جهان از آخرین نتایج تست PISA چه چیزی میتواند بیاموزد؟

مقاله‌ی زیر اشاره دارد به جهان از آخرین نتایج تست PISA چه چیزی میتواند بیاموزد؟

جهان از آخرین نتایج تست PISA چه چیزی میتواند بیاموزد؟

?What the world can learn from the latest PISA test results

جهان از آخرین نتایج تست PISA چه چیزی میتواند بیاموزد؟

Reforming education is slow and hard, but eminently possible

اصلاح آموزش (تعلیم و تربیت) روندی آهسته و دشوار است اما امری آشکارا ممکن است.

FOOTBALL fans must wait four years between World Cups. Education nerds get their fill of global competition every three. The sixth Programme for International Student Assessment (PISA), a test of the science, math's and reading skills of 15-year-olds from across the world, was published by the OECD club of mainly rich countries on December 6th. Its results have telling lessons for policymakers worldwide

طرفداران فوتبال برای مسابقات جهانی باید 4 سال صبر کنند ،اما عاشقان علم و دانش هر 3 سال به وصال مسابقات جهانیشان میرسند.ششمین برنامه بین المللی بررسی دستاورد های دانش آموزی یا PISA (آزمونی از علوم و مهارت‌های ریاضیات و خواندن)،توسط انجمن OECDدر کشور های غالبا ثروتمند ،در ششم دسامبر به ثبت رسید.این آزمون در اصل برای دانش آموران 15 ساله سرتاسرجهان در زمینه ریاضیات،علوم و مهارت‌های خواندن است.نتایج این آزمون ،گفته های پرباری برای سیاست سازان سرتاسرجهان دارد.

Some 540,000 pupils in 72 countries or regions—each of whom had finished at least six years of school—sat similar tests last year. The OECD then crunched the results into a standardized scale (see chart 1). In the OECD the average result for each subject is about 490 points. Scoring 30 points above that is roughly akin to completing an extra year of schooling.

 پانصد و چهل هزار دانش آموز، که همگی 6 سال آموزش پایه ای خود را طی کرده بودند، از 72 کشور و یا منطقه جهان، سال گذشته تست یکسانی را گذراندند. سپس انجمن OECD نتایج بدست آمده را طبق شاخص های استاندارد طبقه بندی کرد. (جدول شماره 1) را به این منظور مشاهده کنید.بر اساس معیار های OECD  ،میانگین نتایح هر کدام از سوژه های ارزیابی، 490 امتیاز است ،که دریافت 30 امتیاز بیشتر از این امتیاز شاخص ،به شدت به گذران یک سال تحصیلی مازاد وابسته است.

Singapore, the consistently high-achiever in PISA, does even better: it is now the top-performing country in each subject area. The average pupil’s math's score of 564 suggests Singaporean teens are roughly three years ahead of their American peers, with a tally of 470.

بهترین رغیب این آزمون که هر ساله نتایج بالایی از PISSA کسب میکنند، سنگاپور است که با توجه به نتیجه این سری آزمون بالاترین عملکرد را در هر کدام از سوژه های آزمون داشته است.نوجوانان سنگاپوری با ثبت میانگین 564 امتیاز،سه سال از رقبای آمریکایی خود که 470 امتیاز کسب کرده اند، جلوتر هستند.

Other East Asian countries also score highly across most domains, as they have done since PISA was launched 15 years ago. Japan and South Korea have above-average results in science and math's, as do cities such as Hong Kong and Macau, both autonomous territories of China, and Taipei, the capital of Taiwan.

بر  اساس نتایح تست PISA ،که از 15 سال قبل برگذار میشود،سایر کشورهای شرقی آسیا نیز در اکثر موضوعات امتیاز بالایی کسب کرده اند.نتایج کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی ،همچون شهرهایی چون هونگ کونگ و ماکاعو، که جزو قلمرو های دارای حکومت خود مختار چین هستند،تایپه و پایتخت تایوان ،همگی در زمینه علوم و ریاضی امتیازاتی بالاتر از حد میانگین امتیازات ثبت شده بدست آورده اند.

Elsewhere, Canada and Finland have reading scores as high as Hong Kong’s. Then there is Estonia: its science results are indistinguishable from Japan’s and its math's scores are akin to South Korea’s. It is now equal with Finland as the top performer in Europe. In turn Finland, which topped the first PISA, is still an above-average performer, but its scores have fallen since at least 2006.

کانادا و فنلاند در زمینه مطالعه و خواندن ،امتیازی به بالایی هونگ کونگ کسب کرده اند.استونی نیز در زمینه ی علوم ، نتایجی غیر متمایز از ژاپن کسب کرده و نتیجه آن در ریاضیات ، با نتیجه کره جنوبی برابر است و نتایجی که به دست آورده است ، با نتایج کشور فنلاند که بالاترین امتیاز را در بین کشورهای اروپایی کسب کرده، تقریبا برابر است.اما کشور فنلاند ، که در اولین آمون PISAرتبه اول را کسب کرده بود و در دوره های بعد نیز جزو رتبه های برتر بود ، از سال 2006 تا کنون افت داشته است .

Opponents of PISA argue that trying to make sense of all this is like trying to hear oneself over the noise of an obstreperous classroom. They note that education is about more than doing well in tests. And besides, some critics add, there is little useful to learn from the results, since it is parents alone that encourage swots. John Jerrim of University College London suggests that the only way some countries could catch up with the East Asian powerhouses is through more “tiger mothers” and “widespread cultural change”.

 رقبای ازمون PISA ، بر سر این مسئله مشاجره دارند که سر در اوردن از تمام این مسائل همانند گوش دادن به کسی در میان کلاسی پر هیاهو است . انها به این مسئله اشاره میکنند ، که تعلیم و تربیت مسئله ای فراتر از عملکرد خوب در ازمونها ست . علاوه بر این ، برخی منتقدان معتقدند ، با توجه به این مسئله که تنها والدین میتوانند فرزندانشان را تشویق کنند ، نتایج این ازمونها میتواند کمی بدرد بخور باشد . جان جریم از کالج دانشگاهی لندن پیشنهاد میکند که تنها  راه رسیدن به گرد پای دانش اموزان شرق اسیا ، این است که مادران ببر صفت بیشتر و تغییرات فرهنگی جهان گستر داشته باشیم.

PISA has flaws. It is one of many standardized tests, and tests are not all there is to learning. But it matters. It is the most influential research report in education for good reason. It offers informed guidance on what policymakers should do to fix their school systems. Just as importantly, it tells them what not to do.

ازمون PISA ، نقص هایی دارد. با اینکه یکی از ازمونها ی استاندارد شده است ،اما باید به این مسئله توجه داشته باشیم که ازمونها تنها راه یادگیری نیستند ، اما تاثیر گزارند . درواقع نتایج این ازمون تاثیر گزارترین گزارش تحقیقاتی در مورد تعلیم و تربیت است که راهنمایی مناسبی را به سیاست گذاران ارائه میکنند تا چگونه برنامه های اموزشی مدارسشان را اصلاح کنند .

It points out that among poorer countries the amount of public spending per pupil is associated with higher test scores. But in richer states that spend more than about $50,000 per pupil in total between 6 and 15 this link falls away (see chart 2). The pupils of Poland and Denmark have, in effect, the same average results in the science tests even though Denmark spends about 50% more per pupil.

همچنین نتایج این ازمون به این مسئله اشاره میکند که درکشورهای فقیرتر ارتباطی بین امتیازات بالا در ازمون و مقدار هزینه ای که عموم برای هر یک از محصلین خود هزینه میکنند، وجود دارد . اما به این مسئله نیز اشاره میکند که کشورهای ثروتمند تر، بیشتر از پنجاه هزار دلار برای هر یک از محصلین 6تا 15 سال خود هزینه میکنند ،در نتیجه فرضیه بوجود امده درباره رابطه نحوه و میزان هزینه صرف شده برای هر محصل و امتیازات بالا نقض میشود . برای این مسئله جدول شماره 2 را مشاهده کنید.

Another potential waste of money, if only from the perspective of PISA results, may be sending children to private school. Across the OECD pupils in public schools score lower in science than students in private schools do. But this is not the case once you account for the economic and social background of pupils.

محصلین مجارستان و دانمارک ،در اصل دارای میانگین امتیازات مشابهی در نتایج ازمون درس علوم خود هستند ،اما دانمارک به نسبت مجارستان، 50 % هزینه بیشتری برای محصلین خود هزینه میکنند.با توجه به نتایج بدست امده از این ازمون ، یکی دیگر از عوامل بالقوه اتلاف هزینه ، فرستادن دانش اموزان به مدارس خصوصی یا غیر انتفاعی است . درست است که در بین محصلین OECD ،آن دسته که در مدارس دولتی هستند ، امتیاز کمتری در درس علوم کسب کرده اند، اما زمانیکه پیش زمینه اقتصادی و اجتماعی دانش اموزان در نظر گرفته شود ،این مسئله اصلا جدی نیست .

And while poverty is strongly associated with low scores, it is not destiny. In the OECD poor pupils are nearly three times more likely than their rich peers to have less than the basic level of proficiency in science. Those pupils with foreign-born parents tend to do even worse. Nevertheless, 29% of poor pupils score among the top quarter of children across the OECD. In Singapore, Japan and Estonia nearly half of the poorest pupils do.

مادامیکه فقر;همقطار همیشگی نمرات پایین است ، این مسئله بخشی از سرنوشت نیست . در بین محصلین OECD ،ان دسته که وضعیت مالی ضعیفی دارند ، به نسبت رقبای ثروتمند خود، از سطح پایه امتیازات کسب شده در درس علوم ، سه برابر پایینتر هستند. وضعیت دانش اموزانیکه از والدین خارجی متولد شده اند ،حتی بدتر است .با این حال 29 % از محصلین فقیر، جزو افرادی هستند که یک چهارم برتر ازمون را درOECD تشکیل میدهند. بیش از نیمی از این دانش اموزان را سنگاپوریها ، ژاپنیها و دانش اموزان استونی تشکیل میدهند .

Money isn’t everything

پول همه چیز نیست

That hints at another finding: achievement and greater equality are not mutually exclusive. In Canada, Denmark, Estonia, Hong Kong and Macau pupils have high average scores, with only a weak link between results and children’s backgrounds.

این اصل ;به کشف تازه ای منتهی میشود ،که دستاوردها و برابریتهای بیشتر، متقابلا انحصاری نیستند. در کانادا ، دانمارک ، هنگ کنگ و ماکائو، دانش اموزان ،تنها با وجود ارتباط بسیار ضعیفی بین نتایج و پیش زمینه دانش آموزان ،میانگین امتیاز بالایی دارند.یکی از دلایل موفقیت استونی،کاهش جمعیت است . در 20 سال گذشته ، جمعیت افراد جوان سریعتر از تعداد معلمین ، کاهش یافته است . اکنون برای هر 12 دانش اموز ،یک معلم وجود دارد . که این امار در دو دهه گذشته ،یک معلم برای هر بیست دانش اموز بوده است . با اینکه از لحاظ کلی ، کاهش جمعیت کلاسها، یکی از اصول پاسخگو برای کاهش هزینه نیست ، اما محصلین استونی ،از این تغییرات جمعیتی سود برده اند. به همین ترتیب، با توجه به این رویدادها ،کمک رسانی به دانش اموزان ضعیف ، اسانتر شده است .

One reason for Estonia’s gain is demographic loss. Over the past 20 years the population of young people has declined faster than the number of teachers. There is now one teacher for every 12 pupils, down from closer to 20 two decades ago. Although in general reducing class sizes is not the most cost-effective response, Estonian pupils have benefited from the demographic shift, which has made it easier to give pupils, especially laggards, extra help.

اما بر اساس گفته های "مارت لید مت" که یکی از اعضای ارشد وزارت اموزش و پرورش است ، استونی ، مشمول دستاوردی عمدی شده است .استونی تلاش میکند تا به هر نحوی از این مسئله که دانش اموزان یک سال تحصیلی را دو بار بخوانند ، جلوگیری کند . چیرگی بر دانش اموزان ، امری کمک کننده است ، اما از آن معمولا بعنوان بهانه ای برای عدم تدریس به کودکان بدقلق استفاده میشود. همچنین ممکن است باعث تبعیض یا سوء برداشت یکطرفه شود .در کشورهایی همچون روسیه ، اسلوواکی و جمهوری چک، بر خلاف نتایج خوبی که در این ازمون داشته اند ،دانش اموزانشان بخصوص پسرهای فقیر در معرض این مسئله هستند که مردود شوند .

But Estonia has also taken a deliberately inclusive approach, argues Mart Laidmets , a senior official at its ministry of education. It tries to avoid at all costs having pupils repeat years of school. Holding pupils back can help. But too often it is used as an excuse not to teach difficult kids. It may also reflect bias or discrimination. In countries such as Russia, Slovakia and the Czech Republic, poor boys are especially prone to being kept back a year, despite decent academic achievements.

استونی ، همچون فنلاند و کانادا تلاش میکند ، که انتخاب دانش اموزان بر اساس قابلتهایشان را به حداقل برساند.این مسئله ، باعث به تاخیر افتادن هدایت کودکان به سمت ریشه های اکادمیک در خورشان از نظر اینده شغلی ، تا سن پانزده یا شانزده سالگی میشود. اقای لیدمیت میگوید; درست است که با پیروی از این اصل ، دانش اموزان و محصلین دیرتر وارد بازار شغلی میشوند، اما باید توجه داشت که با تمرکز بر این اصل که فراگیری بهتر ریاضیات و ادبیات ، باعث میشود که تطابق پذیری افراد در اوقات سخت اقتصادی بیشتر شود و مهارتهای بیشتری یاد بگیرند ،این مسئله اصلا مهم نیست.

Estonia, like Finland and Canada, also tries to keep selection by ability to a minimum. It delays “tracking” children into academic or vocational routes until they are 15 or 16 years old. Mr. Laidmets argues that it helps pupils find jobs later in life, since better math's and literacy make it easier for them to adapt to changes in the labor market and to earn new skills.

برعکس ، زمانیکه محصلینی که  با توجه به اینده شغلیشان وارد مقاطع تحصیلی شده اند ، مستقیما از سطح اکادمیک در سنین پایین ، وارد بازار کار میشوند ، شکاف طبقاتی بین کودکان فقیر و ثروتمند بیشتر و بیشتر میشود . در هلند دانش اموزانیکه وارد مدارس مرتبط با اینده شغلیشان میشوند ، سطح تحصیلی برابری با دانش اموزانی دارند که 3 سال تحصیلی کمتر از انها گذرانده اند و در مدارس دولتی تحصیل میکنند . بگفته "اندرا شیشر "، رئیس دپارتمان تعلیم و تربیت در OECD ، هر چه از نظر اکادمیک گلچین کننده باشید ، در زندگی اجتماعی نیز گلچین کننده خواهید شد .

By contrast, where pupils are diverted from an academic track at an early age, whether towards a vocational school or a less rigorous class in the same school, the gap between rich and poor children tends to be wider. In the Netherlands pupils at vocational schools have results equivalent to about three years less of schooling than their peers at general schools. “The more academically selective you are the more socially selective you become”, says Andreas Schleicher, the head of education at the OECD.

تمامی این مطالب ، پیشنهاد میکنند که کشورها چه کارهایی را باید انجام بدهند و از انجام چه کارهایی جلوگیری کنند .اما ایا پیشنهادات مطمئنی از سوی کشورهایی که بهترین عملکرد را داشته اند وجود دارد یا موفقیتشان تنها وابسته به والدین ترغیب کننده و کلاسهای اموزشی خارج از مدرسه بوده است؟

All of which suggests what countries should not do. But are there any sure-fire tips from the best performers? Or is their success just down to pushy parents and tuition after school?

بگفته "لوسی کره هان" نویسنده کتاب  "سرزمینهای باهوش" که کتابی جدید در رابطه با کشورهایی است که بهترین نتایج را درPISA داشته اند ، فرهنگ مهم است ،اما متقابلا سیاستهای اموزشی نیز اهمیت بالایی دارند .او به این مسئله اشاره دارد ، که بیشتر این انتقادات ، سپری کردن دوران رسمی تحصیلی کودکان را تا زمانیکه 6 یا 7 ساله هستند، به تاخیر می اندازد ، تا در عوض والدین از سالهای پیش از شروع تحصیلات فرزندانشان برای اموزش تحصیلات تکمیلی بوسیله بازی و مهارتهای اجتماعی در کلاسهای خارج از مدارس استفاده کنند.سپس فرزندانشان زمان خود را تا زمانیکه 16 ساله شوند در مقاطع اکادمیک میگذارند.حتی در کشوری مثل سنگاپور که دانش اموزان شان، پس از اینکه 13 ساله میشوند وقت خود را در مدارس مرتبط با اینده شغلیشان میگذارند ، این اصل مهم وجود دارد که دانش اموزان زمانیکه در مدرسه هستند ، بالاترین سطح استاندارد فراگیری ریاضیات و مطالعه را داشته باشند .

Culture matters but so, too, does policy, says Lucy Creehan, author of “Clever lands”, a new book on PISA-besting countries. She points out that most of these states delay formal schooling until children are six or seven. Instead they use early-years education to prepare children for school through play-based learning and by focusing on social skills. Then they keep pupils in academic courses until the age of 16. Even Singapore, which does divert some pupils to a vocational track at the age of 13, ensures that pupils in those schools keep up high standards in reading and math's

 کشورهایی که بهترین عملکرد را داشته اند نیز، بر این اصل تمرکز دارند که بر خلاف توجه به سیستم اموزشی ،در کلاس چه گذشته است . برای مدتی این مسئله در OECD مهم بود ، که نتایج ازمون و پیش زمینه اقتصادی محصلین همچون عملکرد دبیران و مدارس برتر چه ارتباطی با هم دارند .

Top performers also focus their time and effort on what goes on in the classroom, rather than the structure of the school system. For while test scores and pupils’ economic background are linked across the OECD, so too are specific things that the best schools and teachers do (see chart 3).

کشورهایی که بهترین عملکرد را داشته اند با دبیرانشان همچون افراد متخصص برخورد میکنند و دبیران نیز در اصل به همین گونه عمل میکنند . برای اماده سازی دروس و یادگیری از رقبای خود، وقت میگذارند و بیشتر بر این اصل تمرکز دارند ، که دانش اموزان بجای اینکه با تمرین و در خانه یا کلاسهای خارج از مدرسه مطالب را بفهمند ، در کلاس دروس را بطور کامل یاد بگیرند . پیشرفته بودن برنامه اموزشی این کشورها از نتایجی که بدست اورده اند ;کاملا مشخص است .در اصل همانطور که از هر یک از دانش اموزان توقع بالایی وجود دارد متقابلا استانداردهای بالایی نیز حاکم است .

The top performers treat teachers as professionals and teachers act that way as well. They have time to prepare lessons and learn from their peers. They tend to direct classroom instruction rather than be led by their pupils. Their advancement is determined by results, not by teachers’ unions. There are high expectations of nearly every student and high standards, too.

آرژانتین ،رقیبی سرسخت

A keener Argentina

دانش آموزانی که در سال 2015 ،آزمون PISA  را گذراندند،در اصل تجلی ارزش برنامه ریزی های چند سال هستند و با تمرکز بر کشورهایی که متداوما عملکرد بالایی داشتند،در مییابیم که از آموزش دروسی که موجب ترقی های اخیر این کشورها شده،غفلت شده است.

The teenagers who took the PISA tests in 2015 were influenced by many years’ worth of policies. And focusing on the consistently high performers means that lessons from those that have made recent improvements are neglected

شهر بونس آیرس در سه سال اخیر بالاترین میانگین جهش امتیازی را داشته است.بطور میانگین،دانشآموزان این شهر در درس علوم با جهش امتیازی ،475 امتیاز،درس مطالعات با جهش 46 امتیازی،475 امتیاز و در درس ریاضیات با جهش 38 امتیازی،موفق به کسب 456 امتیاز شده اند.

The city of Buenos Aires had the largest jump in overall scores from three years ago. On average its pupils scored 475 in science (up 51 points), 475 in reading (46 points) and 456 points (38 points) in math's

اصلیترین هدف استبان بولریچ،وزیر منصوب آموزش و پرورش بین سال هلی 2010 تا 2015 این بوده است که به دانش آموزان درست تدریس شود.بر اساس محاسبات وی،دبیران 12 تا 15 روز از سال را در تظاهرات سپری میکنند که این در اصل 7 درصد از زمانی است که میبایست سرکلاس مشغول به تدریس باشند.او برای کاهش این اتلاف وقت،ابتدا شماره موبایل خود را عمومی کرد تا پاسخگوی معلمان عصبانی باشد.سپس روزهای فعالیت مدرسه را نیز افزایش داد.

For Esteban Bullrich, the minister in charge of education from 2010 to 2015, the initial aim was to make sure that pupils were being taught. Teachers were spending 12-15 days per year on strike, or about 7% of the time they should be in class, according to his calculations. To try to reduce those absences he first made his mobile-phone number public and began fielding calls directly from angry teachers. He extended the school day.

او سپس با ارایه یک پیشنهاد،با دبیران معامله ای کرد;  که در ازای دریافت اضافه حقوق،شغل خود را جدی تر بگیرند.با این کار از اصرار اتحادیه ها برای تصمیم گیری در مورد ارایه ترفیع ،کاسته شد و وی توانست به این منوال تربیت مدرسان را امری سخت تر و تجربی کند.یکی دیگر از کشورهایی که ترقی چشمگیری داشته است،کشور پرتغال است.البته این ارتقا بیشتر به داستان معروف لاکپشت و خرگوش شباهت دارد.

Then he offered teachers something of a deal: higher salaries in exchange for taking their job more seriously. The grip of unions in deciding on promotions was loosened. And he made teacher training more rigorous and practical.

پرتغال از سال 2006 با انجام تغییراتی جدی در یک سال تحصیلی ، توانسته است به طور پایدار،امتیازات خود را در هر یک از موضوعات آموزشی ارتقا داده و موجب پیشرفت شود و از رقیب خود یعنی ایالات متحده که از یک رقیب حد متوسط به رقیبی با سطحی بالاتر از حد میانگین تغییر کرده بود،پیشی بگیرد.

Another impressive mover, albeit more of a tortoise than a hare, is Portugal. Since 2006 it has steadily improved its scores across each subject by about a year of schooling, overtaking the United States as it went from a middling to an above-average performer.

وزیر اسبق آموزش و پرورش پرتغال،آقای "نونو کراتو"علت پیشرفت استوار پرتغال را بر اساس سه دلیل میداند.این کشور،ابتدا با معرفی تست های استاندارد شده جدید،نتایج حاصله از آزمون هارا امری مهم تلقی کرد.سپس از سال 2011 ،برنامه تحصیلی جدیدی برای آموزش به محصلین را معرفی و اجرا کرد و سپس با توجه به اصل موقتی و غرض الود بودن این مسئله ،گزینش دانش آموزان بر اساس توانایی ها و قابلیت هایشان را کاهش داد.با اینکه ممکن است به دانش اموزان سخت کوش ،مطالب بیشتری آموزش داده شود،اما دبیران تلاش میکنند که انها بهمراه رقبای خود در یک کلاس مشترک آموزش ببیند.

There are three reasons for Portugal’s steady progress, says Nuno Crato, the country’s former education minister. First, it began to care about results, introducing new standardized tests. Second, a new curriculum with higher standards was introduced from 2011. Third, it has reduced the amount of streaming by ability, keeping its use “temporary and partial”. Struggling pupils may get extra tuition but teachers will try to keep them in the same classes as their peers.

بر اساس گفته های اقای کراتو ،پرتغال برای تبدیل شدن به یکی از قطب های تعلیم و تربیت ، به دبیران کار آزموده و متبهرتر نیاز دارد.این امر با توجه به این که برخی از اتحادیه ها پیش از اجازه دادن به دبیران برای ورود به کلاس ،از آن ها آزمون میگیرند، مسئله ای دشوار است.به گفته وی ; یکی از اصولی که برای تعلیم و تربیت بهتر لزوما واجب نیست،بودجه مالی بیشتر است.پیشرفت پرتغال،با وجود کاهش شدید بودجه مخارج همگانی ،حاصل شده است.به گفته آقای کراتو؛وجود پول اهمییت دارد اما امری نیست که نفوذ و قدرت داشته باشد.

For Portugal to become an educational powerhouse, argues Mr. Crato, it also needs “better-prepared teachers”. This is hard when some teaching unions oppose their members having to pass exams before they are allowed into classrooms. What better education does not necessarily need is bigger budgets, he says. Portugal’s improvements have come despite severe cuts to public spending. “Money matters but it is not decisive,” adds Mr. Crato.

پیشرفت در میان کشورهایی که امتیازات کلی شان یکسان مانده است نیز قابل مشاهده است.در آزمون های پیشین PISA پیش زمینه اقتصادی دانش آموزان آمریکایی ،کمتر بر روی نتایج کلی آزمونشان تاثیر داشته است.همچون برنامه آموزشی "هیچ کودکی به جا نمانده است" جورج دبلیو بوش ؛که موجب توجه بیشتر دولت های محلی به نتایج دانش آموزان فقیرترشد،آقای شیشر نیز این مسئله را به منظور اصلاح ،به گذارش گذاشته است.

Progress can also be spotted even among countries whose overall scores have remained flat. The economic background of the average American pupil matters much less to their overall test scores than in earlier editions of PISA. Mr. Schleicher puts this down to reforms such as President George W. Bush’s No Child Left Behind Act, which made local governments more accountable for the results of poorer pupils.

تمامی نتایج PISA  ، داستان های شاد سرانجام اصلاحات دلیرانه نیستند.استرالیا، یکی از چندین کشوریست که دارای افت نتیجه بوده است.همگام با یک سال تحصیلی،از سال 2003 میانگین امتیازات استرالیا در درس ریاضی از 524 امتیاز به 494 امتیاز سقوط کرده است.استرالیا یکی از معدود کشورهای ثروتمندیست که در آن دانش آموزان مجبورنیستند که در آزمون های خروجی ،امتحان ریاضی بدهند.نخست وزیر استرالیا ،اقای "مالکولم تارنبال"سعی دارد که به نحو سیاسی ،این مسئله را تغییر دهد.به گفته جان هتی یکی از اساتید دانشگاه ملبورن،این رویداد ممکن است نتیجه کاهش کیفیت آموزش نیز باشد.نمران آزمون متقاضیانی که برای گذراندن دوره های تربیت مدرس انتخاب میشوند ، به نسبت دهه های 90 و 80 میلادی ،پایین تر است.

The PISA results are not all happy tales of plucky reform. Australia is one of several countries whose results have dipped. Its average score in math's has fallen from 524 to 494 since 2003, equivalent to a year of schooling. Australia is one of the few rich countries where pupils do not have to take math's in their leaving exams. (Malcolm Turnbull, the prime minister, is trying to make states change this.) It is also a result of a declining quality of teaching, suggests John Hattie of the University of Melbourne. Successful applicants to teacher-training courses have lower results in their school exams than in the 1980s and 1990s.

با این حال درحالی که برخی کشورها پیشرفت کرده و برخی افت میکنند،بسیاری همچون انگلستان هستند.نتایج این کشور از سال 2006 تکان نخورده است.اما نتایج اسکاتلند افت داشته است.از زمان آغاز برگذارب این آزمون،میانگین نتایج کشورهای عضو OECD تغییر چندانی نداشته است.ایم مسئله ممکن است تاثیر خوبی بر روی موءلفان آزمون داشته باشد.چرا که آنها معتقدند؛تغییرات شدید نوسانی نتایج ،در هر دوره برگذاری آزمون امری نگران کننده است.

Nevertheless, while some countries rise and others fall, many are just like England. Its results have barely budged since 2006. (Scotland’s have plummeted.) The average result for OECD countries has similarly hardly changed since the tests began. This may reflect well on the test-setters: it would be worrying if the results swung wildly from edition to edition.

با این حال کماکان ،این نتیجه تاثیر کمی بر روی بسیاری از سیاست گذاران تحصیلی دارد.آقای بولریچ میگوید؛نتایج PISA  همچون تصویر ایکس ری سیاست ها آموزشی آن کشور است.نمای کلی و واضحی از سلامتی شما را ارایه نمیکند،اما ممکن است قسمت های بیمار را نشان دهد.متاسفانه بسیاری از کشورها از انجام ایندرمان های ضروری ،طفره میروند.

 Yet it still reflects poorly on many policymakers. Mr. Bullrich says PISA is like an X-ray of a country’s education policy. It is not a full picture of your health but it can help you spot where things are sickly. Sadly, too many countries are dodging essential therapy.



انتخاب مطلب: کاظم قلم‌چی

مترجم: عطیه جنانی

Menu