اعتماد کامل به برنامه‌ی راهبردی کانون داشتم
از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامه‌ای شرکت کردی؟
از دوم دبیرستان در 45 آزمون برنامه‌ای کانون شرکت کردم. در سال چهارم هیچ غیبتی نداشتم.
دلیل این‌که غیبت نمی‌کردی چه بود؟
من اعتماد کامل به برنامه‌ی راهبردی کانون داشتم. هر سال تجربه‌ی رتبه‌های برتر کنکور و استفاده‌ی آن‌ها از این برنامه نشان از کارآمدی این برنامه است. من تا به حال کسی را ندیده‌ام که بگوید با برنامه‌ی راهبردی کار کرده‌ام اما نتیجه نگرفته‌ام. من ذره‌ای از برنامه عقب یا جلو نمی‌رفتم.
با تجربه‌ای که خودت از این برنامه داشتی چه ویژگی‌هایی برای آن قائل هستی؟
من می‌خواستم در تابستان برای خودم یک برنامه‌ی کلی طرح‌ریزی کنم اما نتوانستم. طرح یک برنامه‌ی کلی و در عین حال منطقی کار هر کسی نیست. برنامه‌ی راهبردی روند منظمی دارد. به طور مثال اگر در یک آزمون پیشروی درسی زیاد است، از پیشروی درس‌های دیگر کم شده است تا روال منطقی داشته باشد و دانش‌آموز بتواند در مدت دو هفته فرصت خواندن مطالب را داشته باشد. ایستگاه‌های جبرانی هم برای کسانی که عقب می‌افتادند خیلی کارایی داشت. البته من هیچ وقت از برنامه عقب نماندم.
از چه ترازی شروع کردی و در سال آخر چه تغییراتی داشت؟
اولین آزمون ترازم 7300 شدم. آخرین آزمون به 8200 رسید؛ یعنی 900 نمره‌ی تراز پیشرفت داشتم.
علت این همه پیشرفت چه بود؟
سال سوم دبیرستان نسبت به سال دوم دبیرستان افت کردم؛ چون برای کنکور درس نمی‌خواندم و در حد پاسخ‌گویی به امتحانات کلاسی درس می‌خواندم. تابستان سال چهارم دبیرستان با آزمون و خطا پیش رفتم و اول مهر دیگر همه‌ی روش‌هایم را در درس‌ها پیدا کرده بودم و تا آخر سال هیچ روشی را تغییر ندادم و با آن پیش رفتم.
می‌توانی از این روش‌ها مثالی بزنی؟
من در آزمون‌ها زبان انگلیسی را سفید می‌‌گذاشتم و نمره‌ام صفر بود اما در کنکور نمره‌ام 71 شد. برای این درس روشی پیدا کردم. یک شب در میان 15 دقیقه ریدینگ و 15 دقیقه کلوزتست کار می‌کردم. این باعث شد رشد تدریجی داشته باشم. در کنار آن متن کتاب‌هایی که به زبان انگلیسی بود می‌خواندم تا با زبان آشنا شوم.
از بین هوش و استعداد و مهارت‌های فراشناختی و زحمت و تلاش، چه عاملی برای موفقیت شما مؤثرتر بوده است؟
من هوش بالایی در خودم سراغ ندارم و حتی دوم دبیرستان هم روزی 10 ساعت درس می‌خواندم؛ اما روش‌هایم برای تست زدن مناسب نبود. اما وقتی سال چهارم روش‌هایم را پیدا کردم ساعت مطالعه‌ام به 8 ساعت در روز رسید اما خوب نتیجه می‌گرفتم. من سخت‌کوشی را دلیل موفقیتم می‌دانم.
پدر و مادر چه نقشی در موفقیت شما داشتند؟
پدرم بی‌سواد و کارگر است. مادرم هم بی‌سواد و خانه‌دار است. آن‌ها نمی‌توانستند از نظر آموزشی به من کمک کنند اما از نظر روحی خیلی به من کمک کردند. اگر کنکور را 100 درصد در نظر بگیریم یک درصد از این موفقیت به من مربوط است و 99 درصد به پدر و مادرم. آن‌ها 365 روز تلویزیون را روشن نکردند. 365 روز به مهمانی نرفتند و کسی هم نیامد. آن‌ها 365 روز همراه با من برای کنکور آماده شدند.
یک جمله در مورد خودت بگو.
من اراده‌ی قوی‌ای دارم و هر چیزی را اراده کنم به آن می‌رسم. تا به حال اتفاق نیفتاده که چیزی را بخواهم اما به آن نرسم. هیچ چیز برای من غیر ممکن نیست. شاید هیچ کس باور نمی‌کرد که من چنین رتبه‌ای را کسب کنم اما خودم می‌دانستم اگر اراده کنم اتفاق می‌افتد.
شما قدرت بیان خوبی هم داری. این مهارت را چگونه کسب کرده‌ای؟
من دبیر فیزیک هستم و تدریس می‌کنم.
