ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند
هیچ علامتی نداشت که بتوانم تشخیص دهم اسنادی است یا غیر اسنادی. فعل «شد» را میگویم. طراح سؤال ابیاتی داده بود و خواسته بود «شد» را در معنای اسنادی پیدا کنیم.
راستش من کمی جا خوردم1. تا به حال به چنین موضوعی برخورد نکرده بودم. هر چه به مغزم فشار آوردم نتیجهای نداشت. با اوقاتتلخی از جلسه خارج شدم و به کلاس رفتم. با خودم فکر کردم به جای ناراحتی، سعی کنم این مطلب را یاد بگیرم تا اگر باز با آن برخورد کردم، پرسش را بیجواب نگذارم. این شد که از دبیرمان خواهش کردم سؤال را برایم تحلیل کند. ایشان گفت: «افعال به دو دسته تقسیم میشوند: اسنادی و غیر اسنادی. در افعال اسنادی عملی انجام نمیشود؛ فقط حالتی به نهاد نسبت داده میشود. مثلاً در جملهی هوا در فصل بهار لطیف میشود با استفاده از فعل میشود لطیف بودن را به هوا نسبت میدهیم. است، بود، شد، گشت، گردید، افعال اسنادی هستند. در افعال غیر اسنادی، عملی انجام میشود. مثلاً در جملهی امروز به کتابخانه میرویم فعل میرویم، غیر اسنادی است. گاهی افعال اسنادی، کاربرد غیر اسنادی دارند. مثلاً در بیت زیر، شد در معنای رفت آمده است:
چنین گفت با کودک، آموزگار که کاری نکردیم و شد روزگار
یا در بیت زیر، شو در معنای برو آمده است:
ای مشت زمین، بر آسمان شو بر وی بنواز ضربتی چند
اما در بیت زیر شد، یک فعل اسنادی است:
گریهی شام و سحر، شکر که ضایع نگشت قطرهی باران ما، گوهر یکدانه شد»
از اینکه به این آسانی مطلب را یاد گرفته بودم، قند در دلم آب شد2 و خیلی هم از طراح خوشم آمد که با طرح چنین سؤالی باعث خیر شد.
پاورقی:
1. تعجب کردم.
2. خوشحال شدم.