گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با آرمان زینالی، رتبه‌ی 9 تجربی کشور

همان طور که گفتم دانش‌آموزی بودم که تا مرز اخراج پیش رفتم. با این‌که هوش خوبی داشتم، نیاز بود که تلاشم را زیاد کنم؛ بنابراین سهم تلاش را بیش‌تر می‌دانم.

گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با آرمان زینالی، رتبه‌ی 9 تجربی کشور

از دبستان آزمون دادن را دوست داشتم



از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامه‌ای کانون شرکت کردی؟

از اول دبیرستان به کانون آمدم و در 74 آزمون برنامه‌ای کانون بدون غیبت شرکت کردم.

چه دلیلی داشت که غیبت نمی‌کردی؟

 برنامه‌ی راهبردی یک برنامه‌ی پیوسته است که اگر از جایی قطع شود این نقص در کل سال تأثیر خود را خواهد گذاشت.

پیوستگی دائم برایت سخت نبود؟

خیر؛ در طول دو هفته طبق یک برنامه‌ی مشخص درس می‌خواندم و بعد آزمون می‌دادم. کار سختی نبود.

اگر نتیجه‌ی آزمون خوب نمی‌شد یا برای آزمون بعدی نمی‌رسیدی که تمام مباحث را بخوانی وسوسه نمی‌شدی که شرکت نکنی؟

 اتفاقاً برعکس؛ نتایج بد باعث می‌شد برای شرکت در آزمون بعدی تشویق شوم تا آن را جبران کنم.

تا به حال از شهر تالش رتبه‌ی یک‌رقمی داشته‌ایم؟

30 سال گذشته رتبه‌ی یک‌رقمی در سطح منطقه داشتیم اما رتبه‌ی کشوری نداشته‌ایم.

شما اولین رتبه‌ی کشوری در تالش هستید. دلیل رسیدن به این موفقیت را چه می‌دانی؟

سال اول دبیرستان وضعیت خوبی در درس خواندن نداشتم. وقتم به کامپیوتر و فضای مجازی می‌گذشت و درس نمی‌خواندم. برخی از نمراتم زیر 10 بود و مرا تهدید به اخراج کردند. تصمیم گرفتم درس بخوانم و از فضای مجازی فاصله گرفتم. در طول سال بهتر شدم و همان سال جزء دانش‌آموزان خوب مدرسه شدم.

گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با امیرحسین زارع، رتبه‌ی 7 تجربی کشور سال 97


شغل پدر و مادرت چیست؟

پدرم داروساز است و مادرم تحصیلات بیهوشی دارد و سوپروایزر آموزشی بیمارستان است.

نقش آموزشی پدر و مادرت را چه می‌دانی؟

محیط خانه برای درس خواندن من آماده بود. پدرم خیلی کمکم می‌کرد. روز قبل از کنکور عمومی‌ها را با پدرم خواندم و فهمیدم برخی سؤالات برایم ناآشنا بود و کمی نگرانم کرد. پدرم به من روحیه داد.

ویژگی‌های خاص برنامه‌ی راهبردی را در چه می‌دانی؟

تمام مطالب را پوشش می‌داد و در بازه‌های از سال ایستگاه‌هایی وجود داشت که دانش‌آموز بتواند جبران کند و درکل چیزی از قلم نمی‌افتاد. به نظر من هر چیزی که برای موفقیت لازم است در برنامه‌ی راهبردی وجود دارد.

عضویت در کانون به پیشنهاد خودت بود یا پدر و مادر؟

خودم دوست داشتم.

شما که اول دبیرستان درس نمی‌خواندی! چه‌ شد که تصمیم گرفتی در آزمون‌ها شرکت کنی؟

من از دبستان آزمون دادن را دوست داشتم.

چه شد که کانون را انتخاب کردی؟

برنامه‌ی کانون سال‌هاست شناخته‌شده است.

گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با امیرحسین زارع، رتبه‌ی 7 تجربی کشور سال 97


از چه ترازی شروع کردی و چه‌قدر پیشرفت کردی؟

آن زمان دفترچه‌ی عمومی و اختصاصی با هم بود. من در اولین آزمون به تمام اختصاصی‌ها جواب دادم و وقتی به عمومی‌ها رسیدم وقت آزمون تمام شده بود. ترازم 5600 شد. سال اول میانگین ترازم 6300 شد. سال دوم 6700، سال سوم 7700 و سال چهارم 7850 شد.

علت این پیشرفت تدریجی چه بود؟

هر سال تجربه‌ام در روش‌های مطالعه بیش‌تر می‌شد و مشکلات را پیدا می‌کرد. هر چه جلوتر می‌رفتم درس‌ خواندن برایم راحت‌تر می‌شد.

چه‌قدر مهارت فراشناختی داری؟

اوایل صبح‌ها درس می‌خواندم و راضی نبودم. فهمیدم درس خواندن در شب برایم مفیدتر است. گاهی تا 6 صبح بیدار می‌ماندم و درس می‌خواندم و خیلی خوب می‌فهمیدم. هنوز هم همین ویژگی را دارم.

پدر و مادرت مشکلی با شب‌بیداری‌هایت نداشتند؟

تأکید داشتند که زود بخوابم اما من شب‌ها بهتر یاد می‌گرفتم. سه هفته مانده به کنکور کم‌کم ساعت خوابم را جلو کشیدم تا به ساعت عادی رسیدم؛ یعنی ساعت 11 شب می‌خوابیدم و ساعت 8 صبح بیدار می‌شدم. به هر حال لازم بود شب قبل از کنکور زود بخوابم و باید به این ساعت عادت می‌کردم.

از مهارت‌های فراشناختی در روش‌های مطالعه‌ات هم بهره بردی؟

در حل مسائل شیمی روش خاص خودم را داشتم.

برای هوش و استعداد ذاتی و تلاش و پشتکار چه سهمی در موفقیت قائلی؟

همان طور که گفتم دانش‌آموزی بودم که تا مرز اخراج پیش رفتم. با این‌که هوش خوبی داشتم، نیاز بود که تلاشم را زیاد کنم؛ بنابراین سهم تلاش را بیش‌تر می‌دانم. 

موفقیت تو در شهر تالش چه انعکاسی داشت؟

 برای خیلی‌ها عجیب بود و خیلی‌ها خوشحال شدند و پیام تبریک برایم فرستادند.

خودت را با چه ویژگی‌ای می‌شناسی؟

در برابر شکست‌ها تسلیم نمی‌شوم.

 گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با امیرحسین زارع، رتبه‌ی 7 تجربی کشور سال 97

 گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با امیرحسین زارع، رتبه‌ی 7 تجربی کشور سال 97

Menu