گفتگوی کاظم قلم چی با فاطمه هدایتی رتبه 7 تجربی کشور 1402

گفتگوی کاظم قلم چی با رتبه 7 تجربی کشور، فاطمه هدایتی از محلات 2 منطقه 2

گفتگوی کاظم قلم چی با فاطمه هدایتی رتبه 7 تجربی کشور 1402


فاطمه هدایتی در یک نگاه :

رتبه 2 منطقه 2 و 7 کشوری کنکور تجربی 1402 

نام شهر : محلات ، مرکزی

سال‌های حضور در کانون : 2 سال (یازدهم و دوازدهم) - 49 آزمون

میانگین تراز : 7502

دبیرستان : فرزانگان

شغل و تحصیلات مادر : مدیر ، لیسانس 

شغل و تحصیلات پدر : مهندس زمین‌شناسی ، فوق لیسانس

پیاده‌سازی متن : صفا شیدایی


شما چند سال کانونی بودید؟ چند آزمون شرکت کردید؟

2 سال یازدهم و دوازدهم، 49 آزمون 


شما هم مثل دانش‌آموزان قبلی که باهاشون صحبت کردیم یک‌جوری یک نقطه‌ی عطف هستید در شهر خودتان؛ آیا قبل از شما رتبه‌ی کشوری داشتیم در محلات؟

خیر نداشتیم.


چطور شد که شما به چنین نتیجه‌ای رسیدید؟ 

خوب حالا قطعا امکانات آموزشی آنجایی که زندگی می‌کنیم خیلی موثر هست و شاید دلیل این که ما خیلی رتبه‌های خوب در شهرستان‌مان نداریم همین باشد، اما خوب من سعی کردم که خیلی بیش از حد به خودم متکی باشم و خوب شاید اگر در یک جایی با امکانات بیشتر بودم با تلاش کمتر می‌توانستم این رتبه را بگیرم ولی خوب حالا در شهرستان با امکانات کمتر خیلی بیشتر تلاش کردم تا بتوانم موفق شوم.


شما خودتان را باهوش می‌دانی یا پرتلاش؟

فکر می‌کنم هر دو باید با هم همراه باشند.


حالا کدومش بیشتر برای شما موثر بود که به این جایگاه عالی برسید؟

همیشه سعی کردم که اگر هوشی وجود دارد بهش اجازه بروز بدهم، یعنی یک کاری بکنم که قدرت تحلیل خودم را تقویت کنم اما خوب حتما آن تلاش هم خیلی کمک می‌کند.


قدرت تحلیل را توضیح بدید، منظورتان مهارت فراشناختی هست؟ یعنی تشخیص بدید با چه روشی بخوانید یا منظورتان چیز دیگری است؟ 

من هوش را اینطوری تعریف می‌کنم که مثلا خودم یک آدم باهوش را می‌خواهم تشخیص بدهم، توجه می‌کنم که یک موضوعی را با چند بار تکرار می‌تواند متوجه شود و قدرت تحلیل هم اینکه یک مساله‌ای جلوی من بگذارند بتوانم بهترین راه حل را برای آن پیدا کنم و فکر می‌کنم که حتما باید همراه با تلاش باشد. 


شما زیست و شیمی را چطوری می‌خواندید؟ ریاضی و فیزیک را چطور می‌خواندید؟ یادداشت هم می‌نوشتید؟

در زیست و شیمی خیلی توجه زیادی به کتاب داشتم مخصوصا زیست‌شناسی، من درسنامه‌ی کتاب تست اصلا استفاده نکردم فقط کتاب درسی را خیلی دقیق مطالعه کردم.

آزمون‌هایی که می‌دادم، نکاتی که در سوال‌ها بودند و برایم جدید بود و احساس می‌کردم باید نوشته شود را حاشیه نویسی می‌کردم.

در زیست‌شناسی خیلی روی کتاب تسلط داشتم، فکر می‌کنم در زیست‌شناسی این تسلط روی کتاب خیلی مهم است چون تست‌ها بالاخره همه‌ی مطالب را در بر نمی‌گیرند و در درس شیمی هم همینطور، بالاخره مطالب حفظی کتاب در کنکور اهمیت خاص خودشان را دارند و می‌توانند سرعت ما را زیاد بکنند و هم اینکه خیلی وقت‌ها پیش میاد که غالب تست‌های شیمی کنکور همان سوالات تمرین‌های دوره‌‌ای کتاب درسی است. من همیشه سعی می‌کردم آنها را خیلی خوب به خاطرم بسپارم، حتی صورت سوال‌ها را اگر نکته‌ای داشتند حفظ می‌کردم.


در کتاب درسی حاشیه‌نویسی می‌کردید؟ کتاب پر می‌شد؟ کم می‌نوشتید یا زیاد می‌نوشتید؟

من بین صفحات کتاب‌هایم کاغذ سفید می‌گذاشتم و بعد کتابم را سیمی می‌کردم و خودش یک درسنامه می‌شد. البته با مداد می‌نوشتم، مثلا یک نکته‌ای که شاید در اول سال نکته‌ی سختی بود می‌نوشتم و بعد آخرهای سال می‌دیدم به این نکته کاملا مسلط شدم، پاک می‌کردم. 


برای زیست و شیمی چقدر تست می‌زدید؟ چقدر روخوانی می‌کردید؟

خوب فکر می‌کنم روخوانی کتاب درسی در درس شیمی بیشتر از کنکور دی به بعد شروع شد، یعنی قبلش هم بود ولی بعد از آن پررنگ‌تر شد. در درس زیست شناسی همیشه روخوانی کتاب درسی را همراهش داشتم و در درس زیست خیلی کتاب می‌خواندم، می‌توانم بگویم شاید 30درصد کتاب می‌خواندم و 70درصد تست یا حتی شاید 60 به 40؛ اما خوب در درس ریاضی و فیزیک خیلی کمتر یعنی من کتاب درسی را در ریاضی و فیزیک فقط برای امتحان نهایی خواندم و درسنامه هم خیلی نمی‌خواندم و بیشتر تست کار می‌کردم. تقریبا می‌توانم بگویم 95درصد تست می‌زدم.


 چقدر مطالعه می‌کردید؟ چند ساعت در روز مطالعه می‌کردید؟ موقعی که مدرسه می‌رفتین چند ساعت؟ موقعی که نمی‌رفتی چند ساعت؟ 

من سال دوازدهم خیلی کم مدرسه رفتم و این فرصت خوبی برای مطالعه‌ی من فراهم کرد. البته قبل از سال دوازدهم خیلی زمان مطالعاتی خاصی در نظر نمی‌گرفتم، بیشتر سعی می‌کردم که به همان یادگیری بپردازم ولی از سال دوازدهم که شروع کردم از روزی 8-7 ساعت شروع شد و تا روزی 14ساعت ادامه داشت. 


برنامه‌ی مطالعاتی‌تان را چطور تنظیم می‌کردید؟ برنامه‌ی مدرسه بود؟ برنامه آزمون کانون بود؟ خودتان برنامه‌ریزی می‌کردید؟ تلفیق می‌کردید؟

یک تلفیقی از همه اینها را برای خودم شخصی سازی می‌کردم. 

خوب بالاخره گاهی مثلا آزمون از آن چیزی که من می‌خواستم با کلاس‌ها بخوانم بیشتر  پیش می‌رفت. 


اگر مبحث آزمون جلوتر بود، پیشخوانی می‌کردید؟ خود آموزی می‌کردید؟ یا جواب نمی‌دادید؟ 

جواب نمی‌دادم. اتفاقا این یک کمکی به من کرد اینکه توانستم انتخاب سوال را یاد بگیرم یعنی گاهی پیش می‌آمد که به آن فصل نرسیده بودم.


گفتید انتخاب سوال، این را توضیح بدهید، منظورتان از انتخاب سوال چیست؟ 

اینکه بتوانم یاد بگیرم آن سوال‌هایی که بلد نیستم را حل نکرده تشخیص بدهم و کنار بگذارم. 


این به غیر از قدرت تشخیص که یک مهارت شناختی و فراشناختی است، اراده هم می‌خواهد. یعنی خود تنظیمی که می‌گویند، آدم بتواند هم مغز خودش را مدیریت کند و هم قلب را یعنی هم اراده و هم هیجانات؛ شما می‌توانستید کنار بگذارید؟

بله بله یعنی مجبور بودم که این یاد را بگیرم. 


حالا مشابه این یک سوال دیگر بپرسم؛ اوایل سال چقدر اشتباه داشتید؟ آخر سال چقدر اشتباه داشتید؟

خوب اوایل سال اشتباهات بیشتر بود. شاید در آزمون به 10 تا هم می‌رسید، خوب اواخر سال خیلی کم شده بود و اگر هم سوالی بود نزده باقی می‌ماند.


این به شما گرایش وسواسی نمی‌داد؟ که آدم از ترس اینکه غلط بزند اصلا جواب ندهد؟ 

نه، نمی‌گذاشتم اینطور بشود. خوب بالاخره همیشه تعدادی نزده می‌ماند حتی آن موقع‌هایی که غلط زیاد بود ولی سعی کردم در طول سال آن غلط‌‌ها را کم کنم که فقط نزده‌ها باقی بمانند.


آزمون را چگونه بررسی می‌کردید؟ 

سر جلسه‌ی آزمون آن سوال‌هایی که احساس می‌کردم دارم سخت‌تر حل‌شان می‌کنم یا نکات جالب و جدیدی دارند را کنارشان علامت می‌زدم، بعد عصری که جواب‌ها می‌آمد سوال‌هایی که غلط حل کرده بودم با سوال‌هایی که نزده بودم، با آنهایی که علامت دار کرده بودم را می‌خواندم. در آزمون‌های منتهی به کنکور، یعنی آن آزمون‌های آخر برای زیست کل جواب‌ها را می‌خواندم. 


پدر و مادرتون چه کمکی قبل از دبستان و بعد از دبستان به شما کردند؟

خب همیشه اینکه یک جو علمی را برای من برقرار کردند، یک جوی که‌ بتوانیم در آن خوب درس بخوانیم، خوب عمل کنیم، آرامش می‌دادند، همیشه اعتماد به نفس دادند و همراه‌مان بودند. 


شما قبل از اینکه مدرسه بروی چه چیزهایی را بلد بودی؟ 

من می‌توانستم بخوانم. یعنی خواندن را قبل از مدرسه یاد گرفتم. بعد یک سری اعمال ریاضی و اعداد ریاضی هم کار می‌کردم.


چه کسی به شما خواندن را قبل از دبستان یاد داده بود؟ 

من یک برادر بزرگ‌تر از خودم دارم، بعد ایشان که درس می‌خواندند، می‌رفتم کنارشان مثلا سوال می‌کردم این کلمه چیه؟ از مادرم کمک گرفتم کلا خوب کم کم یاد گرفتم.


شما نمره‌هاتون را هم بگید.

در امتحان نهایی من همه‌ی دروس اختصاصی با ادبیات و عربی را 20 شدم، سلامت و بهداشت و زبان را 19.25 شدم و هویت و دینی را 19.5 گرفتم.

نمره‌ی سوابق تحصیلی‌تان چند شد؟ نمره‌ی آزمون کنکور؟

11210 نمره سوابق تحصیلی و  13450 نمره کنکورم بود.


درصدهای‌تان را بگویید. 

زیست شناسی 91.86% ،  فیزیک 88.89% ،  شیمی 75.24%  ، ریاضی 44.45% و زمین‌شناس 93.33% 


ریاضی برای همه‌ی رشته‌ها سخت بود، سر جلسه توانستید خودتان را مدیریت کنید یا به هم ریختید؟ 

تا یک حدی توانستم مدیریت کنم ولی نه در حدی که از خودم انتظار داشتم. خیلی سوالات بود که می‌توانستم حل کنم ولی نکردم.


یکبار همه را جواب دادید یا دوباره برگشتید؟

نه، دومرتبه برگشتم.


نوبت اول چند تا را جواب دادید؟ چطوری انتخاب کردید؟ 

خوب یک سری سوالات که از صورت سوال مشخص بود که سخت‌ هستند و آنها را رد کردم. یک سری سوال هم نگاه کردم و شروع کردم به حل کردن دیدم که نمی‌شود حل کرد، رد کردم. کلا 16 تا سوال جواب دادم که فکر می‌کنم 14 یا 15 تا را دور اول جواب دادم و 2-1تا هم دور دوم جواب دادم. 


همیشه انقدر دقیقی که الان می‌دانید که چند تا سوال را جواب دادی؟

نه، در مورد درس ریاضی چون خیلی دشوار بود بهش فکر کردم. 


چه رشته‌ای می‌خواهید انتخاب کنید؟ علتش چیه؟ 

دندان پزشکی شهید بهشتی ، علاقه 


پدر و مادرتون هم موافق هستند؟

بله، موافق هستند.


نکته‌ای هست خودتان بخواهید بگویید؟

فقط تشکر می‌کنم از همه‌ی کسانی که در این راه کنارم بودند و کمکم کردند. خب همین معلم‌هایی که از اول باهاشون بودیم، پدر و مادر و خانواده و دوستان.

از برادر به طور ویژه تشکر می‌کنم که کمک کردند.



برای مشاهده سایر مصاحبه‌های کاظم قلم‌چی با رتبه‌های برتر کلیک کنید

فایل های ضمیمه

Menu