استراتژی‌های اساسی آموزشی کدام هستند؟

آزمون تالیس (TALIS) یک از آزمون‌های بین‌المللی است با 24 تکنیک که رابطه نحوه تدریس معلمان را با یادگیری دانش‌آموزان بررسی می‌کند .

استراتژی‌های اساسی آموزشی کدام هستند؟

آزمون تالیس (TALIS) یک از آزمون‌های بین‌المللی است که رابطه نحوه تدریس معلمان را با یادگیری دانش‌آموزان بررسی می‌کند. در این آزمون، 24 تکنیک آموزشی معلمان بر اساس تحقیقات و تجربیات معلمان شناسایی شده و معلمان بر اساس همین تکنیک‌ها موردپرسش قرار می‌گیرند. با بررسی بیشتر می‌توان سه استراتژی اصلی را در بنیان این تکنیک‌ها دید. این استراتژی‌ها بر اساس هم‌پوشانی و ارتباط درونی این تکنیک‌ها استخراج شده است و به طور تجربی‌ها در تعدادی از کلاس‌های درس ریاضی مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. شناخت این روش‌ها و نحوه تاثیرگذاری آن‌ها بر میزان یادگیری دانش‌آموزان بدون شک کمک شایانی به سیستم‌های آموزشی خواهد کرد.

1- یادگیری فعال

این رویه شامل ترویج تعامل دانش‌آموزان در فرآیند یادگیرشان است. در این استراتزی بحث‌های دانش‌آموزان، کارهای گروهی، همکاری در انجام امور بین دانش‌آموزان، و حمایت لازم برای پروش این چنین فعالیت‌هایی نقش کلیدی ایفا می‌کنند. علاوه براین، برخورداری و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس‌های درس دانش‌آموزان، می‌تواند در ایجاد محیط یادگیری تعاملی و فردی یاری‌رسان باشد (برخی استعدادها در شرایط انفرادی شناسایی و در شرایط تعاملی شکوفا می‌شوند). شواهد حاکی از آن است که طی بررسی‌هایی صورت گرفته[1] کاربرد این چنین رویه‌هایی در کلاس درس موجب بهبود سطح یادگیری دانش‌آموزان می‌شود.

2- فعالیت‌های شناختی

این استراتژی سعی بر آن دارد تا از شیوه‌ها و تمریناتی در آموزش استفاده کند که معلمان را قادر می‌سازد، به‌منظور ایجاد انگیزش در دانش‌آموزان برای رسیدن به مهارت‌های سطح بالاتر آن‌ها را به چالش بکشانند، از آن جمله می‌توان ب ایجاد تفکر انتقادی و توانایی نقد و بررسی مسائل، توانایی حل مسئله و تصمیم‌سازی اشاره کرد. این‌چنین تمریناتی نه‌تنها دانش‌اموزان را برای یافتن روش‌های خلاقانه و جایگزین در حال مسائل تشویق می‌کند، بلکه آن‌ها را قادر می‌سازد تا فرآیندهای تفکری خود ونتایج حاصل از بکارگیری این فرآیندها را با همسالان و معلمان خود به اشتراک گذارند. نتایج برنامه ارزیابی بین‌المللی دانش‌آموزان (PISA)[2] در سال 2012 نشان می‌دهد، استراتژی فعالیت‌های شناختی دارای رابطه مثبت با دستاوردهای دانش‌آموزان در درس ریاضیات در گستره کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)[3] بوده است.[4] به‌طور خاص، دانش‌آموزانی که بیشتر در معرض استراتژی‌ها و فعالیت‌های شناختی بودند شانس بالاتری نسبت به سایرین در کسب موفقیت در قسمت‌های دشوار آزمون ریاضیات PISA برخوردار بوده‌اند.

3- آموزش معلم محور

این رویه به فرآیندی اشاره دارد که در آن شیوه‌های آموزشی بکار گرفته می‌شود که تا حد زیادی مبتنی بر توانایی معلم در ارائه دروس است (ارائه کامل دروس با وضوح بالا). روشن‌سازی اهداف درس، آماده کردن خلاصه‌ای مناسب از دروسی که قبلا شرح آن‌ها رفته است، پرسش از دانش‌آموزان در قالب سوالاتی مبتنی بر حقایق مورد نظر در اهداف درس، مثال‌های هستند که در نحوه شکل‌دهی ساختار این رویه موثرند. بر اساس نتایج بررسی بین‌المللی معلم و آموزش(TALIS)[5] در سال 2014 ، آموزش معلم محور پرکاربردترین رویه بکار گرفته شده در اکثر کشورهای شرکت‌کننده در این تحقیق بوده است. علاوه بر این نتایج نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که تحت این رویه آموزش دیده‌اند و بیشتر در معرض چنین استراتژی‌هایی بوده‌اند، بیشتر در مسائل آسان‌تر آزمون‌های ریاضیات PISA موفق بوده‌اند[6]. این نتیجه در واقع بیان‌گر این واقعیت است که آموزش معلم محور، بیشتر در حل مسائل روتین برای دانش‌آموزان کارآمد خواهد بود[7]

[1] Dunlosky et al., 2013; Johnson and Johnson, 2009

[2] Programme for International Student Assessment

[3] Organisation for Economic Co-operation and Development

[4]  Echazarra  et  al.,  2016

[5] Teacher  and Learning International Survey

[6] Echazarra et  al.,  2016

[7] Bientenbeck, 2014

منبع:

Le Donné, N., P. Fraser and G. Bousquet  (2016), "Teaching Strategies for Instructional Quality: Insights from the TALIS-PISA Link Data", OECD Education Working Papers, No. 148, OECD Publishing, Paris, p 22.


Menu