مریم فلاح
رتبه99 منطقه2 - پزشکــی بهشتی
درباره ترس ها و اهداف
هر کدام از ما به نوبه خود اهداف و ترس هایی داریم، اهداف به ما انگیزه میدهند و ترس ها از ما انرژی مثبت میگیرند و انرژی منفی هم به ما می دهند،
ما دست به هرکاری بزنیم صداهایی درون مغز و ذهن ما شروع به صحبت کردن میکنند، تو نمیتوانی ، افراد زیادی اکنون در موقعیت بهتر از تو هستند و رسیدن به آنها خیلی سخت است و...
دقت کنید که هیچ کدام از این صدا به ما نمی گویند غیرممکن است،فقط بهانه تراشی میکنند چون پذیرش بهانه ها از تلاش کردن راحت تر است و این روش مغز ماست.
من درسال کنکور و حتی قبل از آن همیشه عادت داشتم که اهداف و ترسهایم را در یک دفترچه مینوشتم، تمام انرژی های مثبت و منفی که درون خودم و اطرافیان به من میدادند را روی کاغذ مینوشتم و جلوی اهدافم روش های رسیدن به آن، امکانات و موانعی که سرراهم بود را می نوشتم، برای ترسهایم هم دلیل و راه حل مینوشتم، یعنی به صورت یک مشاور و همراه با خودم صحبت میکردم ، به حرف های خودم گوش میدادم و راه حل میدادم،
نوشتن خیلی تاثیر دارد ، اینکار باعث میشود که شما از دور و به عنوان یک شخص دیگر درباره برنامه، احساسات و مشکلاتتان نظر دهید و منطقی تر برخورد کنید و برای ترسهایتان سعی کنید که به سمتشان بروید، این بهترین و شاید تنها راه مقابله باشد،اگر از آنها فرار کنیم، درآینده به صورت های گوناگون و شاید بدتر سر راهمان بیایند.
و حرف آخر اینکه مرحله به مرحله و از اهداف ریز شروع کنید، چون در غیر این صورت امکان ناامیدیتان بیشتر میشود.
هیچ شخصی از همان اول موفق نیست، من بارها شکست خوردم و حتی برای کنکور هم از لحاظ رتبه انتظار خیلی بهتری داشتم اما اگر تلاشتان را بکنید مطمئن باشید هر نتیجه ای بگیرید ، شاید بهترین نتیجه باشد و آن را بعدا متوجه شوید، چیزی که من ۶ ماه بعد از نتیجه کنکور فهمیدم ، پس تلاش کنید و مطمئن باشید از نتیجه زحمتتان پشیمان نمی شوید،
پشتیبــــــــــــان ویــــــــــــــژه