با اینکه امسال بسیاری از ما دانشآموزان فقط بعضی روزها بهصورت حضوری به مدرسه میرویم، حالوهوای شروع سال تحصیلی و رفتن به پایهی جدید و کتابها و دفترهای نو، حس خوبی برای شروع دوباره به ما میدهد. بالاخره این هم سبک جدیدی از زندگی است که آن را تجربه میکنیم و با تجربههای تازه رشد میکنیم.
روزی که دفترها و کتابها و مدادهایم را برای شروع مدرسه آماده کردم، خیلی خوشحال بودم. حتماً همهی شما هم این حس لذتبخش را داشتهاید. مادرم وقتی از اداره برگشت و کیف آمادهی من را دید، خیلی خوشحال شد. گفتوگوی جالب آن روز با مادرم از ذهنم پاک نمیشود:
- پسرم، هیچ میدانی بخشی از طبیعت را در کیفت گذاشتهای که باید مراقب آن باشی؟
- بخشی از طبیعت؟
- بله. کاغذِ دفترها و کتابهایت و حتی مدادهایت با قطعشدن درختان جنگل و با استفاده از انرژی و از همه مهمتر آب، تولید شدهاند. تو باید خیلی مراقب آنها باشی.
- چگونه میتوانم مراقب طبیعتِ درون کیفم باشم؟
- اولاً باید خوب درس بخوانی تا به طبیعت نشان بدهی که اگر بخشی از خودش را به تو هدیه کرده، تو قدر و ارزشش را میدانی و لایقش هستی. باید بهخوبی از کتابها و دفترهایت مراقبت کنی و کاغذها را هدر ندهی و مدادهایت را گم نکنی یا بیهوده آنها را نتراشی تا بتوانی مدت طولانیتری از آنها استفاده کنی و خیلی زود به وسایل جدید نیاز پیدا نکنی. هر دفتر جدید خبر از قطعشدنِ بیشتر درختها میدهد. حتی میتوانی از کاغذهای باقیمانده از دفترهای سال گذشته برای چرکنویس استفاده کنی.
به فکر فرورفتم و همان روز به مادرم قول دادم مراقب بخشی از طبیعتی باشم که در کیف من است. شما هم به این مسئله فکر کنید. طبیعت دوست ماست. باید مراقبش باشیم.