به نام خدا، با سلام، محمد جواد قرا هستم از شهر آمل روستای مهدی خیر، رتبه 6 منطقه 2 و 22 کشور.
از تابستان قبل دوازدهم آمدم، 61 آزمون شرکت کردم.
من فکر کنم شما حتی یک آزمون را هم از دست ندادید.
همه آزمون های مشابه پارسال، هدف گذاری را هم شرکت کردم.
غیر از آزمون های اصلی، چطور در مشابه پارسال و هدف گذاری هم شرکت می کردید؟
طوری برنامه ریزی می کردم که هفته اول درس هایی که در هدف گذاری می آید را حتما خوانده باشم و بیشتر حتی، چون درس های دیگر را هم می خواندم چون درس های آزمون هدف گذاری فقط اختصاصی دوازدهم بود، این ها را هم هر پنجشنبه شرکت می کردم برای پشتیبانم می فرستادم.
پشتیبان شما چه کسی بود؟
آقای انگرودی
پشتیبان خوبی هستند؟
بله 100%. همش ازشون کمک می گرفتم، بعضی مواقع اصلا حال درس خواندن نداشتم زنگ می زدم با ایشان حرف می زدم.
پشتیبان شما برای شما چه کار کرد؟
همیشه کارنامه را می فرستادم تشویق می کردند، همچنین من را تشویق می کردند که آزمون های هدف گذاری، مشابه پارسال را شرکت کنم، زنگ می زدم با ایشان صحبت می کردم
گفتید که در هفته اول درس ها را می خواندید یک آزمون هدف گذاری می دادید بعد که هدف گذاری را می دادین چه فایده ای برایتان داشت؟
درس هایی که ضعف داشتم مشخص می شد آن ها را بیشتر کار می کردم.
در هفته دوم؟
بله. جمعه هم اگر خیلی خوب می خواندم حتی بعد هدف گذاری کمی استراحت می کردم اگر می دیدم همه درس های هدف گذاری خوب است البته دوام نمی آوردم باز می خواندم.
عالی، می گفتید خوب خوبم یک مقدار استراحت کنم بعد فوری دومرتبه می رفتید می خواندید.
بله.
مشابه پارسال را هم سعی می کردم سه شنبه بزنم اگر نشد چهارشنبه که پنجشنبه نیفتند که حداقل یک روز وقت داشته باشم درس هایی را که ضعف دارم کار کنم.
شما جزء نوادر هستید که هم برای آزمون هدف گذاری هم برای آزمون مشابه پارسال استراتژی داشتید.
پنجشنبه هم حتما دفترچه درس نامه را دانلود می کردم و می خواندم.
از کجا؟
از سایت کانون.
دفترچه درس نامه را چه کسی گفت؟ پشتیبانت گفت برو دانلود کن؟
بچه ها هم بچه های آمل فکر کنم همه قلمچی بودند، از هم کلاسی های من دو نفر هم زیر 100 شدند، سینا فضلی که رتبه 23 منطقه و محمدرضا پرستار که رتبه 91 منطقه شدند. من درس خواندن را همش از آقای پرستار می پرسیدم که چطوری بخوانم چون خیلی دیرتر از ایشان درس خواندن را شروع کردم. ایشان به من گفتند دفترچه درس نامه را وقتی می خواهی مرور کنی استفاده کن.
یعنی یکی از هم کلاسی های شما به شما گفت که در سایت کانون دفترچه درس نامه وجود دارد؟
بله، گفت اگر می خواهی مرور کنی از این مرور کن به جای این که بخواهم هر کتابی را بروم مرور کنم پنجشنبه از روی همین که خلاصه بود مرور می کردم.
یادتان است کدام قسمت از دفترچه درس نامه بیشتر به شما کمک می کرد؟
آزمونک داشت تست ها خیلی کمک می کرد باعث می شد درس های حفظی مثل تاریخ ادبیات علوم فنون، جامع شناسی خوب مرور می شد وقتی هفته اول می خواندم خوب مرور می شد در آزمون بهم کمک می کرد.
آقای قرا روستای مهدی خیر. درست است؟
بله
شما تا چند سال روستا بودید؟ بعدا آمدید آمل یا همش در روستا بودید؟
ابتدایی را روستا بودم کلاس ششم دبیرمان آقای کاملی خیلی زحمت می کشیدند آزمون تیزهوشان قبول شویم من می خواندم ولی قبول نشدم نه نمونه نه تیزهوشان. پدرم چون دقیقا قبل آزمون بستری بودند زیاد حال و هوای خوبی برای آزمون نداشتم بخاطر همین اصلا راهنمایی نمی خواستم شرکت کنم راهنمایی می رفتیم یک روستای اطراف هر روز پیاده نیم ساعت می رفتیم می آمدیم.
راهنمایی را از مهدی خیر می رفتید کدام روستا؟
پاشاکلا. از راه زمین کشاورزی پیاده هر روز می رفتیم.
چقدر طول می کشید؟
20 الی 30 دقیقه. اکثر بچه ها هم درسشان ضعیف بود. دو سه نفر هم درسمان خوب بود. من هم کمی شیطان بودم هر روز می رفتیم پیاده می آمدیم خانه باز می رفتم روستا فوتبال، هم باشگاه فوتبال می رفتم و هم باشگاه والیبال زیاد درس نمی خواندم مگر مجبور می شدم.
در کدام ورزش قوی تر هستید، والیبال یا فوتبال؟
من خودم فوتبال را بیشتر دوست دارم ولی پسرعمویم رضا قرا والیبالیست است کلا در روستای ما همه می روند والیبال. اگر مجبور نبودم زیاد درس نمی خواندم مثلا اگر معلم ها امتحان نمی گرفتند من درس نمی خواندم ولی اگر امتحان می گرفتند من همیشه دوست داشتم بهتر باشم در حد مدرسه می خواندم، خلاصه مدیرمان اصرار کردند و گفتند باید شرکت کنی و یک تست هم نزده بودم ولی چون نهم امتحان ها نهایی بود برای امتحان ها خوانده بودم معدلم هم 19.5 بود بدون استرس رفتم امتحان دادم نمونه قبول شدم بعدش خیلی ناراحت بودم می گفتم نمی روم من مدرسه نمونه نمی روم و دلم نمی خواست درس بخوانم خلاصه رفتم.
مدرسه کجا بود؟
مدرسه نمونه در شهر بود (آمل).
فاصله روستای شما تا شهر چقدر است؟
20دقیقه الی نیم ساعت با ماشین.
حالا که وارد جو شدم گفتم چرا نخواندم که تیزهوشان قبول شوم ولی خب الان راضی هستم چون خیلی بچه های خوبی در مدرسه نمونه بودند، درس هایشان خوب بود، رقابت زیادی در کنار رفاقت ایجاد شد.
این سال های دبیرستان را شما از روستا می رفتید شهر و آن جا درس می خواندید. درست است؟
بله.
فکر می کردید رتبه یک رقمی بیاورید؟
10% فکر می کردم تک رقمی می شوم بیشتر فکر می کردم دو رقمی می شوم کنکور را که دادم چون کنکور برایم خیلی آسان بود فکر کردم برای همه آسان است گفتم پس الان برای همه آسان است من سه رقمی می شوم بیشتر دوست داشتم کنکور سخت باشد فقط من بلد باشم.
چطور شد شما آمدید کانون؟
دهم بودم از مدرسه می گفتند شرکت کنم. بچه ها هم بیشتر توصیه می کردند بروم قلمچی. خواهرم هم کانون دانش آموز بودند، 6 سال از من بزرگ تر هستند و رشته حسابداری تحصیل کرده.
شما سال آخر آمدید و 60 آزمون همه آزمون ها را شرکت کردید. ایشان چه رشته ای قبول شدند؟
حسابداری دانشگاه دولتی شهرمان تحصیل کردند.
موقعی که شما آزمون می دادید در لحظه آزمون دادن در جلسه بیشتر به فکر رتبه و تراز بودید یا به فکر آزمون دادن یا هر دو؟
می خواستم در درجه اول آن چیزهایی که خواندم را ببینم می توانم جواب بدهم یا نه بعدش چون آمل خیلی بچه ها درسشان خوب بود طوری که 6 و 7 نفر از بچه ها رتبه زیر 100 فکر کنم داشته باشد چه نمونه دولتی چه تیزهوشان بعد 100% این رقابت در رتبه و تراز وجود داشت منم از اولین آزمون قلمچی ترازم 7000 بود تا آخر بالای 7000 ماند فقط یک آزمون که اولین آزمونی بود که می خواستم وقتم را کنترل کنم چون اوایل در خانه آزمون می دادیم آن آزمون ترازم 6800 شد بعدش دیگر حضوری هم شد افت تراز نداشتم و همان بودم چون خانه همه چیز را رعایت می کردم.
موقعی که می دیدید ممکن است بچه ها تقلب کرده باشند چه کار می کردید؟
من خودم سعی می کردم خودم را گول نزنم دو هفته درس خواندم باز چرا تقلب کنم.
مهمترین چیزی که در این سالی که با کانون همراهی کردن به دست آوردید که بعدا در دوره دانشجویی و بعدا باز هم به دردتان می خورد چیست؟
از وقتم تمام استفاده را کنم چون که واقعا اصلا فکر نمی کردم در تابستان بتوانم دهم و یازدهم را با هم بخوانم من چون یازدهم اصلا خوب نخوانده بودم در کلاس هم از نظر معدل پنجم و ششم کلاس بودم ولی خوب یازدهم در حد مدرسه خوانده بودم، فقط یازدهم را خوانده بودم دهم هم که آنلاین شده بود کلا درس را ول کرده بودم اصلا نمی دانستم کنکور چه است؟ خلاصه از نظر معدل کلی پیشرفت کردم معدل یک کلاس شدم. تابستان یازدهم که تمام شد من و همین دوستانم همش دنبال برنامه بودیم. استرس زیادی داشتیم که چه جور بخوانیم که هم دهم هم یازدهم را بخوانیم. دهم را اصلا یادم نبود اصلا تست نزده بودم خلاصه گفتیم قلمچی را بخوانیم این همه افراد این همه جمعیت دارند طبق برنامه قلمچی پیش می روند این هم رتبه می آورند پس می توانیم به آن اطمینان کنیم خلاصه طبق برنامه قلمچی رفتیم بعضی جاها من خودم جلو افتادم چون بعد امتحان ترم یازدهم دیگر استراحت نکردم و خودم شروع کردم یک کم از برنامه جلوتر بودم و طبق برنامه رفتم اول خوب خیلی سخت بود دو هفته این همه درس را بخوانی.
فاصله بین دو هفته را چطور درس می خواندید؟
اوایل یک کم سخت بود ولی من چون خودم برنامه می ریختم می گفتم این دو هفته باید این درس ها را تا اینجا بخوانم بعد می گفتم مثلا دینی 4 جلسه می گذارم در این روزها و 4 جلسه برای فارسی می گذارم و برای خودم برنامه ریزی می کردم هر دو هفته این برنامه ها را مثلا یا ساعتش را بیشتر می کردم، درس های مختلف و در ساعات مختلف که بهتر می خواندم می گذاشتم اوایل سخت بود ولی بعد دیگر عادی شد.
نکته ای هست که خودت دوست داشته باشی اشاره کنی؟
نکته اینکه فضایی که بچه ها درس می خوانند خیلی تاثیرگذار است خود من اگر مدرسه نمونه نبودم شاید الان اصلا درس را ادامه نمی دادم چون واقعا آمل خیلی رقابت بود در کنار دوستانم رفاقت هم بود چون من گفتم مثلا من از آقای پرستار می پرسیدم چطوری بخوانم یا فضلی ریاضی اش قوی تر بود من از ایشان می پرسیدم بعضی وقت ها که مشکل داشتم. یعنی هم به هم کمک می کردیم هم در کنارش رقابت داشتیم.
منظورتان این است که دوستان خوب، هم کلاسی های خوب روی هم اثر مثبت می گذارند و انگیزه انسان را بیشتر می کنند.
گفتگو: کاظم قلم چی
پیاده سازی متن: ناهید منجمی
برای مشاهده سایر گفتگو های کاظم قلم چی با رتبه های برتر 1401 کلیک کنید
