گفتوگو با پدر و مادر محمدامین جوادی، رتبهی 9 تجربی منطقهی 2 از لاهیجان
در همهی مسائل با هم همراه هستیم
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
پدر: من محمود جوادی، کارمند سازمان تأمین اجتماعی و کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی هستم.
مادر: من معصومه صادقپور، کارمند سازمان تأمین اجتماعی و کارشناس ارشد حقوق بینالملل هستم.
چه کسی مسائل درسی محمدامین را پیگیری میکرد؟
پدر: کار آموزش محمدامین بین من و همسرم تقسیم شده بود. پیگیری درسی بیرون از خانه و شرکت در جلسات مدرسه بیشتر بر عهدهی من بود. از اول دبیرستان که به مدرسهی یاسین رفت تا سال چهارم، رئیس انجمن اولیا و مربیان مدرسهاش بودم. از طریق گفتوگو با دبیران وضعیت درسی او را پیگیری میکردم و اگر نکاتی برای بهبود وضعیت تحصیلیاش لازم بود به دبیران انتقال میدادم. خدا را شکر میکنم که تلاشهایمان به ثمر نشست. پیگیری درسی داخل خانه و حتی انتخاب مدرسه به عهدهی همسرم بود و خیلی برای محمدامین زحمت کشید.
چهطور توانستید برای محمدامین منبع انرژی و انگیزه باشید؟
پدر: من و همسرم هر دو تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کردهایم. محمدامین بیشتر اوقات ما را در حال مطالعه دیده است. خودش هم اوقات فراغت و تفریحش را با کتاب میگذراند. قبل از اینکه به مدرسه برود، هم من و هم مادرش برایش کتاب میخواندیم. به نظرم این موارد در علاقهی او به تحصیل و تلاش مؤثر بوده است.
به عنوان یک پدر چه کاری را برای فرزندتان انجام دادید که دوست دارید به دیگران هم پیشنهاد بدهید؟
پدر: به نظرم پدرها باید امکاناتی که در زمان خودشان وجود نداشت برای فرزندانشان فراهم کنند. زمانی که ما درس میخواندیم کتابهای کمکآموزشی و آزمونهای برنامهای وجود نداشت. من سعی کردم امکاناتی که وجود دارد برای پسرم فراهم کنم. در مورد حضور او در آزمونها بسیار حساس بودم. وقتی در سفر مشهد بودیم، شب را در شاهرود توقف کردیم تا محمدامین بتواند صبح جمعه در حوزهی آزمون شاهرود، به صورت مهمان شرکت کند.
رابطهی شما با محمدامین دوستانه بود یا بیشتر برایش یک مدیر بودید؟
پدر: ما با هم رابطهی دوستانهای داریم. با هم گفتوگو میکنیم، قدم میزنیم، ورزش میکنیم. در همهی مسائل با هم همراه هستیم.
مادر: به نظرم اولیا باید محیط آرامی را برای تحصیل فرزندان خود مهیا کنند. نباید بچهها را با هم مقایسه کنیم. نقش تشویق نیز بسیار مؤثر است. ما بعد از هر آزمون سؤالات را با هم بررسی میکردیم. همسرم که به مباحث درسی بهخصوص ریاضی اشراف دارد آزمون را از نظر فنی با محمدامین بررسی میکرد.
محمدامین از چه پایهای در آزمونها شرکت کرد؟
مادر: او از دوم راهنمایی به کانون آمد و شرکت در همهی آزمونها برایش مهم بود. خودمان هم به نظم او خیلی اهمیت میدادیم و شرایط را طوری فراهم میکردیم که محمدامین به طور پیوسته در آزمونها حاضر باشد. حتی دو بار که در سفر بودیم، به عنوان مهمان در آزمون شرکت کرد.
اگر زمانی انرژی محمدامین کم میشد، چگونه به او کمک میکردید؟
پدر: همیشه به او تأکید داشتیم که نباید رتبههای آزمونهای برنامهای کانون روی او تأثیر منفی بگذارند و فقط باید محرکی باشند که ساعت مطالعه و تلاش خود را بالا ببرد تا بتواند به هدفش نزدیک شود. به او میگفتیم تلاش کند و به خدا و لطف او امیدوار باشد. او هم همیشه میگفت تلاش خود را میکند و نتیجه را به خواست خدا واگذار میکند. او آرامش روحی و روانیاش را از خدا میگرفت و از این نظر الگوی ما بود.
محمدامین به جز درس خواندن چه برنامهای داشت؟
مادر: شهر ما شهر بسیار زیبایی است. خانهی ما در کنار ساحل واقع شده است. محمدامین برنامهی پیادهروی داشت. هر روز برنامهریزی میکرد و حدود 20 تا 45 دقیقه با من یا پدرش پیادهروی میکرد و گاهی هم دوچرخهسواری میکرد.
چه ویژگیهای شاخصی داشت که موجب موفقیت امروز او شده است؟
مادر: او اعتمادبهنفس بسیار خوبی دارد. در کودکی وقتی در کلاس از بچهها سؤال میکردند که الگویشان چه کسی است، او خودش را الگوی خودش معرفی میکرد.
در این سالها با مشکل خاصی مواجه نشد؟
مادر: ما در کلاچای زندگی میکنیم و تا لاهیجان که مدرسهی محمدامین بود، حدود چهل دقیقه راه بود. او همیشه برای رفتوآمد نگرانی داشت. ما برای او سرویس گرفتیم و خودم هم به دنبال او میرفتم تا او را بهموقع به منزل برسانم تا بتواند زودتر مطالعه را شروع کند. گاهی حتی در اداره مجبور میشدم از مرخصی ساعتی استفاده کنم. او همیشه اولین نفری بود که وارد مدرسه میشد.
آیا محمدامین در طول این سالها از گوشی هوشمند و شبکههای مجازی استفاده میکرد؟
مادر: دوم دبستان که بود برای او یک گوشی ساده خریدیم. کمکم نسبت به موبایل بیتوجه شد تا جایی که آن را را در عروسی یکی از اقوام گم کرد و ما هم دیگر پیگیر نشدیم. دوم راهنمایی دوباره برای او یک گوشی خریدیم. اول دبیرستان با اراده و خواست خودش گوشی را به ما تحویل داد. فقط با لپتاپ پدرش از سایت کانون استفاده میکرد و اخبار کنکور را دنبال میکرد. حالا هم که بعد از کنکور برای او گوشی خریدهایم شبکههای مجازی برایش جذابیتی ندارد.
در آخر چه نکتهای برای گفتن دارید؟
مادر: من و همسرم بعد از ازدواج تحصیلاتمان را ادامه دادیم. تا بچهها بزرگ شوند زحمات زیادی برای پدر و مادرمان داشتیم. دوست دارم از صمیم قلب از پدر و مادرمان تشکر کنم.