از چهارم دبستان به کانون آمدم و در 114 آزمون شرکت کردم
از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامهای کانون شرکت کردی؟
از چهارم دبستان به کانون آمدم و در 114 آزمون شرکت کردم.
چه شد که از چهارم دبستان آزمون دادن را شروع کردی؟
مادرم مدیر دبستان بودند و دانشآموزان خیلی خوبی داشتند. از طریق این دانشآموزان با کانون آشنا شدند و وقتی چهارم دبستان بودم تصمیم گرفت مرا هم عضو کانون کند. اولین ترازم 5100 شد که برایم ناامیدکننده بود اما آزمون بعدی 6400 شدم.
یعنی وقتی چهارم دبستان بودی تراز برایت اهمیت داشت که با اولین آزمون احساس ناامیدی کردی؟
من همیشه دانشآموز خوبی در مدرسه بودم و میدانستم که تراز 5100 تراز خوبی برایم نیست و رتبهی 11 شهر را نداشتم اما آزمون بعدی اول شهر و استان شدم و با انگیزه ادامه دادم.
بهتدریج در سالهای بعد چه تغییراتی در نمرهی تراز داشتی؟
دوران دبستان در بازهی 6000 تا 6500 بودم. در مقطع راهنمایی ترازم بالای 7000 شد. دو دبیرستان حدود 7400 بود. سوم و چهارم دبیرستان ترازم بالای 7600 بود.
دلیل این پیشرفت تدریجی را چه میدانی؟
یاد گرفته بودم که باید تلاش کنم و این تلاش کردن را به طور پیوسته حفظ کنم. برخی از دانشآموزان بعد از هر بار موفقیت تلاش خود را کم میکنند. من بعد از کسب رتبههای خوب خیلی سعی میکردم مغرور نشوم و تلاشم را کم نکنم. وقتی ساعت مطالعهام افت میکرد مادرم سریع به من گوشزد میکرد.
فکر میکنی پدر و مادرت چه کاری برایت انجام دادهاند که از نظر آموزشی برایت مؤثر بوده است؟
مادرم همیشه و بهویژه سال کنکور کنارم بودند و کارهای مدرسه را محدود کرده بودند تا در خانه پیش من باشند. رفتوآمدهای فامیلی را مدیریت میکردند و از نظر روحی خیلی به من کردند. من در طول مسیر کنکور گاهی ناامید میشدم و مادرم در این مواقع نقش پررنگی داشتند. بعد از هر آزمون هم در برنامهریزی به من کمک میکردند.
در زمینهی مهارتهای فراشناختی چهقدر پیشرفت کردی؟ آیا روشهای مخصوص خودت را در هر درس پیدا کردی؟
من تا سال چهارم در زمینهی فراشناخت چندان مهارت نداشتم. در سه آزمون اول سال چهارم کمی آشفته بودم و ترازهایم نسبت به سالهای قبل کم بود و خانوادهام هم انتظار بیشتری از من داشتند و آنها هم نگران شده بودند و از نمایندگیهای کانون مشورت خواستند. درنهایت به این نتیجه رسیدم که روشم اشتباه بوده است. من روزی یک درس اختصاصی میخواندم و یک درس عمومی و تنوع مطالعاتی نداشتم. تا آن روز با آن روش موفق بودم ولی برای سال چهارم به دلیل حجم زیاد درسها جوابگو نبود. بعد از آن تنوع مطالعاتیام را در روز به پنج درس رساندم؛ یعنی سه درس اختصاصی و دو درس عمومی. این کار باعث شد هم علاقهام به درس خواندن زیاد شود و هم اینکه درس خواندن دیگر برایم خستهکننده نبود.
در کدام درسها نتیجهی بهتری در کنکور گرفتی؟
در عمومیها ادبیات و عربی و در اختصاصیها فیزیک را خیلی خوب پاسخ دادم. نمرهام در ادبیات و عربی 96 و در فیزیک 92 شد.
چهقدر به هوش و استعدادهای ذاتی خودت متکی بودی؟
به نظرم استعدادی که در دبیرستان در یادگیری درسها از خودم نشان دادم حاصل تلاشی بود که در مقطع راهنمایی داشتم. به نظرم بهرهی هوشی هم به مرور زمان قابلیت پیشرفت دارد. تلاش و پشتکار همراه با بهرهگیری از استعداد درنهایت باعث میشود به فراشناخت برسیم.
یک جمله در مورد خودت بگو.
موفقیت در گرو زحمت و تلاش است. من خیلی زحمت کشیدم و به چیزی که میخواستم رسیدم.