علیرضا نادعلی، دانشجوی حقوق دانشگاه تهران، رتبهی 30 انسانی منطقهی 3 سال 93 از هشتگرد
حضور در سه آزمون پایانی کانون و نتایج آن چه دستاوردهای علمی، آموزشی، روانی یا مدیریتی و مهارتی یا تکنیکی برای شما داشته است؟
به نظر من ماحصل تمام آزمونهای سال چهارم، 3 آزمون آخر کانون است؛ چون این آزمونها دقیقاً مشابه کنکور و از کل مباحث هستند. آزمونها در طی سال، مباحث مشخصی دارند ولی 3 آزمون آخر، مثل کنکور است. من از قبل برنامهریزی کرده بودم که حتماً در این آزمونها شرکت کنم. رتبههایم در این آزمونها 12 و 13 و 15 منطقهی 3 شد و در کنکور رتبهی 30 شدم. یک روز قبل از کنکور مادربزرگم به رحمت خدا رفت و سر جلسهی کنکور حدود 15 تا 20 دقیقه از زمان درسهای اختصاصی حال خوبی نداشتم. ادبیات اختصاصی نقطهی قوتم بود. در این درس در آزمونهای آخر جامع حدود 67 درصد زدم. تصمیم گرفتم در این درس چند مبحث تکمیلی را در دوران جمعبندی مطالعه کنم که نقطهی قوت خودم را به نقطهی قوت پایدار تبدیل کنم و درصدم را بالاتر ببرم. در کنکور توانستم این درس را 83 درصد بزنم.
در اجرای روش جمعبندی سه روز یکبار چهقدر از خلاقیتهای فردی و توانایی شخصیتان کمک گرفتید؟
برای دوران جمعبندی از اوایل اردیبهشت برنامهریزی خودم را روی کاغذ نوشته بودم. در دوران جمعبندی توانستم حدود 13 آزمون بدهم و این بر اساس اولویت بود. از آزمونهای سادهتر شروع کردم؛ مثلاً از سال 86 تا 92 طوری که خارج از کشور را هم زدم. هر چه بیشتر آزمون میدادم استرسم کمتر میشد و از نقاط قوتم و نوع سؤالات آگاهی پیدا میکردم و نقاط قوتم را حفظ میکردم. شرایط را کاملاً شبیه کنکور کرده بودم. یک صندلی تکنفره و پاسخنامه داشتم و از ساعت 8 صبح شروع میکردم و خودم را متعهد میکردم که تا ساعت 12 کار دیگری انجام ندهم و قوانینی را که سر جلسهی کنکور حاکم است اجرا کنم. به همین صورت آنچه را که برنامهریزی کرده بودم اجرا کردم. در بررسی آزمونها اگر وقت میکردم روش 2 خودکار را اجرا میکردم و روی سؤالات دشوار که با علامت ضربدر و منها مشخص کرده بودم با خودکار قرمز تکنیک دوخودکار را اجرا میکردم. زمان میگرفتم که ببینم میتوانم جواب بدهم یا نه تا نقاط قوتم را بشناسم.