نتیجهی اعتماد خود را دیدیم
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
پدر: من سیدکمال شجاعی، پزشک متخصص بیهوشی هستم.
مادر: من طیبه زمانیان یزدی، کارشناس مامایی و خانهدار هستم.
شایان در کودکی چه ویژگیهای خاصی داشت؟
مادر: شایان از بدو تولد، هیچ مشکلی از نظر تغذیه و همچنین رشد و تربیت او نداشتیم. بسیار فعال و کوشا بود. حتی در دوران پیشدبستانی همیشه سختترین و طولانیترین بخش شعرها را حفظ میکرد و خودش تلاش ویژهای داشت. از دوران دبستان همیشه در کلاس شاگرد اول بود و حالا که معلمان دبستانش با ما تماس میگیرند، میگویند که از قبل میشد موفقیت او را پیشبینی کرد. او همیشه آیندهنگر بود و خودش تصمیم میگرفت و برنامهریزی میکرد. همیشه از ما میخواست به او اعتماد کنیم و ما هم نتیجهی اعتماد خود را دیدیم.
شما چند فرزند دارید؟
مادر: به جز شایان، یک پسر بزرگتر هم داریم که دانشجوی سال آخر رشتهی دندانپزشکی دانشگاه گرگان است.
نقش خود را در موفقیت شایان چگونه میبینید؟
پدر: شایان همیشه در علاقهمندی به مطالعه، رهبر و پیشتاز در خانواده بود. ممکن است برخی از بچهها از نظر بهرهی هوشی بالاتر باشند، اما این کافی نیست. ما سعی کردیم محیط خانواده را از هر لحاظ در آرامش نگه داریم و عوامل محیطی، تحصیلی و آموزشی را تا حد امکان برای او فراهم کنیم تا او به جز درس خواندن دغدغهی دیگری نداشته باشد.
ضمناً نباید نقش دبیران و اساتید آموزشی را نادیده گرفت. آقای کاشانی از دوران دبستان نقش پررنگی در قبولی و موفقیت شایان در آزمون تیزهوشان داشتند و آقای سربلند، مدیر دبیرستانِ شایان، همیشه برای موفقیت او دغدغه داشتند. ما سعی میکردیم با مدرسه در تعامل باشیم تا این پروسهی طولانی و مهم طبق برنامهی مدرسه پیموده شود و شایان دچار سردرگمی نشود.
از چه زمانی به طور جدی برای موفقیت در کنکور تلاش کرد؟
پدر: او همیشه تلاشگر بود. طبق گفتهی مدیر مدرسهاش شایان تنها کسی بود که توانست در امتحانات نهایی سوم دبیرستان معدل 20 را کسب کند. به نظر من کسب این موفقیت به او این باور را داد که میتواند کارهای مهمتری هم انجام دهد و موفقیتهای بزرگتری را کسب کند. از آنجا بود که خیلی جدیتر از گذشته به کنکور فکر کرد.
آیا در کودکی برای او کتاب میخواندید؟
مادر: برای پسر بزرگترم خیلی بیشتر از شایان وقت میگذاشتم و کتاب میخواندم؛ اما شایان خودکفا بود و سعی میکرد خودش مطالعه کند.
به نظر شما چه چیزی عامل موفقیت او بود؟ نبوغ یا تلاش؟
پدر: همان طور که قبلاً هم گفتم نبوغ شرط لازم است، اما کافی نیست. تلاش تا نود درصد اثرگذار است؛ اما برای رسیدن به ردههای بالا، نبوغ و هوش هم لازم است و شایان هر دو ویژگی را با هم دارد.
چه رفتاری در منزل داشت که نشان از هوش بالای او دارد؟
پدر: شایان در مسائل غیر درسی همیشه نظرات بسیار خوب و فراتر از سن خودش ارائه میکند. یک بار که همسرم به مشاورش مراجعه کرد که بیشتر با شایان کار کند، گفته بود شایان خودش به ما مشاوره میدهد و از این نظر هیچ مشکلی ندارد. ما همیشه به او فرصت بروز عقایدش را دادهایم.
به نظر شما چه رفتاری از جانب شما تأثیر بیشتری در کسب این موفقیت داشته است؟
پدر: هم من و هم همسرم یا کاری را انجام نمیدهیم یا سعی میکنیم آن را به بهترین نحو به انجام برسانیم. حتی در منزل در امور غیر درسی مثل ورزش هم همین نظر را داریم. این ویژگی ما برای شایان الگو بوده است.
افرادی که مشابه شایان هستند ممکن است نسبت به بقیه نگرانی بیشتری داشته باشند. این مسئله را در شایان چگونه مدیریت کردید؟
مادر: شایان برای کسب آرامش، روشهای خاص خودش را داشت. با دوستان خود صحبت میکرد و حتی روش آرام کردن خودش را میپرسید. همیشه روشهای تمرکز و آرامسازی را تمرین میکرد. او به ما هم آرامش میداد و قبل از کنکور و قبل از اعلام نتایج، از ما خواست که به او اطمینان کنیم و آرام باشیم.
پدر: به نظرم یکی از ویژگیهای بسیار خوب شایان این است که حتی اگر خودش استرس داشته باشد، آن را به ما و دیگران منتقل نمیکند. در سال کنکور سعی میکرد با حرفها و رفتارش آرامش را به ما منتقل کند.
این آرامش را از کجا کسب میکند؟
مادر: شایان ایمان بسیار قویای دارد. نماز اول وقت او ترک نمیشود.
پدر: شایان به هنر هم علاقهی زیادی دارد. درواقع او یک انسان چندبعدی است. حتی با برنامهریزی توانست به هنر، ورزش، تماشای فیلم و امور مذهبی بپردازد. این عامل باعث آرامش او میشد.
آیا اتفاق افتاد که شایان ناامید شود؟
پدر: او همیشه امیدوار بود. ما اعتقاد داشتیم اگر کسی بین حدود 650 هزار نفر داوطلب رشتهی تجربی، جزء 1000 نفر اول باشد عالی است؛ اما او همیشه به کسب رتبهی 1 امیدوار بود.
تا چه حد پیگیر نتایج آزمونهای شایان بودید؟
پدر: از زمانی که به کانون آمد، بدون اینکه او متوجه شود پیگیر کارهایش بودیم. تا جایی که رقیبهایش را بهخوبی میشناختیم. من حتی به همکارانم گفته بودم که بین این چند نفر، یکی رتبهی اول کنکور را کسب میکند. سعی میکردیم این پیگیریها به گونهای باشد که به آرامش شایان لطمهای وارد نکند.
چهقدر با او گفتوگو میکردید؟
مادر: شایان بسیار اهل گفتوگوست. هر وقت از مدرسه برمیگشت برنامهی روزانه و اتفاقات را برای ما تعریف میکرد. درنهایت برنامهریزی و کارهایش را خودش انجام میداد. حتی با مشاورش در میان گذاشته بود که خودش برنامهریزی کند و مشاور نقش ناظر را داشته باشد. هر زمان نیاز به انگیزهی بیشتری داشت با برادرش، که در گرگان است، صحبت میکرد. برادرش به او انرژی میداد.
شایان به جز درس در چه زمینهای موفق است؟
پدر: در زبان، ورزش و هنر هم انسان موفقی است.
مادر: از کودکی برای هر دو فرزندمان برای کلاس زبان و شنا حساس بودیم و تحت هر شرایطی در این کلاسها شرکت میکردند. هر دو در این زمینه پیشرفت خوبی داشتهاند.
از امکانات کانون کدام یک را استفاده کردید؟
پدر: از سایت کانون استفاده میکردیم و کارنامههایش را بررسی میکردیم.
مادر: گفتوگو با اولیا و رتبههای برتر در سایت و مجلهی آزمون را مطالعه میکردیم. شایان همیشه پیگیر بود که من هم این گفتوگو را بخوانم.
اگر به نظرتان نکتهای هست که میتواند به دیگران هم کمک کند بفرمایید.
مادر: موفقیت و رسیدن به هدف، یک کار گروهی است. اگر فردی در یک خانواده هدفش را رسیدن به موفقیت قرار میدهد باید سایر اعضای خانواده هم به او در این راه کمک کنند.
پدر: بسیار مهم است که اولیا ارزش تلاش فرزندشان را بدانند و قدرشناس او باشند.