مثل مار بودن (نویسندگان جوان)

حبیب‌الله شیخ بهزادی از باغ ملک این مقاله را درباره‌ی برنامه‌ریزی کنکور نوشته است.

مثل مار بودن (نویسندگان جوان)

حبیب‌الله شیخ بهزادی از باغ ملک این مقاله را درباره‌ی برنامه‌ریزی کنکور نوشته است.

یادداشت‌های خود را به آدرس azmoon.mag@gmail.com بفرستید.


تصور کنید که مانند یک مار در جعبه‌ای هستید که دور تا  دور آن دیوار است و راه خروج ندارد. البته یک‌سری اهداف وجود دارد که کلید خروج مار محسوب می‌شود و می‌تواند به مرحله‌ی بعد راه یابد.

فکر کنم فهمیده باشید که شما را یاد چه بازی‌ای انداختم! درست حدس زدید! بازی مار.

بازی‌ای که در دنیا محبوبیت خاص خودش را دارد؛ ماری که برای رهایی از آن جعبه‌ی تنگ و کوچک به دنبال اهدافی می‌رود که اولاً سریع به آن دست یابد و ثانیاً موفق باشد.

وقتی مار اولین گام خود را برمی‌دارد و شروع به حرکت می‌کند باید آن را کنترل کنید تا به در و دیوار نخورد و نبازد! خداوند بزرگ هم همین طور است. شما اولین گام را بردارید و شروع به حرکت کنید. باقی راه را بسپارید به خدا. اگر هنوز در حال حرکت باشید اگر کج رفته‌اید، شانس باخت شما خیلی کم است.

منظور از سریع‌ترین راه این است که در کم‌ترین بازه‌ی زمانی راهی برای به دست آوردن هدف خود پیدا کنید یا اگر اشتباه رفتید راه جبران داشته باشید.

منظور از موفق شدن این است که بدون باختن و سوختن به هدفی که می‌خواهید برسید.

شما دانش‌آموزان تلاشگر و موفق، خودتان را در محیطی مثل کنکور فرض کنید که نه راه پَس دارد و نه راه کج؛ اما اگر کج رفتید می‌توانید با کمی تلاش به راه راست برگردید.

فرض کنید تا کنکور 8 ماه باقی است و بازی مار هم 8 مرحله دارد. شما این 8 ماه مانده به کنکور را به 8 قسمت مساوی تقسیم کنید. شروع به خواندن و مطالعه کنید. اگر توانستید تا آخر هر مرحله بروید، یک مرحله به جلو بروید و به مرحله‌ی بعد صعود کنید، اما تفاوت شما با بازی مار این است که دیگر به مراحل عقب برنمی‌گردید که دوباره شروع کنید، بلکه در همان مرحله شروع به دور جدید می‌کنید.

اگر می‌خواهید این مراحل را تمام و کمال پیروز شوید نیاز به تلاش و توکل دارید. کنکور دادن کار سختی نیست؛ با تلاش و توکل بر خالق هستی می‌توانید به هدفتان دست یابید. اراده هم بعد از تکامل یافتن این دو به وجود می‌آید.

Menu