رتبه‌های یک‌رقمی 96 از ماه آخر خود می‌گویند

ماه آخر دوران جمع‌بندی است. از روش‌های خودتان در این یک ماه آخر بگویید.

رتبه‌های یک‌رقمی 96 از ماه آخر خود می‌گویند

دوران جمع‌بندی؛ ماه آخر

گفت‌وگو با:

امیررضا پاشاپور یگانه، رتبه‌ی 8 تجربی کشور از تهران

فربد سمنانی، رتبه‌ی 10 تجربی منطقه‌ی 2 از سمنان

امیرحسین قاسمی‌نژاد، رتبه‌ی 1 تجربی کشور از سیرجان

امیرحسین قویدل، رتبه‌ی 2 تجربی کشور از تبریز

حسین بصیر، رتبه‌ی 3 ریاضی منطقه‌ی 3 از بستان‌آباد

عرفان عزیزخانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 2 از ابهر

مبینا آق‌ارکاکلی، رتبه‌ی 8 تجربی منطقه‌ی 3 از گنبدکاووس

فاطمه آزرمان، رتبه‌ی 4 انسانی منطقه‌ی 3 از تنکابن

ماه آخر دوران جمع‌بندی است. از روش‌های خودتان در این یک ماه آخر بگویید.

امیررضا پاشاپور: آزمونی که قبل از دوران جمع‌بندی دادم طبق انتظارم نبود. قبل از دوران جمع‌بندی تقریباً تسلط خوبی بر مباحث داشتم اما در برخی از مباحث پیش 2 نیاز داشتم که یک هفته‌ی دیگر برای آن‌ها وقت بگذارم؛ بنابراین مدت یک هفته این مباحث را کار کردم و در کنار آن آزمون‌های جامع را برای درس‌هایی مثل ریاضی و فیزیک کار کردم تا متوجه شوم در چه مباحثی هنوز مشکل دارم. اولین هفته‌ی دوران جمع‌بندی درواقع نقایصم را برطرف کردم و بعد آزمون‌های جامع را اول به صورت سه روز یک‌بار و بعد به صورت دو روز یک‌بار کار کردم. از صبح تا ظهر آزمون می‌دادم، سپس اشتباهاتم را بررسی می‌کردم و آن‌ها را مرور می‌کردم. برای زمان باقی‌مانده تا آزمون جامع بعدی برنامه‌ی خاصی داشتم. مرور کامل زیست و حفظیات شیمی را در برنامه‌ام داشتم. درس به درس از خودم آزمون جامع می‌گرفتم. توجه زیادی به شیمی و زیست داشتم و در کنار آن برای فیزیک و ریاضی هم آزمون جامع کار می‌کردم. درس‌ها را به دو بخش مسئله‌محور و حفظی تقسیم کرده بودم و وضعیتم را با تست‌های جامع متعدد حفظ می‌کردم. اگر در موضوعی توانایی‌ام کم‌تر شده بود به سراغ کتاب‌های سه‌سطحی می‌رفتم و سؤالات دشوارتر آن را کار می‌کردم. برای عمومی‌ها هم برنامه‌ی ویژه‌ای داشتم. هر روز یک آزمون جامع از ادبیات کار می‌کردم و خیلی پیشرفت کردم، برای درس دین و زندگی هر روز نیم‌ساعت الی 40 دقیقه آیات را مرور می‌کردم.

امیررضا پاشاپور یگانه، رتبه‌ی 8 تجربی کشور از تهران


فربد سمنانی: من بعد از آخرین آزمون مبحثی کانون دوره‌ی انتقالی داشتم و چند روز برای برخی از مباحثی که هنوز نیاز به کار داشت وقت گذاشتم. قصد داشتم هفته‌ی قبل از کنکور حتماً زیست و دین و زندگی را یک بار مرور کنم. برنامه‌ام را سنگین نمی‌کردم که زودتر تمام شود. اوایل با روش سه روز یک‌بار شروع کردم و چون با امتحانات نهایی هم‌زمان شده بود جوری تنظیم می‌کردم که روزهایی که خانه هستم آزمون بدهم. به همین دلیل گاهی روشم دو روز یک‌بار می‌شد. برای عمومی‌ها هر روز یک آزمون جامع از کتاب زرد عمومی کار می‌کردم. برای ریاضی و فیزیک اول از همه هدفم شناخت نقاط ضعفم در این درس‌ها بود. 100 صفحه از مباحث ریاضی را خلاصه کرده بودم و شامل تمام نکات و سؤالات چالشی بود. ابتدا آن را در یک هفته مرور کردم و بعد متوجه شدم در چه مباحثی ضعف دارم. برای آن‌ها برنامه‌ریزی کردم که تست‌های نشان‌دارم را بیش‌تر کار کنم. من از عید به بعد از کارنامه‌ی بازیابی سایت کانون استفاده می‌کردم و سؤالاتی را که هنوز اشکال داشتم نوشته بودم. آن‌ها را هم مرور کردم. از کتاب‌های سه‌سطحی هم استفاده کردم. با همین روش در ریاضی و فیزیک به حد مطلوبی رسیدم. در شیمی بیش‌تر مشکل داشتم. آن را به دو بخش تقسیم کردم: سؤالات حفظی و سؤالات محاسباتی. هر روز یک آزمون برای سؤالات محاسباتی کار می‌کردم. برای مباحث حفظی هم از کتاب درسی استفاده می‌کردم و تست‌های نشان‌دارم را مرور می‌کردم. برای عمومی‌ها مثل ادبیات و عربی نیاز داشتم در بعضی مباحث مرور داشته باشم. یک شب در میان به مدت نیم‌ساعت تاریخ ادبیات  می‌خواندم و شب‌های دیگر درس‌نامه‌های عربی و ریدینگ و کلوزتست‌ زبان را کار می‌کردم. برای قواعد عربی جزوه‌ای داشتم که تا روز کنکور یک بار دیگر آن را مرور کردم. من برای زیست چند منبع کار کرده بودم و نکات را در حاشیه‌ی کتاب درسی نوشته بودم؛ بنابراین تصمیم گرفتم نکات خودم را بخوانم و اگر باز هم در مبحثی مشکل داشتم از تست‌های جدید استفاده می‌کردم.

فربد سمنانی، رتبه‌ی 10 تجربی منطقه‌ی 2 از سمنان


امیرحسین قاسمی‌نژاد: در دوران امتحانات از فرصت آن برای دوره‌ کردن همه‌ی درس‌های پیش‌دانشگاهی استفاده کردم و چند فصلی که از پایه ضعف داشتم خواندم. چون تسلط خوبی بر درس‌های سال چهارم داشتم نگران امتحانات نبودم. دوران جمع‌بندی را درست بعد از آخرین آزمون مبحثی کانون شروع کردم و دوره‌ی انتقالی نداشتم و این دوران را بین دو آزمون قبلی تقسیم کرده بودم و نیازی به آن نداشتم. اوایل چون با امتحانات تداخل داشت سه روز یک‌بار آزمون می‌دادم. بعد از امتحانات روشم را دو روز یک‌بار انجام دادم. در دوره‌ی جمع‌بندی برای زیست، شیمی و دین و زندگی برنامه‌ی ثابتی داشتم. هر روز دین و زندگی را می‌خواندم. شیمی را هم یک روز در میان می‌خواندم. بقیه‌ی درس‌ها را هم طبق آزمون‌هایی که می‌دادم کار می‌کردم و اشکالاتم را برطرف می‌کردم. برای درس‌هایی که مشکل داشتم با آزمون دادن مرور می‌کردم. درس زیست را هر روز می‌خواندم اما یک روز در میان یک آزمون جامع هم از آن کار می‌کردم. در دوران جمع‌بندی به سراغ سؤالات دشوار رفتم و نمراتم خیلی خوب شد. چون حدس می‌زدم دین و زندگی و فیزیک در کنکور سخت طرح شود هر روز سؤالات کنکور را برای این درس‌ها کار کردم. همین اتفاق هم افتاد و غافلگیر نشدم. در مرور کردن دقت زیادی داشتم. در درس‌‌های عمومی لغات و تاریخ ادبیات جزء برنامه‌ی هر روزم بود. آرایه‌ها را در دو هفته‌ی اول دوره‌ کردم و برای ادبیات تقریباً هر هفته یک‌بار آزمون می‌دادم. اوایل دوره‌ی جمع‌بندی، قواعد عربی را مرور کردم و چون تسلط خوبی داشتم زیاد وقتم را نگرفت. برای ریاضی و فیزیک در مباحثی که اشکال داشتم از تست‌های تیپ استفاده می‌کردم.

امیرحسین قاسمی‌نژاد، رتبه‌ی 1 تجربی کشور از سیرجان


امیرحسین قویدل: از اواسط اردیبهشت به بعد یک‌سری آزمون جامع مشخص کرده بودم که به روش سه روز یک‌بار جواب می‌دادم. امتحانات نهایی برایم اهمیت داشت اما از فرصت‌های بین امتحانات برای تست زدن استفاده کردم. از آزمون‌های جامع آزمایشی امسال و سال‌های گذشته کانون هم استفاده کردم. طبق این آزمون‌ها اشکالاتم مشخص می‌شد و روی مباحث آن‌ها کار می‌کردم. با کار کردن آزمون‌هایم آزمایشی توانستم سطح شیمی را بالا ببرم و خودم را برای سؤالات سخت آماده کنم. من دفترچه‌ای داشتم که بعد از هر آزمون جامع نکاتی را که فراموش کرده بودم یا به ذهنم نرسیده بودم در آن یادداشت می‌کردم. با نوشتن آن‌ها یک بار همه‌ی نکات را مرور می‌کردم و منبع خوبی را مرور در هفته‌ی آخر بود. برخی از درس‌ها که حفظی هستند و ممکن است فراموش شوند. برای هفته‌ی آخر گذاشته بودم و در دوران جمع‌بندی فقط با آزمون‌ها دوره می‌کردم. من درس دین و زندگی و زیست‌شناسی را به طور ویژه در برنامه‌ام داشتم. زیست‌شناسی را با استفاده از حاشیه‌نویسی‌ها و خلاصه‌نویسی‌هایم مرور می‌کردم. من کتاب‌های زیست را سیمی کرده بودم و یکی در میان بین آن‌ها صفحات خالی گذاشته بودم تا در طول سال تحصیلی نکات آن مباحث را بنویسم و منبع خوبی برای مرور بود. روشم دور روز یک‌بار بود اما گاهی هر روز هم آزمون جامع کار می‌کردم. در دوران عید برای شیمی پیش خلاصه‌نویسی کرده بودم تا در دوران جمع‌بندی از آن استفاده کنم. وقتی آزمون جامع کار می‌کردم زمان‌بندی‌ام را کم‌تر از زمان استاندارد تعیین می‌کردم؛ چون در خانه تمرکز بیش‌تری در آزمون دادن داشتم و زودتر پاسخ می‌دادم.

امیرحسین قویدل، رتبه‌ی 2 تجربی کشور از تبریز


حسین بصیر: دوره‌ی‌ انتقالی من سه روز بود و صرف درس‌های ادبیات و دین و زندگی کردم. سپس جمع‌بندی را شروع کردم. در عمومی‌ها مشکل داشتم؛ بنابراین هر شب برای ادبیات و عربی وقت می‌گذاشتم. ابتدا در سه روز دو آزمون کار می‌کردم و اگر اشکال داشتم همان مبحث را می‌خواندم و دوباره تست می‌زدم. آن زمان متوجه شدم اشتباهاتم این بوده که از اول سال کتاب درسی را کامل نخوانده‌‌ام. بعد از هر آزمون جامع برنامه‌ریزی کرده بودم که مقداری از کتاب درسی را دقیق بخوانم. به یاد دارم که در مدت‌ 5 روز حدود 300 نکته از شیمی درآوردم که خیلی از آن‌ها در سؤالات کنکور آمد. اوایل برای شیمی 40 دقیقه وقت لازم داشتم اما در کنکور در 25 دقیقه آن را پاسخ دادم. چون اوایل عجله داشتم که همه‌ی کنکورهای سال‌های قبل را از خودم آزمون بگیرم، روزهای آخر مجموعه‌ای برای پاسخ دادن نداشتم و متوجه شدم اشتباه کرده‌ام و اگر با همان روش سه روز یک‌بار پیش می‌رفتم بهتر بود. برای عمومی‌ها هر جا اشکال داشتم تست کار کردم.

حسین بصیر، رتبه‌ی 3 ریاضی منطقه‌ی 3 از بستان‌آباد


عرفان عزیز‌خانی: یکی از مشکلاتی که در دوران جمع‌بندی داشتم این بود که در عمومی‌ها عقب بودم. درواقع عمومی‌های دوم و سوم دبیرستان را تازه از عید شروع کرده بودم. در درس‌های فیزیک، ریاضی، عربی و زبان خیالم راحت بود؛ اما برای ادبیات و دین و زندگی خیلی وقت گذاشتم. از کتاب درسی خیلی استفاده کردم. آرایه‌ها را تک‌به‌تک خواندم و تست زدم. خودم را محدود به ساعت خاصی برای خواندن نمی‌کردم. به طور مثال آن‌ قدر آرایه‌ کار می‌کردم که مطمئن شوم مسلط شده‌ام. این کار را برای حفظیات شیمی هم انجام دادم. اوایل خیلی وقت می‌گرفت اما به‌مرور کل مباحث را حفظ شده بودم و با نگاه متوجه موضوع می‌شدم. در کنکور هم در شیمی فقط یک اشتباه داشتم. در ریاضی و فیزیک کم‌کاری داشتم و اگر آزمون‌های کانون نبود بعد از عید آن‌ها را اصلاً نمی‌خواندم. به طور مثال مبحث کاربرد مشتق مبحث خیلی سختی است. من برای این مبحث خیلی تست کار کردم. به طور مثال 200 تست کار می‌کردم و نگاهی هم به زمان داشتم. این کار برایم خیلی مفید بود و به مرور اشتباهاتم خیلی کم شد. در عمومی‌ها وقتی در خانه تست می‌زدم سؤالات شک‌دار را درست پاسخ می‌دادم اما در آزمون‌ها پاسخ‌هایم اشتباه می‌شد. برای این موضوع سؤالات را با جزئیات آن در کتاب درسی مشخص می‌کردم و بعد بررسی می‌کردم که طراحان چگونه سؤال طرح کرده‌اند و درنهایت خودم سؤال طرح می‌کردم و حتی چند سؤال هم به همین صورت در کنکور آمد و جواب دادم. تاریخ ادبیات را در یک هفته‌ی آخر جمع‌بندی کردم. برای شیمی هر روز 40 مسئله را با رعایت زمان حل می‌کردم. این کار سرعتم را بالا برد و این درس را به نقطه‌ی قوتم تبدیل کرد. در دوران جمع‌بندی تعداد کمی کنکور کار کردم اما به جای آن وقت زیادی را برای تحلیل آزمون همراه با جزئیات آن کردم.

عرفان عزیزخانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 2 از ابهر


مبینا آق‌ارکاکلی: شیمی نقطه‌ی ضعف من بود اما دوره‌ی انتقالی نداشتم و نقایص را در دوران جمع‌بندی تقسیم کردم. روشم سه روز یک‌بار بود و علاوه بر آن هر روز یک آزمون جامع کار می‌کردم. برای شیمی آزمون‌های متعدد کار می‌کردم و چون متن کتاب شیمی 2 را دقیق نخوانده بودم روزی چند صفحه از آن را دقیق خواندم و حتی از متن آن سؤال طرح کردم. برای دین و زندگی هم تردید داشتم که چه کار‌ کنم. اواخر روشم را پیدا کردم اما یک روز قبل از کنکور خیلی به خودم فشار آوردم. در عربی هم برای درک مطلب منظم تست نزده بودم. دو هفته‌ وقت گذاشتم و همه‌ی سؤالات کنکور از سال 90 به بعد که مربوط به درک مطلب بود کار کردم. برای قواعد و ترجمه‌ی عربی هم از خودم آزمون می‌گرفتم. تا خرداد برای متن کتاب‌های عربی تجزیه و تحلیل را انجام داده بودم و برای قواعد از همین نکته‌ها استفاده می‌کردم. از عید به بعد برای لغات زبان یادداشت‌برداری کردم و جملات خاص مربوط به هر لغت را نوشته بودم. چند روز قبل از آزمون آن‌ها را می‌خواندم و تست‌هایی را که قبلاً کار کرده بودم پاسخ می‌دادم. در تاریخ ادبیات و لغت هم مشکل داشتم. برای تاریخ ادبیات از قسمت اعلام کتاب درسی استفاده کردم و روزی 20 لغت هم خواندم و لغات روز قبل را هم دوباره مرور می‌کردم. اگر لغتی برایم سخت بود آن را مشخص می‌کردم که دوباره بخوانم. برای زیست هر روز یک آزمون جامع کار می‌کردم و اگر نکته‌ای در پاسخ‌نامه می‌دیدم آن را مشخص می‌کردم. دو هفته‌ی آخر این نکات را مرور کردم. من هم کتاب زیست را سیمی کرده بودم و برگه‌های سفیدی لابه‌لای کتاب گذاشته بودم که نکات را در آن‌ها بنویسم. دو فصل از فیزیک برایم دغدغه بود. دو هفته برای این سؤالات وقت گذاشتم و هر وقت خسته می‌شدم کتاب را سریع مرور می‌کردم. بعد از آزمون در هر مبحثی مشکل داشتم همان را می‌خواندم. برای ریاضی فقط از تست زدن استفاده کردم.

مبینا آق‌ارکاکلی، رتبه‌ی 8 تجربی منطقه‌ی 3 از گنبدکاووس


فاطمه آزرمان: نمایندگی کانون در تنکابن برنامه‌ای به ما داده بود که مشخص می‌کرد کتاب زرد عمومی را از اسفند شروع کنیم. من هم آن را از قبل از عید شروع کردم و یک روز در میان یک مجموعه کار می‌کردم. از همان زمان با رعایت تکنیک‌های مدیریت زمان آزمون دادم و برای تسلط بر این مهارت‌ها از همان زمان برنامه‌ریزی کردم و برای عمومی‌ها دغدغه‌ای نداشتم. بعضی از لغات که مهم‌تر بودند مشخص کرده بودم و مرور می‌کردم. برای دین و زندگی با استفاده از آزمون‌های کانون و کتاب زرد عمومی، آیات و نکات پرتکرار را یادداشت کرده بودم. درواقع کتاب خودآموزی داشتم که از اولین آزمون تا آخرین آزمون تمام تست‌هایی که اشتباه جواب داده بودم همراه با سؤال و گزینه‌ها نوشته بودم. زبان انگلیسی برای دانش‌آموزان انسانی چالش‌برانگیز است. اگر آن را تقویت می‌کردم خیلی جلو می‌افتادم. از اولین تا آخرین آزمون هر لغتی را بلد نبودم با معنی آن می‌نوشتم و مرور می‌کردم. لغات جدید ریدینگ‌ها را هم نوشته بودم. در عمومی‌ها همیشه 10 الی 15 دقیقه وقت اضافه می‌آوردم و به سؤالات برمی‌گشتم. برای درس‌های اختصاصی دوره‌ی انتقالی در نظر گرفتم. بعضی از درس‌ها مثل تاریخ ادبیات را کامل نخوانده بودم. در دوره‌ی انتقالی آن را کامل خواندم و نکاتش را مشخص کردم. روشم برای دوران جمع‌بندی،‌ سه روز یک‌بار بود. به کتابخانه می‌رفتم و شرایط کنکور را شبیه‌سازی می‌کردم. بعد از آزمون، پاسخ‌نامه‌ را بررسی می‌کردم. به نظرم پاسخ‌نامه‌ی کتاب زرد اختصاصی آن قدر کامل است که نیازی به مراجعه به کتاب درسی نداشتم. پاسخ‌نامه را کامل می‌خواندم و نکات تست‌ها را مشخص می‌کردم. من ریاضی را در آزمون‌های کانون حدود 60 درصد پاسخ می‌دادم. از کتاب آبی ریاضی بودجه‌بندی مباحث را بررسی کردم و مباحثی را که تست‌های بیش‌تری داشتند انتخاب کرده و کار کردم. فرمول‌های ریاضی را در دفترچه‌ای یادداشت کردم و تا کنکور آن‌ها را مرور کردم. این کار باعث شد نمره‌ام در کنکور 85 شود. درس اقتصاد دو بخش است. من در سؤالات متنی مشکلی نداشتم. چند سؤال محاسباتی دارد که اغلب آن‌ها را جواب نمی‌دهند. من روی اقتصاد هدف‌‌گذاری ویژه‌ای کردم و می‌خواستم نمره‌ی کامل را از آن بگیرم. برای این مسائل فرمول‌های کوتاه و تستی را یاد گرفتم و توانستم به مسائل اقتصاد پاسه بدهم. تاریخ و جغرافیا درس‌های پرحجمی هستند. برنامه‌ام برای این درس‌ها این بود که تاریخ و جغرافیای سال چهارم را برای امتحانات خوب بخوانم. در دورن جمع‌بندی هدف‌گذاری‌ام 6 از 10 بود که البته در کنکور بیش‌تر هم شد. در مورد این درس سعی کردم بر تست‌های تکراری مسلط شوم. اوایل جامعه‌شناسی 1 را کنار گذاشته بودم اما متوجه شدم نمی‌توانم بدون آن جامعه‌شناسی پیش را خوب درک کنم. بنابراین از پایه خوب و دقیق خواندم و بر مفاهیم مسلط شدم. به همین ترتیب علوم اجتماعی را هم دقیق خواندم و در کنکور نمره‌ی کامل گرفتم. سؤالات فلسفه خیلی جزئی طرح می‌شود و باید کلمه به کلمه‌ی آن را حفظ کرد. نکات کلیدی پرتکرار را به خاطر می‌سپردم و تست می‌زدم. هدف‌گذاری‌ام 5 از 10 بود که به آن رسیدم. فرمول‌های درس منطق را هم خلاصه‌نویسی کرده بودم و مرور می‌کردم. درس روان‌شناسی فقط یک کتاب دارد که هر کس آن را دقیق بخواند می‌تواند نمره‌ی کامل بگیرد. پشتیبانم همیشه توصیه می‌کرد آن را خیلی خوب بخوانم. من هم خوب خوانده بودم و در دوران جمع‌بندی تست کار کردم و جدول‌ها و نمودارهای آن را مرور کردم. در رشته‌ی انسانی دو درس در رتبه‌ خیلی تأثیرگذار هستند. یکی عربی اختصاصی است و یکی ادبیات اختصاصی. عربی اختصاصی همیشه نقطه‌ی قوت پایدارم بود. برای این درس فقط با تست بازیابی می‌کردم.

فاطمه آزرمان، رتبه‌ی 4 انسانی منطقه‌ی 3 از تنکابن

رتبه های برتر کنکور 1396


Menu