گفت‌وگو با مهرانگیز لطفی، آموزگار دبستان سرای دانش

هم از خودم و هم از بچه‌ها یاد می‌گیرم. اگر بچه‌ها مسئله‌ای را یاد نگرفتند در خانه به این موضوع فکر می‌کنم که با چه روشی می‌توانم آن را یاد بدهم.

گفت‌وگو با مهرانگیز لطفی، آموزگار دبستان سرای دانش

مهم‌ترین ویژگی مدارس سرای دانش حضور پشتیبان کلاس است


لطفاً خودتان را معرفی کنید.

من مهرانگیز لطفی متولد 1366 از شهر تهران هستم. اول دبیرستان به درس‌های متنی بیش‌تر علاقه‌ داشتم؛ مثل تاریخ، ادبیات و جغرافیا. اطرافیانم اصرار داشتند رشته‌ی ریاضی را انتخاب کنم و درنهایت به رشته‌ی تجربی بروم. معدلم 18:60 بود و رشته‌ی انسانی را برای من مناسب نمی‌دیدند. به هر حال من رشته‌ی انسانی را دوست داشتم. پدر و مادرم همیشه در تصمیم‌گیری‌ها مرا آزاد گذاشته‌اند و خوش‌بختانه همیشه از انتخاب‌های من حمایت کرده‌اند. رشته‌ی انسانی را انتخاب کردم و یک سال و نیم دانش‌آموز کانون بودم. دلیل این‌که در کنکور قبول شدم شرکت در آزمون‌های کانون و استفاده از کلاس تقویتی ریاضی کانون بود. قبل از این‌که دانش‌آموز کانون شوم فقط درس می‌خواندم و تست کار نمی‌کردم؛ اما وقتی عضو کانون شدم زمان‌بندی را یاد گرفتم و سؤالات سخت کانون باعث شد که سؤالات کنکور برایم آسان‌تر باشد. در کنکور سراسری رتبه‌ی 2738 را به دست آوردم و چون به آموزش علاقه داشتم، رشته‌ی مدیریت آموزشی را انتخاب کردم و به دانشگاه شاهد رفتم. بعد از دوره‌ی کارشناسی، در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کردم و رتبه‌ام 119 شد و در رشته‌ی برنامه‌ریزی درسی دانشگاه الزهرا ادامه‌ی تحصیل دادم. بعد از فارغ‌التحصیلی سِمتِ استادی دانشگاه پیام نور به من پیشنهاد شد، اما من دوست داشتم معلم مقطع دبستان باشم. به مدارس زیادی مراجعه کردم و سابقه‌ی کاری‌ام را برای جاهای مختلف ارسال کردم، تا این‌که روزی از طریق روزنامه متوجه شدم مدرسه‌ی سرای دانش نیاز به کادر آموزشی دارد. آن قدر کار در مقطع دبستان را دوست داشتم که قبول کردم با پشتیبانی شروع کنم و کم‌کم با تلاش بیش‌تر در آینده معلم شوم. من دو سال پشتیبان سوم دبستان بودم. تازه‌کار نبودم و در دوران دانشجویی به صورت پاره‌وقت در جاهای مختلف کار کرده بودم؛ بااین‌حال پشتیبان بودن برایم خیلی سخت بود. چون در جایگاه پشتیبان باید با اولیا و دانش‌آموزان و مسئولان مدرسه ارتباط برقرار می‌کردم. از خانم مریم کاروان، معلمی که به من درس می‌داد، خیلی چیزها یاد گرفتم و آموزگاری را آموختم. بزرگ‌ترین درسی که از ایشان گرفتم، مهربانی است. روزهایی بود که می‌دانستم با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند اما هیچ گاه رفتار ایشان با بچه‌ها تغییر نکرد و مهربانی‌شان مستدام بود. بعد از دو سال در مدرسه‌ی سرای دانش معلم شدم.


وقتی کودک بودید دوست داشتید چه‌کاره شوید؟

دوست داشتم فضانورد شوم و هنوز هم دوست دارم. به اجرام آسمانی خیلی علاقه دارم.


علاقه‌ی شما به معلمی از چه زمانی شکل گرفت؟

معلمی را همیشه دوست داشتم اما احساس می‌کردم حوصله‌ی کار با بچه‌ها را ندارم و هدفم استادی در دانشگاه بود. وقتی دانشجوی رشته‌ی علوم تربیتی شدم به آموزش علاقه‌مند شدم و متوجه شدم آموزش در حوزه‌ی کودکان جذابیت و اهمیت بیش‌تری دارد. در دوره‌ی کارشناسی این علاقه در من شکل گرفت و به کار با کودک علاقه‌مند شدم. روان‌شناسی و فلسفه مرا به سمت آموزش کودکان برد و بعد از کارشناسی ارشد کاملاً می‌دانستم که چه می‌خواهم. دوست داشتم وقتی از محیط کار به خانه می‌روم احساس کنم انسان مفیدی بوده‌ام. شش سال است که این احساس را دارم و خیلی راضی هستم.

مهرانگیز لطفی، آموزگار دبستان سرای دانش


دانش‌آموزان دبستانی چه ویژگی‌هایی دارند که چنین هیجانی برای آموزش آن‌ها دارید؟

در دوران دانشجویی که رسماً به دنیای بزرگ‌سالی پا گذاشتم و در کارهای پاره‌وقت شرکت کردم متوجه شدم کار با بزرگ‌سالان برایم سخت است و روحیه‌ی خاص خودش را لازم دارد. صداقت بچه‌ها مرا سر ذوق می‌آورد و این صداقت برایم خیلی ارزشمند است. مانند چشمه زلال هستند.


معلمی در مقطع دبستان یکی از سخت‌ترین شغل‌هاست؛ چون هم‌زمان باید بر درس‌های مختلف اشراف داشته باشید. شما برای این تعادل چه‌کار می‌کنید؟

چون همیشه اهل کتاب‌خواندن بوده‌ام برای درس‌هایی مثل ادبیات و تاریخ و مطالعات اجتماعی و هدیه‌های آسمانی مشکلی ندارم اما در درس‌هایی مثل ریاضی و علوم که چندان علاقه‌ای به آن‌ها نداشتم در کلاس‌های ضمن‌خدمت شرکت کردم. مطالعه‌ی فردی‌ام را در این درس‌ها بیش‌تر کردم. بعضی از مفاهیم اولیه‌ی ریاضی را با آموزش دادن یاد گرفتم و کم‌کم به ریاضی هم علاقه‌مند شده‌ام. من پیوسته در حال مطالعه هستم و از مقالات اینترنتی استفاده می‌کنم. درکل با کسانی سروکار دارم که مانند خمیر باید وزر داده شوند. در آموزش مشکلی ندارم، چون بر اساس توانمندی‌های هر کس می‌توانم آموزش را پیش ببرم؛ اما وقتی صحبت بر سر روحیه‌ی دانش‌آموزان است سختی کار خودش را نشان می‌دهد. آموزگاری شکل دادن به این روحیه است.


روش تدریس شما چه ویژگی‌های خاصی دارد؟

هم از خودم و هم از بچه‌ها یاد می‌گیرم. اگر بچه‌ها مسئله‌ای را یاد نگرفتند در خانه به این موضوع فکر می‌کنم که با چه روشی می‌توانم آن را یاد بدهم. خودم را به جای دانش‌آموزان با سطح علمی مختلف می‌گذارم و از دیدگاه آن‌ها به مسئله نگاه می‌کنم. سعی می‌کنم از روش‌های متنوع استفاده کنم. درواقع در جای نفر سومی قرار می‌گیرم که از بیرون به خودم و به دانش‌آموزانش نگاه می‌کند.

مهرانگیز لطفی، آموزگار دبستان سرای دانش


به نظر شما مدرسه‌ی سرای دانش چه ویژگی‌های خاصی دارد؟

نقطه‌ی قوت مدرسه‌ی سرای دانش پویایی آن‌ است. سعی می‌کند ایرادات را برطرف کند و نقاط قوت را بهبود بخشد. وقتی پشتیبان بودم کارهایی را انجام می‌دادیم که الان که معلم هستم آن کارهای اضافی حذف شده است. در نحوه‌ی آموزش هم نظم خوبی دارد و بر کار معلمان نظارت پیوسته وجود دارد. منِ معلم هم برنامه‌ی منظمی دارم و می‌دانم چه می‌کنم. ویژگی خاص مدارس سرای دانش وجود پشتیبان در کلاس درس است.


حضور پشتیبان چه‌قدر به روند آموزش در کلاس کمک می‌کند؟

درخشان‌ترین ویژگی مدارس سرای دانش، حضور پشتیبان در کلاس‌هاست. وقتی معلم تدریس می‌کند دقیقاً نمی‌داند چه کسی چه‌قدر یاد گرفته است و در زمان امتحانات متوجه می‌شود؛ اما پشتیبان در لحظه‌ متوجه می‌شود. هر روز آزمون صبحانه‌ی آن‌ها را تصحیح می‌کند و در زنگ‌های تفریح با آن‌ها در ارتباط است. پشتیبان با اولیای دانش‌آموز هم در تماس است و شناخت جامعی از دانش‌آموزان دارد. پشتیبان با این اطلاعات می‌تواند به معلم یاری برساند و بازوی او در کلاس درس باشد. وقتی خودم پشتیبان بودم این مراحل را تجربه کرده‌ام. من برای هر سطح از دانش‌آموزان برنامه‌ی خاصی داشتم. تصور کنید معلم در کنار خود فردی را داشته باشد که برای هر گروه از دانش‌آموزان برنامه‌ی خاصی دارد. پشتیبان حامی دانش‌آموزان است و حتی وقتی ناراحت هستند برای آن‌ها دلسوزی می‌کند. پشتیبان چشم و گوش معلم است.


شما چه برنامه‌ای برای ترغیب بچه‌ها به کتاب‌خواندن دارید؟

تا جایی که وقت اجازه دهد به بچه‌ها وقت مطالعه می‌دهم. اگر کسی در خانه کتاب بخواند از طرف من تشویق می‌شود و این کار امتیاز مثبت دارد. هر کس امتیاز بیش‌تری بگیرد درنهایت هدیه می‌گیرند.


به نظر شما پدرها و مادرها چه نقشی در کتاب‌خواندن بچه‌ها دارند؟

بچه‌ها آینه‌ی پدر و مادر خود هستند. اگر آن‌ها کتاب بخوانند فرزندانشان هم کتاب می‌خوانند. مهم‌ترین کاری که پدرها و مادرها می‌توانند برای تربیت بچه‌های خود انجام دهند این است که رفتار خود را ارزیابی کنند و اگر در مواردی دچار نقص هستند آن را برطرف کنند. بچه‌ها ناخودآگاه از آن‌ها الگو می‌گیرند. نیازی نیست به دانش‌آموز بگویند کتاب بخواند؛ خودشان کتاب بخوانند. کار مهم دیگری که نقش مهمی در موفقیت دانش‌آموزان دارد، تشویق بچه‌ها و وقت‌گذاشتن برای آن‌هاست.


چه توصیه‌ای برای دبستانی‌ها دارید؟

کاری را انجام دهید که دوست دارید. هر کس به دنبال علاقه‌اش برود و برای آن تلاش کند، حتماً موفق می‌شود.

مهرانگیز لطفی، آموزگار دبستان سرای دانش


Menu