گفتگوی کاظم قلم چی با رتبه 4 سهمیه 5% کنکور ریاضی 1401 + فیلم

در این مقاله به داستان موفقیت رتبه 4 سهمیه 5% رشته ریاضی کنکور 1401 پرداخته شده است. صادق سرگران یک سال دانش آموز کانون بوده و با جدیت موفق به کسب چنین رتبه ای شده است...

گفتگوی کاظم قلم چی با رتبه 4 سهمیه 5% کنکور ریاضی 1401 + فیلم

من صادق سرگران هستم رتبه 4 سهمیه 5% و رتبه 129 منطقه 1 از شهر مشهد و یکسال سال دوازدهم را در آزمون های کانون شرکت کردم. تعداد آزمون هایم هم فکر کنم 26 آزمون بود.

26 تا یعنی غیبت نکردید؟

نه 

 

چرا غیبت نکردید؟

چون در هر کاری یک مقدار که طولانی می شود خسته کننده می شود اگر آزمون ندهی و چهار هفته فقط بخواهی بخوانی کم کم از هفته دوم سوم دیگر نمی کشی.

 

خیلی تعبیر جالبی است.

ولی وقتی آزمون می دهی خودش انگیزه می دهد، جدا از این که می بینی بقیه دارند برای آن آزمون می خوانند تو خودت یک هدف داری با خودت می گویی من این فصل این مباحث این درس ها را باید تا هفته بعد بخوانم و اگر نخوانم یک شکست محسوب می شود و باعث می شد من آن هدف بلندمدت را که گذاشتم گام به گام بروم جلو و خب چرا من یک آزمون آن اوایل تابستان شرکت نکردم حالا آن طور که گفتید مطالب پوششی است یک مباحثی از آزمون قبل در آزمون بعد بود و من واقعا با اینکه آن ها را خوانده بودم ولی چون آزمون نداده بودم نمی توانستم سوالاتش را حل کنم و باز این خودش باعث می شد من هیچ آزمونی را جا نیندازم که بخواهم برای آزمون های بعدی در این مباحث مشکل داشته باشم. 

 

شما چه تاثیری برای شایان بقائی نژاد داشتید، ایشان چه تاثیری روی شما داشتند؟

سال نهم به دهم مدرسه عوض شد خب حالا تعیین مرکز می کردیم خیلی بچه ها دوست های صمیمی ما رفتند یک مرکز دیگر.

 

کدام مدرسه بودید؟ 

سه سال اول هاشمی نژاد 4 بودم و سه سال دوم هاشمی نژاد 1 و شایان بقائی نژاد هم از مدرسه که آمده بود انگار با هیچ کسی آشنا نبود یک فرد جدید بود از همان یکی دو ماه سال دهم با این که خیلی حضوری نبود یعنی ما از مدرسه چیزی نفهمیدیم ولی در آن مدت کم واقعا یک رابطه خوبی با همدیگر توانستیم بسازیم.

 

از لحاظ درسی یا هدف گذاری برای آینده چه گفتگوهایی با همدیگر داشتید و از لحاظ روش های مطالعه یعنی یک چیزی که شاید کمک می کرد به هر کدام از شما.

حالا می گویم من خیلی تو گود درس خواندن نبودم چرا حالا سال ششم هفتم بود و همان اتفاقی که من در سال ششم از یک مدرسه دولتی آمدم تیزهوشان و گفتم سطح خیلی بالاست خیلی درس خواندم بعد کم کم هی رفت سال نهم و دهم داشت می آمد پایین تر واقعا داشتم همین طور نزول می کردم دهم که با شایان هم کلاسی بودیم اسم نفرات برتر کانون را می زدند و من همیشه برایم سوال بود که سه سال دیگر کنکور است چرا یک نفر از الان باید آزمون بدهد.

چه جالب.

 خب حالا سال یازدهم خودم وارد گود آزمون شدم خیلی سوالات زیادی در مورد بودجه بندی، نحوه آزمون، این که چطور خودت را به بودجه بندی آزمون برسانی داشتم و خب طبیعتا شایان بقائی نژاد تسلط بیشتری روی خیلی از درس ها داشت مثلا من آزمون می دادم می دیدم این سوال را بلد نبودم حل کنم و پاسخ نامه را می خواندم بازم نمی توانستم حل کنم باید یک نفر به من توضیح می داد می آمدم در پیام رسان های دیگر به شایان می گفتم من این سوال را در آزمون نتوانستم حل کنم، نقص های جزئی که در دروس داشتم و نقص های کلی ای که در برنامه ریزی ام داشتم از دوستانم که شایان هم عضوشان بود می پرسیدم. شایان از همان سال دهم عضو نفرات برتر مدرسه بود و سر کلاس هم وقتی نمرات می آمد دارای نمرات خوبی بود باعث می شد من خودم انگیزه بگیرم با خودم بگویم یک نفر اینجا هست یک سری نکات مثبتی دارد.

 

چطور شد شما خودتان هم آمدید وارد کانون شدید؟ 

من حقیقتا سال دهم و یازدهم اتفاقات خیلی زیادی افتاد می گویم من در کل داشتم از گود درس خارج می شدم اوایلش شروعش خیلی باب میل خودم نبود خانواده می گفتند تو باید در آزمون ها شرکت کنی، درس نمی خوانی ولی خب وقتی واردش شدم جو من را پیش برد.

 

جو خوب است یا نه؟

نمی توان گفت بستگی دارد از آن جو چطوری استفاده می کنی یک نفر سال دهم خیلی پراشتیاق بیاید آزمون بدهد آزمون اول را خراب کند دوم را و سوم را در کل سه سال را درس نخواند. ولی این جوی که باعث شد من آمدم داخلش به نظرم جو خوبی بود من از آن استفاده خوبی کردم ممکن است یک نفر دیگر استفاده بدی ببرد ممکن است اجبار والدین رویش جواب نداده باشد ولی روی من جواب داد خودم هم یک میلی داشتم. 

 

بازخوردهایی که به واسطه کارنامه های آزمون می گرفتید استفاده می کردید؟ یعنی متوجه می شدید این روش را آیا ثابت نگه دارم یا تغییر بدهم.

خب طبیعتا من آن اوایل خیلی از دروس عمومی ام ضعف داشتم یادم است اولین آزمونی که درسال تحصیلی پاییز دادم دینی را -3% زدم طبیعتا وقتی چنین درصدی می زدم می فهمیدم این طوری که دارم پیش می روم نحوه درس خواندن من اشتباه است. خب من تا اوایل بهار هم خیلی سعی می کردم ادبیاتم را بالا بکشم ولی خب درصدم از 30% بالاتر نمی رفت. من خیلی ضعف داشتم در نحوه درس خواندن و اگر شرایط جور دیگری بود شاید واقعا نتیجه بهتر می شد ولی وقتی نتایج کارنامه می آمد می دیدم مثلا این آزمون شیمی را 80% زدم آزمون بعد 20% زدم بعد می آمدم می گفتم این آزمون فقط محاسبات داشت این آزمون فقط مطالب حفظی بود.

چه جالب 

حالا من برای درس شیمی دارم می گویم مثلا یک آزمون هایی بود اواخر سال فقط می آمد موارد شیمی آلی کربن و هیدروکربن را می آورد.

 

با این موافق بودید؟ بعد از عید یک مقدار رفتیم سراغ مبحثی.

مبحثی بله خیلی خوب بود مثلا متوجه شدم سال یازدهم شیمی یازدهم تسلط دارم یک آزمون مثلا از هیدروکربن ها می بینم فقط سوال می دهد متوجه می شوم از این مبحث هیچی بلد نیستم در حالی که تا همان لحظه من فکر می کردم بلدم و این خیلی مشکل پیش می آمد برای آزمون ها طوری که یک بار شیمی را 80% می زدم آزمون بعدی با این که همان مطلب قبل و قبل تر بود ولی من خراب می کردم می رفتم طراحی سوالات را نگاه می کردم می دیدم این آزمون که من 80% زده ام حفظیاتش 70% بود آزمون بعدی که 20% زده ام حفظیاتش شده است 30% پس من می فهمیدم حفظیات من خوب بود در مساله مشکل دارم یا مثلا می دیدم من وقت کم آورده ام.

 

این برنامه راهبردی آزمون ها را چقدر قبول داشتید؟

واقعا خودم خیلی قبل از این که قوی برای کنکور بخواهم شروع کنم می گفتم یک سال است سه پایه را شروع کنم هنوز وارد گود آزمون نشده بودم با مشاورم صحبت می کردم ایده های متفاوتی بود برنامه راهبردی کانون خیلی خوب بود هم این که در تابستان یک مقدار از دوازدهم را مرور کرد کل دهم و یازدهم را یک بار مرور کرد گفتم من اصلا دهم یازدهم درس نمی خواندم در تابستان مثلا فهمیدم من دهم یازدهم مشکل دارم تا عید دهم یازدهم یک بار دور شد. 

 

شما به برنامه راهبردی کامل مسلط هستید واو به واو را می دانید چه طراحی ای کرده ایم. 

چون برنامه نداشتم کل اساس برنامه سال کنکورم برنامه راهبردی کانون بود. شاید من از عید، مثلا اوایل اسفند برنامه ام از کانون جلو رفت ولی پایه برنامه من کانون بود یعنی من می دیدم الان باید این مبحث از دهم و این مبحث از یازدهم را در تابستان بخوانم ولی با خودم می گفتم دهم و یازدهم را خواندم در تابستان اکی است  ولی در طول سال چون دوازدهم هم اضافه می شود نمی شود این دو را هم خواند.

 

برنامه راهبردی را با نیازهای شخصی خودتان چطوری تلفیق می کردید؟ چطوری شخصی سازی می کردید که یک جایی را پررنگ یک جایی را کمرنک کنید، یک جایی را بخوانید یک جایی را نخوانید.

من کل پایه و اساس برنامه هایم وقتی براساس برنامه راهبردی بوده یعنی من نیازهای شخصی ام را براساس برنامه راهبردی ساختم مثلا می دیدم برنامه می خواهد یک سوم فیزیک دوازدهم را برود من هم این را می خواندم نگاه نمی کردم از مدرسه جلو هستم یا عقب. دوباره می آمدم آن را جوری می خواندم که انگار دفعه اول من است می خوانم جوری پیشروی می کردم که انگار دفعه اول من است. خب اگر بلد نبودم همان تاثیر را می گذاشت اگر بلد بودم هم همان تاثیر را می گذاشت چون نگاهم به برنامه پلکانی بود چون پیشنهادات متفاوتی داشتم بهترینش این بود مثلا می گویم برنامه ای که من می خواستم در تابستان اجرا کنم این بود که فقط دهم و یازدهم را بخوانم ولی این که آن یک سوم دوازدهم را پیشروی کردم طی سال وقتی آمدم دهم یازدهم را عیب یابی کنم دیدم واقعا وقت نمی کنم برای دوازدهم بخواهم دوازدهم را هم پیش ببرم.

 

گفتگو: کاظم قلم چی

پیاده سازی متن: ناهید منجمی

برای مشاهده سایر گفتگو های کاظم قلم چی با رتبه های برتر 1401 کلیک کنید

فایل های ضمیمه

Menu