ایلیا یکهتاز دانشآموز کلاس هشتم است و در مدرسهی میثاق درس میخواند. او به مدت شش سال است که در آزمونهای برنامهای کانون شرکت میکند. مادرش کارشناس طراحی لباس و پدرش کارشناس عمران است. برنامهی کتابخوانی یک رسم معمول در خانوادهی ایلیاست و همین باعث شده بسیار منطقی، مسئولیتپذیر و انعطافپذیر باشد.
از داستان آشناییات با آزمونهای کانون بگو.
دوم دبستان بودم که به همراه مادرم در نمایشگاه کتاب شرکت کردیم. به پیشنهاد مادرم به غرفهی کانون رفتیم و در آزمونها ثبت نام کردیم و تا به امروز شش سال است که با انگیزه و علاقهی خودم در آزمونها شرکت میکنم.
چه دلیلی باعث شده که شش سال با علاقه در آزمونها شرکت کنی؟
علاقهی زیادی به تستزنی دارم. دوست دارم در هر آزمون شرایط خودم را نسبت به همسن و سالهایم در استان و کل کشور بسنجم. از خوشحالیای که بعد از دو هفته تلاش و بالا رفتن ترازم در خانه ایجاد میشود لذت میبرم.
برای تابستان چه برنامهای داری؟
سال گذشته کتاب تابستان داشتم. امسال هم این کتاب را تهیه میکنم. قسمت نگاه به گذشته به من برای مرور و جمعبندی کمک میکند و قسمت نگاه به آینده باعث میشود بعضی از درسها را برای سال بعد پیشخوانی کنم. از اولین آزمون تابستان برای مطالعه برنامهریزی کردهام.
چه درسهایی را در تابستان پیشخوانی میکنی؟
علوم، ریاضی و عربی را حتماً پیشخوانی میکنم. این سه درس در متوسطهی اول نیاز به توجه ویژهتری دارند. قصد دارم نکتهبرداری کنم و فلشکارت درست کنم. اگر پدرها و مادرها در این سه درس به بچهها کمک کنند، آنها خیلی پیشرفت میکنند.
پدر و مادر خودت هم در این درسها به تو کمک میکنند؟
پدرم مهندس عمران است. درس ریاضیام را کاملاً با کمک پدرم میخوانم. سؤالات سایت کانون و آزمونهای غیر حضوری را از من امتحان میگیرد. برایم زمان تعیین میکند و من هم آزمون غیر حضوری را دقیقاً مثل آزمون حضوری در خانه امتحان میدهم. مادرم هم درسهای متنی را با مثال و تصویرسازی به من آموزش میدهد؛ طوری که تمام مطالب بهخوبی در ذهنم میماند.
مادرت چهطور با مثال به تو آموزش میدهد؟
مثلاً برای مسافرت به کاشان رفته بودیم. آنجا تپههای سیلک را به من نشان داد و مطالب درس مطالعات اجتماعی را به من یادآوری کرد. این مطلب برای همیشه در ذهن من خواهد ماند.
روش مطالعهات چگونه بوده که باعث پیشرفت تو شده است؟
برای درسهای ریاضی، علوم و عربی فلشکارت دارم و برای باقی درسها خودم نکتهبرداری میکنم و فلشکارت درست میکنم. هر وقت برای گردش به جایی میرویم فلشکارتها را که خیلی مختصر هم هستند، با خودم میبرم و درسها و نکتهها را دوره میکنم. کتاب کار و کتاب تابستان هم دارم که با دقت آنها را میخوانم و نکتهبرداری میکنم.
دوست داری برای ارتقای سطح همکلاسیهایت چهکار کنی؟
من معلم بودن را خیلی دوست دارم. دلم میخواهد درسهایی را که خوب یاد گرفتهام، بهخصوص درس ریاضی را به بچههایی که ضعیفتر هستند، آموزش بدهم. وقتی درسی را به دوستانم آموزش میدهم برای خودم هم خیلی خوب است و بهتر در ذهنم ثبت میشود.
چه زمانی آزمون را بررسی میکنی؟
آن قدر با علاقه آزمون میدهم که وقتی بعد از آزمون پدر و مادرم به دنبالم میآیند همان جا در ماشین و قبل از حرکت به سمت خانه، سؤالات و پاسخها را بررسی و نمراتم را حساب میکنیم. خانوادهام وقتی پیشرفتم را نسبت به آزمون قبل میبینند خوشحال میشوند و من برای خوشحالی آنها برای آزمون بعدی باز هم تلاش میکنم.
چه کسی در پیشرفت تو تأثیرگذارتر بوده است؟
پدر و مادرم به من کمک زیادی میکنند. پشتیبان امسالم، آقای طاهری، هم واقعاً دلسوز بودند و راهنماییهایشان کمک خیلی زیادی در درسها به من کرد. از ایشان هم تشکر میکنم.