شهریار سلیمانی، رتبهی 6 تجربی کشور سال 99 از گرگان
درسخواندن در شرایط کرونا چگونه است؟
تغییراتی که در برنامه ایجاد شد، باعث شد خودم را دوباره با برنامه منطبق کنم و به مباحث برسم
این گفتوگو در 27 اردیبهشت 1399 در سایت کانون منتشر شده بود که اکنون با توجه به اعلام نتایج کنکور سال 99 بازنشر میشود.
شهریار سلیمانی در یک نگاه
مدرسهی شهیدبهشتی
شهر: گرگان (استان گلستان)
سالهای حضور در کانون: از یازدهم بهمدت ۲ سال
میانگینتراز: ۷۹۰۰
شغل پدر: آلومینیومسازی
شغل مادر: استاد دانشگاه
وضعیتی که در آن به سر میبریم و چند ماه است به وجود آمده، زندگیها را تغییر داده است. ارزیابی تو از این وضعیت چیست؟
شرایط سختی را پشت سر میگذاریم و ما هم یکی از بستگانمان را بر اثر بیماری کرونا از دست دادیم. ازآنجاکه شهر ما وضعیت خاصی هم در این بیماری دارد، سعی میکنم بهداشت را خیلی رعایت کنم و این موضوع ذهنم را درگیر کرده است. خدا را شکر میکنم که توانستم با برنامهی کانون پیش بروم و در درسها عقب نیفتادم. در خانواده، بیشتر به برنامهریزی معروف هستم. خودم را خیلی خوب میشناسم و میتوانم از تواناییهایم استفاده کنم.
وقتی مدرسه تعطیل شد، چه احساسی پیدا کردی؟
معلمان خیلی خوبی در فیزیک و ریاضی داشتم و از رفتن به مدرسه خیلی سود میبردم. وقتی مدرسه تعطیل شد، از این نظر نگران شدم. معلمها به ما جزوه داده بودند و با همین جزوهها سعی کردم خودم درسها را یاد بگیرم و از تمرین تست استفاده کنم. توانستم دو فصل آخر ریاضی و فیزیک را خودم بخوانم.
در دیماه و بهمنماه آزمون جامع دادی. نتیجهات چطور شد؟
ترازم نسبت به نتایجم در آزمونهای نیمسال اول کمی افت کرد و همین موضوع باعث شد در این تعطیلات فشار را بیشتر کنم و افت را جبران کنم. خوشبختانه در آزمونهای آنلاین کانون توانستم افت قبلی را جبران کنم.
آزمون آنلاین چقدر مفید بود؟ احساس خوبی به آن داشتی؟
مسیر خانهی ما تا محل آزمون، زیاد است و وقتی آزمونها حضوری بود، مجبور بودم صبح خیلی زود بیدار شوم تا خودم را بهموقع برسانم. وقتی هم آزمون تمام میشد، حدود ۴۵ دقیقه طول میکشید که به خانه برسم. وقتی آزمونها آنلاین شد، در زمانم خیلی صرفهجویی شد. البته نکات منفی هم داشت. مثلاً در خانه سروصدا بیشتر است و در همسایگی ما دارند ساختمانسازی میکنند.
در آزمونهای جامع عید چهکار کردی؟ از نتیجهی آنها راضی بودی؟
نتیجهام خیلی خوب شد.
با وجود تعطیلات زیاد امسال، احتمالاً برنامهریزیها هم تغییراتی کرده و کار را برای دانشآموزان سخت کرده است. در این مدت چگونه برنامهریزی کردی؟
وقتی تعطیلات شروع شد، فکر نمیکردم اینقدر طولانی شود. برنامهام مثل قبل بود و تغییری ندادم. وقتی دیدم دارد طولانی میشود، برنامهام دیگر خستهکننده و تکراری شده بود. در برنامهام تغییراتی ایجاد کردم تا درسخواندن برایم جاذبه داشته باشد و کارهای انگیزهبخش در نظر گرفتم. یکی از آنها این بود که اگر بتوانم در آزمون کانون فلان درصد را بگیرم، به خودم جایزه میدهم. هر جا در برنامهام احساس میکردم یکنواخت شده است، سعی میکردم با راهکارهایی یکنواختی را از بین ببرم. با همین کارها توانستم بازدهیام را در این تعطیلات بیشتر کنم.
فکر میکنی با چه عوامل بازدارندهای روبهرو شدی که توانستی آنها را از جلوی پایت برداری؟
بودن در خانه و ارتباط نداشتن با دیگران، خیلی خستهکننده است و خیلی از دوستانم دچار این بیانگیزگی شدند. مهمترین آنها حالت بیانگیزگی بود که توانستم بر این حالت غلبه کنم.
روزهایی که به مدرسه میرفتی، چند ساعت درس میخواندی؟
حدود ۶ ساعت میشد. روزهای تعطیل هم حدود ۱۱ ساعت درس میخواندم.
الان چقدر درس میخوانی؟
هنوز هم همان ۱۱ ساعت درس میخوانم، با این تفاوت که بازده کارم بیشتر از قبل است.
در این تعطیلات دچار بینظمی در ساعت خواب نشدی؟
بله. من هم دچار این اختلال شدهام و هنوز هم برطرف نشده است. بهنظرم این موضوع چند دلیل دارد. یکی اینکه قبل از سال کنکور، روزانه بهطور منظم ورزش میکردم و از نظر جسمی خیلی آماده بودم. سال کنکور مجبور شدم آن را کنار بگذارم و همین موضوع روی خوابم تأثیر گذاشت. در این تعطیلات یکی از کارهایی که کردم این بود که ورزش را دوباره به برنامهام اضافه کنم و با این کار ساعت خوابم را هم منظم کنم. وقتی ورزش میکنم، هم خوابم راحت است و هم در بیداری انرژی بیشتری دارم. یکی از انگیزههایی که ایجاد کردم، ورزشکردن است و امیدوارم نتیجهبخش باشد.
قبل از سال کنکور، ورزش خاصی انجام میدادی؟
سالهای دهم و یازدهم بسکتبال بازی میکردم. الان نمیتوانم به اندازهی آن موقع برای این ورزش وقت بگذارم؛ ولی روزانه سعی میکنم حدود نیمساعت در خانه ورزش کنم.
از خانوادهات بگو. آنها چگونه در این وضعیت همراهیات کردند؟
یک برادر کوچکتر از خودم دارم که الان نهم است. خانوادهام خیلی به وضعیتی که در آن هستم، اهمیت میدهند. آنها هم بهداشت را خیلی رعایت میکنند تا مشکلی برای من پیش نیاید. بهنظرم داشتن برادر کوچکتر خیلی مفید است. برادرم خیلی فعال است و وقتی در زمان استراحت با او حرف میزنم و با هم میگوییم و میخندیم، روحیهام تازه میشود. با پدر و مادرم هم صحبت میکنم و اگر مشکلی داشت باشم از آنها مشورت میگیرم و خیلی مراقب هستند که تمرکزم به هم نریزد.
با دوستانت هم در ارتباط هستی؟
از طریق شبکههای مجازی با دوستانم در ارتباط هستم و دربارهی نتایج آزمون با هم حرف میزنیم. با اینکه نسبت به قبل کمتر همدیگر را میبینیم، ارتباطمان بیشتر شده است و بیشتر با هم حرف میزنیم. انگار دوری را بیشتر احساس میکنیم. دوری از جنبهی دیگر هم مثبت بوده است. وقتی مدرسه میرفتم، بعضیها افکار بازدارنده داشتند و بههرحال به من هم منتقل میکردند. از این نظر که از آن فضا دور هستم، خوب است؛ اما این دوری باعث نشده که با دوستانم ارتباط نداشته باشم. با هم تبادل نظر میکنیم و دربارهی درسها حرف میزنیم و این موضوع انگیزهام را حفظ میکند. این شرایط هم جنبهی مثبت داشته است و هم منفی. مهم این است که بتوانیم از این وضعیت به بهترین نحو استفاده کنیم. من به آینده امیدوارم و با توجه به برنامهریزیام از وضعیت درسیام خیلی راضی هستم.
از همراهی برنامهی کانون راضی هستی؟
خیلی به من کمک کرده است. تغییراتی که در برنامه ایجاد شد، باعث شد خودم را دوباره با برنامه منطبق کنم و به مباحث برسم.