سینا اکبری، رتبهی 5 منطقهی 2 ریاضی:
پدر و مادرم هر دو فرهنگی هستند و در دوران ابتدایی مستقیماً بر وضعیت درسی من نظارت داشتند و در درسها کمکم میکردند و در مقاطع بالاتر چون با شرایط مطالعه کاملاً آشنا هستند به من کمک میکردند. پدرم در بررسی کارنامهها همراهیام میکردند و همیشه به من میگفتند «تو میتوانی پیشرفت کنی.» از پدر و مادرم تشکر میکنم.
علی فخرایی، رتبهی 1 سهمیهی شهدا تجربی:
پدر و مادرم سطح علمی بالایی ندارند ولی از نظر رفاهی کاملاً شرایط را مناسب کرده بودند. آنها مسیر موفقیت مرا با توجه به آگاهی و تجربهشان مشخص کرده و مرا در طی این مسیر یاری میکردند. من دورهی متوسطه را در بوشهر به مدرسه رفتهام و خانوادهام حمایت گستردهای از من کردند و همواره پیگیر وضعیت من از مسئولان مدرسه بودند. البته سال چهارم را در شهر خودمان و در کنار خانواده بودم. پدرم در این یک سال پیگیر کتاب و آزمون و مدرسهام بودند و مادرم کارنامههایم را بررسی میکردند. من در سال سوم تغییر رشته دادم که در این شرایط نیز خانوادهام مرا تشویق کردند و مرا راهنمایی کرده و همیشه میگفتند «مهم تلاش تو است». اگر راهنمایی آنها نبود من سردرگم بودم.
حسن اسدی گندمانی، رتبهی 2 ایثارگران تجربی:
قبل از دوران تحصیل والدینم مرا با کتاب آشنا کرده بودند و من قبل از ورورد به مدرسه با درسها آشنایی داشتم. در مدرسه کاملاً پیگیر وضعیتم بودند و از سوم راهنمایی در کانون ثبت نام کردم. در مقطع دبیرستان و کنکور هم پیگیر نتایج آزمونها بودند و اگر نتیجهام مطلوب نمیشد در من انگیزهی بیشتری برای تلاش ایجاد میکردند. من این رتبه را نتیجهی اعتمادبهنفسی میدانم که پدر و مادرم به من دادند.
پوریا حسنپور، رتبهی 7 ایثارگران تجربی:
پشتیبانیهای مادرم و کمکهای درسی ایشان، مشاوره و انتقال تجربههای پدرم، ایجاد شرایط مناسب منزل مواردی هستند که امسال مرا به این موفقیت رساندند. نظارتهای مادرم در دوران ابتدایی مستقیم بود و در مقاطع بالاتر حمایتهای غیر مستقیم ایشان برایم راهگشا بود.
امید جلیل، رتبهی 3 منطقه تجربی:
پدر و مادرم با آماده کردن شرایط لازم محیط مناسبی برای من فراهم ساخته بودند. آنها تحت هر شرایطی حتی از تهران برای من کتاب تهیه میکردند. پدرم از نظر روحی و مشاورهای خیلی به من کمک کردند. مادرم دفتر برنامهریزیام را بررسی میکردند. مطمئناً اگر آنها نبودند این موفقیت را کسب نمیکردم.