نیمسال اول به پایان رسیده و بهزودی قرار است در مدرسه، جشن بزرگی برای تشویق دانشآموزان ممتاز، برگزار شود. در این جشن قرار است در مدرسه غذا طبخ شود و بین دانشآموزان توزیع گردد. مثل تمام جشنهای مدرسه بازار شربت و شیرینی هم به راه است. چه از این بهتر؟ یک روز پر از جشن و شادی و جایزه در پیش داریم.
امروز آقا معلم گفت: «بچهها، لطفاً چند تراکت با استفاده از برگههای باطله تهیه کنید و روی آن بنویسید "من و ظرفهایم طبیعت را دوست داریم".»
بهنام گفت: «آقا اجازه؟ چرا؟»
امیر گفت: «معلوم است؛ نباید اجازه بدهیم مثل جشنهای قبل، برای توزیع شربت و کیک و غذا، کلی ظرفهای یکبارمصرف استفاده و دور ریخته شود. این ظرفها آسیب جدی به محیطزیست وارد میکند.»
بهنام پرسید: «پس چهکار کنیم؟»
آقا معلم گفت: «ظرفهای شخصی خودمان را دوست داشته باشیم. لیوان و بشقاب و قاشق و چنگالمان را با خودمان به مدرسه بیاوریم و با کمترین آسیب به طبیعت، جشن بگیریم.»
علی ادامه داد: «بچهها، میدانید در سال، فقط در مدارس چه حجمی از ظروف یکبارمصرف استفاده میشود؟ با این جایگزینیِ بجا و مناسب موافقید؟»
همه یکصدا و مصمم پاسخ دادیم: «بلــــــــــــه.»