هفتهی آخر را چگونه پشت سر گذاشتید؟
من از آزمون آخرم راضی بودم. بعد از آن در هفتهی تورق سریع فقط یک چالش داشتم و آن کند پیش رفتن من بود. یعنی من در روز اول برای تورق سریع 3 درس برنامهریزی کرده بودم اما فقط توانستم یک درس را بخوانم. روز دوم خواهرم کنارم نشست و اگر بیش از یک دقیقه روی صفحهای وقت میگذاشتم آن را ورق میزد. کار او باعث شد روش کار را یاد بگیرم. درسهای عمومی را کامل خواندم و در اختصاصیها خلاصهنویسیهایم در طول سال منبع خوبی برای هفتهی آخر بود.
روز قبل از کنکور را چگونه گذراندید؟
من تعدادی آیات دین و زندگی را خواندم. برگهای از نکات درسها را به صورت فشرده تهیه کرده بودم که آن را هم خواندم. بعدازظهر کارهایم تمام شده بود. روز خوبی بود و آرامش خوبی داشتم و راحت خوابیدم.
روز کنکور را چگونه آغاز کردید و در جلسهی کنکور چه گذشت؟
من بهراحتی بیدار شدم. صبحانهی مفصلی خوردم و با پدر و مادرم به محل حوزه رفتیم. در محل حوزه بعضی از دوستانم را دیدم و خیلی خوشحال شدم. فضای حوزه خیلی خوب بود. آزمون که شروع شد در عمومیها مشکلی نداشتم و برایم راحت بود. در زمان اضافه برگشتم و چند سؤال دیگر را هم جواب دادم. در اختصاصیها میدانستم که در ریاضی ممکن است سؤالات زیادی را کنار بگذارم. فیزیک سادهتر بود. شیمی را که شروع کردم متوجه شدم سخت است و انتظارش را ندارم؛ اما روحیهام را از دست ندادم. تصمیم گرفتم بیشتر زمان نقصانی را صرف حل سؤالات شیمی کنم. درکل روز آرامی داشتم و از کنکور راضی بودم.