گفت‌وگو با مادر مهدی خیری، دانش‌آموز برتر دهم تجربی از بناب

رعنا آخسی مادر مهدی خیری از شهر بناب استان آذربایجان‌شرقی هستم.

گفت‌وگو با مادر مهدی خیری، دانش‌آموز برتر دهم تجربی از بناب

مادر کانونی، فرزند هم کانونی


لطفاً خودتان را معرفی کنید.

رعنا آخسی مادر مهدی خیری از شهر بناب استان آذربایجان‌شرقی هستم. فرزندم دهم تجربی است و الان پنجمین سالی است که در آزمون‌های کانون شرکت می‌کند. خودم هم قبلاً به‌مدت یک سال دانش‌آموز کانون بودم.

داستان آشنایی شما با کانون از کجا شروع شد؟

در سال 1379 دانش‌آموز رشته‌ی تجربی بودم و در کنکور تجربی شرکت کردم. در رشته‌ی زیست‌شناسی پذیرفته شدم؛ اما به این رشته علاقه‌ای نداشتم. دوست داشتم در کنکور هنر شرکت کنم و در این رشته ادامه‌تحصیل بدهم. سال 1380 به کتابخانه‌ی عمومی می‌رفتم و کتاب‌های مرجع  را برای کنکور هنر می‌خواندم؛ چون کتاب و منبعی هم نداشتم. یکی از دوستانم من را با کانون آشنا کرد. آن سال کانون در شهر ما نمایندگی نداشت و برای ثبت‌نام به شهر مراغه رفتم. وقتی گفتم می‌خواهم در کنکور هنر ثبت‌نام کنم، انگار در نمایندگی مراغه دانش‌آموزی داوطلب شرکت در آزمون‌های هنر نبود. به‌هرحال کانون برای این رشته هم آزمون برگزار می‌کرد و در آزمون‌های هنر شرکت کردم.

درس‌خواندن بدون منبع برایتان دشوار نبود؟

طبیعتاً چون کتاب تست برای درس‌های رشته‌ی هنر نداشتم، نمره‌هایم ابتدا کم بود؛ اما از دفترچه‌ی آزمون‌هایی که کانون در اختیارمان می‌گذاشت، برای خودم منبع حل تست کرده بودم و از آن‌ها استفاده می‌کردم و نمره‌هایم رشد کرد. کانون آن زمان نامه‌های آموزشی داشت و این تدریس‌ها کمک زیادی به من کرد. حتی مشاوران کانون از تهران با من تماس گرفتند و علت نوسان نمره‌هایم را جویا شدند. وقتی گفتم منبعی برای کنکور هنر ندارم، راهنمایی‌ام کردند که به هنرستان شهرمان بروم و نامه‌ای از آن‌ها بگیرم تا بتوانند منابع را در اختیار ما قرار بدهند. وقتی رفتم، مدیر هنرستان سعی کرد من را از کنکور هنر منصرف کند.

درنهایت توانستید منابع موردنیازتان را تهیه کنید؟

بله. موفقیتم را مدیون کانون و همچنین یکی از آشنایانمان هستم. ایشان به هنرستانی در تهران مراجعه کردند و کتاب‌های موردنیازم را یک ماه و نیم پیش از کنکور برایم تهیه کردند. من هم در مدت باقی‌مانده تلاشم را کردم و نمر‌ه‌های کانونم رشد خوبی کرد. درنهایت هم در کنکور موفق به کسب رتبه‌ی 600 شدم و در دانشگاه تربیت‌معلم تهران، رشته‌ی دبیری هنر را انتخاب کردم. الان در شهر خودمان دبیر هنر هستم.

به‌نظرتان خدمات کانون نسبت به گذشته چه تغییراتی کرده است؟

کانون را از سال 80 می‌شناسم و هر سال کار کانون نسبت به سال قبل پیشرفت چشمگیری داشته است. به‌نظرم بهترین پیشرفت کانون این بود که در سال 1384 وقف‌عام شد تا تمام دانش‌آموزان بتوانند از خدمات آن استفاده کنند. در این زمینه خاطره‌ای دارم که شاید برایتان شنیدنی باشد.

لطفاً برایمان تعریف کنید.

بعد از اینکه در دانشگاه پذیرفته شدم، دوستی داشتم که می‌خواست در کنکور هنر شرکت کند؛ اما امکان ثبت‌نام برایش مهیا نبود. دفترچه‌های آزمون را در اختیارش گذاشتم و چهار ماه با او کار کردم تا درنهایت در رشته‌ی دبیری هنر قبول شد. همین اتفاق برای برادرشوهرم هم افتاد. از سربازی برگشته بود و نمی‌دانست دقیقاً باید چه کاری انجام بدهد. راهی را که برای دوستم رفته بودم، برای برادرشوهرم هم تکرار کردم و او هم با استفاده از همین دفترچه‌های آزمونی که به او دادم، توانست در رشته‌ی دبیری هنر پذیرفته شود؛ یعنی ما سه نفر از یک سری دفترچه‌ی آزمون مشترک استفاده کردیم و هر سه به هدف رسیدیم. در سال 1384 کانون وقف‌عام شد و دانش‌آموزانی هم که شرایط ثبت‌نام یا حتی تهیه‌ی کتاب برایشان فراهم نبود، توانستند بورسیه شوند و از خدمات کانون به‌رایگان استفاده کنند و این بهترین و خوش‌حال‌کننده‌ترین خبر برای من بود.

مادر مهدی خیری، دانش‌آموز برتر دهم تجربی از بناب


تا چه حد با شیوه‌ی جدید آموزش غیرحضوری موافقید؟

در شرایط جدید به دانش‌آموزانم می‌گویم که بهتر است از این موقعیت به‌نفع خودشان استفاده کنند و به فضای کلاس درس بسنده نکنند. دانش‌آموزان می‌توانند سطح آموزشی حتی فراتر از کلاس درسی خودشان را شناسایی کنند و از محتواهایی که به‌صورت جزوه یا فیلم آموزشی در اینترنت موجود است، برای پیشرفت خودشان استفاده کنند. محتواهای آموزشی مانند دریایی وسیع است که دسترسی دانش‌آموزان به آن‌ها بسیار راحت است. در این وضعیت به دانش‌آموزانم توصیه کردم که حتماً در آزمون‌های کانون شرکت کنند تا بتوانند بازخورد بهتری از وضعیت درسی‌شان بگیرند. در شهر ما، آقای قوی‌پنجه مسئول نمایندگی کانون هستند که هر زمان من یا همسرم دانش‌آموزی را معرفی کرده‌ایم، با هر شرایط مالی، او را ثبت‌نام کرده‌اند و چه از لحاظ بورسیه و چه از لحاظ ثبت‌نام با تخفیف با دانش‌آموزان همکاری دارند.

تدریس هنر در فضای مجازی چالش‌برانگیز نیست؟

در تدریس جدی هستم و بچه‌ها حتی در فضای مجازی از کلاس‌هایم استقبال می‌کنند. تدریس را از روی کتاب درسی انجام می‌دهم و برای تکمیل کارم، از محتواهای آموزشی دیگری هم استفاده می‌کنم. شعار من در تدریس «هنرِ زندگی‌کردن» است. همیشه هم رویکردم در تدریس علاوه بر تمرکز بر کتاب درسی، آموزش مهارت‌های لازم برای زندگی بوده است و همین باعث می‌شود بچه‌ها حتی در فضای مجازی، کمترین غیبت را داشته باشند. دانش‌آموزانم با علاقه در کلاس‌هایم شرکت می‌کنند.

از عملکرد مهدی در وضعیت جدید رضایت دارید؟

در شروع دوران کرونا مهدی احساس می‌کرد چون از مدرسه دور شده است، دیگر شور و حالی برای درس‌خواندن ندارد. توصیه‌هایم چندان برایش تأثیرگذار نبود؛ اما با دوستی آشنا شد که هم در آزمون تیزهوشان پذیرفته شده بود، هم در فضای مجازی فعال بود و هم کار ترجمه‌ی کتاب انجام می‌داد. مهدی هم از دوستش الگو گرفت و وضعیت درس‌خواندنش خیلی بهتر شد. الان سعی می‌کند ساعت‌های خواب و مطالعه‌اش را مدیریت کند. وقتی کارنامه‌ی آزمون‌هایش را می‌گیرد، پدرش کارنامه‌ها را بررسی می‌کند و با هم راجع به نتیجه‌ی آزمون‌هایش گفت‌وگو می‌کنیم.

به‌نظرتان مهم‌ترین ویژگی برای دانش‌آموزانی که دوست دارند در آینده حرفه‌ی معلمی را دنبال کنند، چیست؟

به‌نظرم مهم‌ترین عامل، علاقه‌ی شخصی فرد به شغل معلمی است. من بودن در جمع دانش‌آموزانم در کلاس درس و تعلیم و تربیت بچه‌ها را آن‌قدر دوست دارم که با اینکه بارها به من پیشنهاد شده مدیر مدرسه بشوم، ترجیح دادم تدریس کنم. در مرحله‌ی بعد باید بیان خوبی داشته باشند. معلمی یعنی انتقال مفاهیم درسی و تربیتی به بچه‌ها و این موضوع به بیان خوب وابسته است. کارِ معلمی، عشق به تربیت بچه‌هاست.


سایر گفت‌وگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:

گفت‌وگوهای پرستو عسکری

Menu