions” or “demonstrate an idea” more frequently. They also score higher in science, in almost all school systems, when they reported that their science teachers “adapt the lesson to their needs and knowledge” or “provide individual help when a student has difficulties understanding a topic or task.

رویداد های داخل کلاس،امری تعیین کننده برای فرایند یادگیری و پیش نگری های شغلی دانش آموزان، به شمار میرود.نحوه تدریس دبیران  درس علوم به نسبت منابع انسانی و کیفی دپارتمان علوم،صلاحیت دبیران این درس و نوع فعالیت های فوق برنامه ارائه شده به دانش آموزان ، تاثیر بیشتری بر عملکرد دانش آموزان در درس علوم و انتخاب آینده شغلی دانش آموزان در ارتباط با حوزه  درس علوم دارد. برای مثال:در تمامی سیستم های آموزشی ؛ زمانی که دبیران مطالب درس علوم را با توضیح فرضیه های علمی،بحث و بررسی سوالات و تشریح فرضیه ها, تدریس می کنند،دانش آموزان نمرات بالاتری را در این درس کسب می کنند.این  مسئله هنگامی که دبیران موضوعات درس را بر اساس سطح یادگیری و سطح علمی دانش آموزان تدریس می کنند نیز صادق است.البته رفع اشکال دانش آموزان هنگام یادگیری یک موضوع واطمینان از درک کامل آن توسط دبیر نیز جزیی از این مسیله است.

 Granting schools more autonomy over the curriculum may give teachers more opportunities to adapt their instruction to students’ needs and knowledge. Students score higher in science in education systems where principals exercise greater autonomy over resources, curriculum and other school policies – but especially so in countries where achievement data are tracked over time or posted publicly, or when principals show higher levels of educational leadership. These findings highlight the interplay between school autonomy and accountability already identified in earlier PISA assessments.

واگذاری خود مختاری بیشتر به مدارس در امر برنامه های آموزشی؛ممکن است موجب ایجاد موقعیت های بیشتر برای دبیران شود ، تا تدریس خود را براساس نیاز وسطح  دانش،دانش آموزان خود  برنامه ریزی کنند.دانش آموزان در برنامه ها ی آموزشی ای که مدیران مدارسش خود مختاری بیشتری نسبت به منابع آموزشی،نحوه آموزش و سیاست های اعمالی مدرسه دارند،نمرات بالاتری در درس علوم کسب می کنند.نکات بدست آمده،اثر متقابل بین خود مختاری مدارس و پاسخگویی مدارس را که پیش  از این در ارزشیابی های PISA بیان شده بود مشخص می کند.

Experiments and hands-on activities can be inspiring and can help students develop a conceptual understanding of scientific ideas and transferable skills, such as critical thinking. But in order for these kinds of activities to be truly effective, school principals and teachers need to be prepared. Principals need to ensure that the laboratory material is in good shape and that teachers are supported and trained accordingly. Teachers need to design well-structured laboratory activities that make tangible key scientific concepts and ideas, and help students make the links between the hands-on activities, scientific ideas and real-life problems. Students should also be made aware that when participating in these activities, they are manipulating ideas as well as objects.

پژوهش ها و فعالیت هایی عملی می توانند الهام بخش باشند و می توانند به دانش آموزان در راستای درک مفهومی مطالب با ارایه ایده های علمی و مهارت های انتقال پذیر همچون تفکر های انتقادی کمک کنند.اما برای اینکه این فعالیت ها کاملا تاثیر گذار باشند؛لازم است که مدیران مدارس و دبیران آمادگی لازم را بدست آورند.لازم است که مدیران مدارس از سالم و کافی بودن وسایل آزمایشگاهی اگاه باشند و نحوه آموزش و حمایت دبیران را زیر نظر بگیرند.لازم است که دبیران فعالیت های ازمایشگاهی مناسبی را طراحی کنند که نکات علمی کلیدی،مفهومی و فرضیه ها را برای دانش آموزان ،امری ملموس کند تا موجب  برقراری ارتباط بین فعالیت و ایده های علمی با زندگی روزمره توسط دانش آموزان شود.دانش آموزان نیز باید آگاه باشند که با مشارکت در این فعالیت ها عملکردی ماهرانه در مقابله با  ایده ها و فرضیه های علمی بدست خواهند آورد.

Provide additional support to disadvantaged schools

ایجاد حمایت  های بیشتر  برای مدارس محروم

Learning should not be hindered by whether a child comes from a poor family, has an immigrant background, is raised by a single parent or has limited resources at home, such as no computer or no quiet room for studying. Successful education systems understand this and have found ways to allocate resources so as to level the playing field for students who lack the material and human resources that students in advantaged families enjoy. When more students learn, the whole system benefits. This is an important message revealed by PISA results: in countries and economies where more resources are allocated to disadvantaged schools, overall student performance in science is somewhat higher, particularly among OECD countries.

فرآیند یادگیری نباید توسط عواملی چون فقیر بودن خانواده دانش آموز،مهاجر بودن خانواده ،مطلقه بودن آن ها یا کمبود امکاناتی همچون عدم وجود کامپیوتر یا اتاقی ساکت برای مطالعه،تحت تاثیر قرار بگیرد.سیستم های آموزشی موفق این مسئله  را درک کرده اند و شیوه هایی را برای جبران این کمبود تالیف و طراحی کرده اند تا کمبود منابع انسانی و امکانات این دسته از دانش آموزان به نسبت سایر آن ها ملموس و محسوس نباشد.هنگامیکه دانش آموزان بیشتری  آموزش ببیند و آن مطالب را یاد بگیرند،تمامی سیستم آموزشی سود می برند.نتایجPISA پیام مهمی را افشا کرده است.نتایج PISA  حاکی از این است که  در کشور ها و جوامعی که منابع بیشتری به مدارس محروم اختصاص می یابد بخصوص اگر  کشور های عضوOECD باشند؛عملکرد کلی دانش آموزان در درس علوم بالاتر است.

PISA data uncover a number of differences between disadvantaged and advantaged schools, both quantitative and qualitative, that collectively paint a picture of the drastically different learning environments in these distinct types of schools. Disadvantaged schools have fewer qualified science teachers and are less likely to require students to attend science classes. Their students not only spend less time in regular lessons than students in advantaged schools, they are also less exposed to quality teaching. For example, teachers in their schools are less likely to engage in some effective teaching strategies, such as explaining or demonstrating a scientific idea.

داده های PISA تفاوت های زیادی را که چه کمی و چه کیفی هستند ، بین مدارس محروم و مدارسی که دارای مزیت هستند ؛به نمایش گذاشته است که محیط اموزشی این مدارس را بطور مجزا ترسیم می کند.مدارس محروم،دبیران علوم واجد شرایط کمتری دارند و به نسبت مدارسی که از مزیت های آموزشی برخوردار هستند،دانش آموزان را کمتر به فراگیری کلاس های علوم ترغیب  میکنند.دانش آموزانشان نه تنها زمان کمتری را در دروس عادی سپری می کنند بلکه از آموزش کیفی کمتری نیز برخوردار هستند. برای مثال دبیران این مدارس از شیوه های آموزشی تاثیر گذار همچون توضیح مسئله و یا ترسیم یک فرضیه علمی،کمتر استفاده می کنند.

The range of learning opportunities beyond regular classes is also much narrower in disadvantaged schools, as these schools tend to offer fewer extracurricular activities, such as science competitions and clubs, sports, and music and arts activities. Disadvantaged schools also tend to be subject to more disciplinary problems and a lack of student engagement, manifested in students arriving late for school or skipping days of school, which compromise students’ opportunities to learn and do well in school. Some of these differences between disadvantaged and advantaged schools are magnified in countries that practice early tracking.

همچنین با توجه به محدودیت ارائه فعالیت های فوق برنامه همچون ؛ مسابقات علمی ، کلوپ ها ، فعالیت های ورزشی،هنری و موسیقی در بین دانش آموزان ، میزان فرصت های یادگیری فراتر از کلاس های روز مره در بین دانش آموزان مدارس محروم بسیار محدود است.با توجه به اینکه دانش آموزان این مدارس از کلاس ها غیبت میکنند یا برای حضور در کلاس تاخیر دارند،این مدارس  بیشتر در معرض بی نظمی و یا کمبود همکاری دانش آموزان قرار می گیرند. همین مسیله موجب به خطر افتادن فرصت دانش آموزان برای یادگیری بیشتر و بهتر است.برخی از تفاوت های  بین مدارس محروم و مدارسی که از  مزیت های ذکر شده برخوردار هستند در کشور هایی که این مسائل را زود تر از موعد پیشگیری و پیگیری می کنند ذکر شده است.

Compensatory measures are essential and, in many ways, they are already in place in various countries. But further steps need to be taken. For example, it is not enough for disadvantaged schools to have more computers per student; these computers need to be connected to the Internet and, more important, they need to be used in a way that improves learning, not distracts from it. It is not enough for students in these schools to spend more time studying after school; they also need more time in regular lessons with better teaching, which is what their counterparts in advantaged schools already have. And they need more support after class, too, in the form of tutoring, and in enriching extracurricular activities, especially in countries and economies where students in advantaged schools spend more time studying after school, such as Croatia, Italy, Japan, Korea, Macao (China) and Chinese Taipei. Governments may need to provide additional resources for free-of-charge tutoring in disadvantaged schools so as to prevent the development of a shadow education system –and to ensure equity in education opportunities.

فرصت های جبرانی  در رابطه با این موضوعات امری ضروری به شمار می رود و در بسیاری از مسائل ،در کشور های متعددی اجرا می شود. اما قدم های بیشتری در این راستا باید برداشته شود. برای مثال داشتن رایانه های بیشتر به ازای  هر دانش آموز در مدارس محروم،کافی نیست بلکه لازم است که این رایانه ها به اینترنت متصل باشند و مهمتر از آن ، باید از آن ها در راستای ارتقاء سطح یادگیری استفاده شود نه این که دانش آموزان را از این مسیر منحرف کند.اختصاص زمان بیشتر به دانش آموزان برای مطالعه بیشتر بعد از زمان مدرسه کافی نیست بلکه لازم است تا به ساعت های آموزش درسی با تدریس بهتر افزوده شود.این امری است که کماکان در مدارس نمونه انجام می شود.همچنین که لازم است که دانش آموزان این مدارس از لحاظ تدریس و دست یابی به فعالیت های فوق برنامه ی بیشتر در زمان های پس ازکلاس،پشتیبانی شوند.این مسئله بیشتر در کشور هایی چون کروواسی،ایتالیا،ژاپن،کره،ماکائو،و چین تایپه ؛ که مدارس نمونه شان زمان بیشتری را به فعالیت های فوق برنامه و مطالعه بعد از زمان مدرسه اختصاص می دهند،صدق می کند.دولت ها لازم است که،منابع و بودجه بیشتری را به منظور تدریس و تعلیم رایگان مدارس محروم اختصاص دهند تا از پیشروی یک سیستم آموزشی نا مناسب جلوگیری شده و از افزایش کمیت فرصت های آموزشی اطمینان  حاصل شود.

Solutions will vary depending on the nature of the deficiency. But even when different schools face similar problems, tailored solutions that capitalize on assets already in place may be needed; and progress towards learning goals should be continuously monitored.

با توجه به طبیعت و ماهیت نقصان های موجود،راه حل های آن نیز گوناگون است؛اما هنگامی که مدارس مختلف با مشکل مشابهی مواجه میشوند،موجب ضرورت وجود راه حل های مناسب می شود که سرمایه های در دسترس را اساسی و حیاتی جلوه می دهند .همچنین لازم است که بر مراحل رسیدن به اهداف یادگیری و پیشرفت های آن ها متداوما نظارت شود.



انتخاب مطلب: کاظم قلم‌چی

مترجم: عطیه جنانی

Menu